Press "Enter" to skip to content

Posts published in “ادبیات”

‌”باغ من“

0

  ‌آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ‌ابر با آن پوستینِ سردِ نمناكش ‌باغ بی‌برگی، روز و شب تنهاست ‌با سكوتِ پاكِ غمناكش.

نگاه کن…

0
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود

The Begger

0

I'll follow you my friend I'll be the shadow on your path Round each and every bend As I stand before you now Naked until the end

‍ امانتی که سیاوش کسرائی نزد من داشت را به شما می‌سپارم !

0
  "علی خدایی" ///// در این روزها که آرشیو و صندوق یادداشت‌ها و روزنامه‌های قدیمی‌ام را شخم می‌زنم، به ناگاه، ز دو دیده‌ام خون روان شد. تکه کاغذی رنگ باخته و تا خورده را یافتم که سیاوش کسرایی آخرین شعر خویش، در آستانه خروج ابدی‌اش از ایران را روی آن نوشته است. این تکه کاغذ را هنگامی که سوار بر چند لاستیک بزرگ و پر باد، روی رود هیرمند، در داخل خاک افغانستان می‌رفتیم به مهاجرت افغانستان، از بیم خیس شدن و یا شاید به امانت، به من داد تا حفظش کنم و گفت که پیش از ترک خانه‌ یی که در آن پنهان بودم، برای میزبان سالمندم که در آن روزهای تلخ و خطرخیز مرا پناه داده بود سروده‌ام.

شعر خواني استاد محمود طياري و اجراي هماي پرواز در کلبه‌ي چوبي

0
??? همای مستان: پیر آموزگار من امشب رسید در بر من واژه‌های خوش عطر و بوی استاد همیشگئ من محمود جان طیاری امشب برای نخستین بار پیچیده در کلبه‌ی کوچک چوبئ و انگار همه ی این چوب ها و درختان و برگ ها و باغ هم به گوش نشستند به پای واژه واژه های سرا پا سرشار از عشقشان...

وصیت عبید زاکانی

0
  گویند عبید در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند، لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت:

ارغوان می‌بینی؟

1
ارغوان می‌بینی؟ به تماشاگه ویرانی ما آمده‌اند... مانده‌ایم تا ببینیم نبودن را آخر قصه شنودن را پشت این پنجره‌ی بسته هنوز عطر آواز بنان مانده است

زنان دنيا…

0
  عکاسی رومانیایی به سرتاسر جهان سفر کرده و چهره‌ی زنان هر کشوری را به ثبت رسانده. در این ویدیوی کوتاه آلبومی از عکس‌های زنان دنیا را خواهید دید.

هفت هنر

0
این هفت هنر به عشق می ماند و بس هر روز سرود سبز می خواند و بس سرمایه جاودانمان عشق و هنر این راز دل سوخته می داند و بس

جناب رییس‌جمهور، این تدبیر نه حکومتی است نه بهداشتی و نه دینی!

0

دکتر مهران قسمتی‌زاده، رییس نظام پزشکی لاهیجان-سیاهکل و عضو هیات مدیره انجمن پزشکان عمومی ایران

▫️برگزاری مراسم عزاداری در دورانی که روزبه‌روز حتی به آمار رسمی ابتلا و مرگ در اثر #کووید_۱۹ افزوده می‌شود، نشانی از تدبیر ندارد.

دیوونگی

0
  گفتم: ببین این دیوونگیه! گفت: می دونم. گفتم: ولی اون علنا به تو پشت کرد، تو رو رسما لگدمال کرد و خیلی شیک از روت رد شد! با صدایی گرفته گفت: می دونم. گفتم: خب؟! پس می شه بی‌پرده بگی چه مرگته؟ باتوام ماهی! جواب بده. بلند شد و رفت کنار پنجره و نشست همونجا، درست عین زمانی که اون لعنتی هم اونجا می‌بود و موهای بلندش رو که حالا دورنگ شده بود رو پشت گوشش می‌انداخت و سرانگشت نوازشگرش رو در دریای موهاش غرق می‌کرد؛ زانوهاش رو بغل کرد و به نقطه‌ای نامعلوم خیره موند. گفتم: چرا خودآزاری می‌کنی؟ اون داره اون سر دنیا زندگی‌ش رو می‌کنه. حال‌ و هولش هم برقراره.

برای فهیمه

0
دریابندری علاوه بر ترجمه، دستی در سرودن شعر هم داشت. چنانکه یکی از آن‌ها را برای همسرش، زنده‌یاد فهیمه راستکار، سرود و به همراه یادداشتی کوتاه به او تقدیم کرد. تاریخ ساختن این شعر روز و ماه دارد و سال، نه. به گمان سهراب دریابندری كه خط پدر را خوب می‌شناسد باید در سال‌هایی پیش از دهه‌ی شصت نوشته شده باشد؛ دهه‌ی پنجاه؟ شاید.

شفا

0
شعر زیر 151 سال قبل توسط کاتلین اومارا سروده شد و سپس در زمان آنفولانزای همه گیر سال 1919 اسپانیا با این عکس دوباره منتشر شد.

حالا که تمام تقویم ابر می شود…

0

تو چگونه نبودی که اندوه هزار سال را با چشم های تو گریسته بودم؟ تو چگونه نیستی که هیچ چیز دیگری جز تو در جهان نیست؟ باید هزار سال گریسته باشی تا بدانی چه گره محکمی دارند هست و نیست دل آدم ها… □ تو را می بینم و هزار پرنده از چشم هایم به آسمان پر می کشند تو را نمی…

سلام ای آغاز بی پایان

0

خاکستری به جای ماند از آتشی که به خاموشی گرایید و حسرتی از شوری که ناپدید شد آنگاه که تاریکی روشنی را بلعید شب بر جانم خیمه زد و جرعه، پاسخِ عطش نشد تنها من ماندم و حفره‌ یی در قلبم و دستانی که خویشتنِ خویش را در آغوش بگیرم پس سلام ای سخاوتِ تنهایی سلام ای التهابِ سوگ سلام ای آغازِ پایان…

کنج فیروزه‌ای، اولين مجموعه شعر الهام پوريونس، به اهتمام انتشارات ایهام در دسترس علاقمندان قرار گرفت.

0

الهام پوریونس از شاعران جوان، آينده‌دار و خوش ذوق کيشوند طي سال‌هاي گذشته همواره با اشعار موزون در جرايد بومي و کشوري حضوري پررنگ داشته است و پيش‌بيني مي‌شد اين مداومت فاخر به دستاوردي ماندني بدل شود.

آقای دکتر نیارق چرا؟

2

مادرم با سابقه بیش از بیست سال کنسر و چند دوره شیمی درمانی و دوبار جراحی مرتبط با کنسر در اورژانس بیمارستان دولتی ولایت رشت و سپس در بخش بستری است و در عین بد حالی و بی قراری از درد شدید از بیمارانی است که شما مسوول رسیدگی به وی هستید. پرسش من این است چرا با توجه به درد شدید…

حتی دنیای زشت هم با چنین گوشواره‌ای قشنگ می‌شود…

0

به آبهای آبی آرام فکر کن عزیزدلم. به بادهای نیمه‌گرم بهاری. به شکوفه‌های سپید سیب. به عطر شیرین کسی فکر کن که نمیشناسی اما یک روز بی‌خبر از راه می‌رسد. به گنجشکهای درخت خانه مادربزرگ فکر کن. به برف، روی کاجهای پارک ساعی. به رقصیدن فکر کن، به باهارنارنج، به ساقه‌های نورانی علاقه، به دستهای نوازشگر. به روزهای خوب فکر کن. به…

زالوی ابری سمج

0
[audio mp3="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2019/12/zaloye-abr01.mp3"][/audio]   دکمله و اجرا و شعر: استاد اردشیر پِژوهشی به یاد زنده ياد مسعود (بهرام) مهدوی مقدم (محقق و ویراستارتوانا)

قصه‌هاي توماس، قسمت ششم: پرواز

0

  مدتي است که توماس به خاطر درد پايش اجازه بیرون رفتن ندارد و حوصله‌‌اش حسابي سر رفته است. امروز یک صبح آفتابی و زیباست که توماس با بلوز شلوار خال‌دار زرد و مشکی کنار پنجره نشسته و عصای کوچولويش را کنارش گذاشته و بیرون را تماشا مي‌کند. مامان دارد به گل‌هاي کنار پنجره آب مي‌دهد و حواسش به توماس است و…

کاش جادوگری بودم با ایمان کور

0

  باور این روزهای زمستانی برایم سخت بود. دلمان از مظنه بورس و بالا و پایین رفتن کالاها شور می زد. دچار فرسایش روحی وجسمی می شدیم. تن درستی، تنها چیزی بود که به یاد نداشتیم. معتاد به دلشوره ونگرانی بودیم. ‌ایده های منفی، لکه هایی بودند بر صفحه ی ذهن که با احساس دلهره بزرگ تر می شدند. نگرانی؛ زاییده ی…

شعر گوزن

0
دکلمه با صداي شاعر (محمود طياري) [audio mp3="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2019/12/2006-10-24_gavazn-4.mp3"][/audio]

قصه‌هاي توماس، قسمت پنجم: حباب

0

امروز توما‌‌‌س به مادرش قول داده که حمام برود. او مثل همیشه خودش را براي بازي توي وان آماده کرده است. سربازهاي اسباب‌ بازيش با شیپور زرد و آبی را که تازه خریده بر‌مي‌دارد. مامان وان را با آب و شامپوي خوشبو پر مي‌کند و حوله آبي رنگ توماس که تصویر ماهی‌های رنگارنگ دارد را به چوب لباسی حمام آویزان مي‌کند. –…

قصه‌هاي توماس، قسمت چهارم: سينما

0

  تلفن ماریا زنگ خورد. – بله بله خونه هستم لطفا بیارینش. توماس در حال ورجه ورجه، صداي ماريا را شنید و کنجکاو شد! از خودش پرسيد: – چي قراره بيارن؟ در همين فکر بود که زنگ در زده شد و دو آقا با یک جعبه خیلی بزرگ اما باریک وارد خانه شدند. – بفرمائید؛ اين هم تلویزیونی که سفارش داده بودین!…

معرفي کتاب “در غرب خبری نیست”، نویسنده : اریش ماریا رمارک

0

پریسا گندمانی /////// اریش ماریا در آلمان به دنیا آمد و جوانیش همزمان با جنگ اول جهانی بود. در همان زمان به زیر پرچم خوانده شد تا در جبهه غرب نبرد کند. پس از جنگ به آلمان برگشت و در پی روزی دست به هرکاری زد: معلم شد، مکانیکی اتومبیل کرد و خبرنگار روزنامه شد و در سال (۱۹۲۹) اولین اثرش را…

قصه‌هاي توماس، قسمت سوم: دريا

0

  شب است و قرص کامل ماه در آسمان مي‌درخشد. توماس بعد از مسواک به سمت تخت مي‌رود و خودش را روی تشک فنر دارش مي‌اندازد، یکم بالا پایین مي‌پرد و سپس ملافه خالدار آبی را روی تن‌اش کشيده و منتظر شب‌بخیر مامان مي‌شود. مادر موقع رفتن چراغ خواب را خاموش مي کند و بيرون مي‌رود. توماس مثل شب‌هاي گذشته کاغذ تا…

نامه به مدیر مدرسه پسرم

0

  جناب آقای مدیر با سلام، از ما خواسته‌اید تا پیش از شروع سال تحصیلی توقعاتمان را از مدرسه‌ بیان کنیم. دوست‌تر داشتم بجای پر کردن آن فرم، خواسته‌هایم را در نامه‌ای برایتان بنویسم: از پسرم کار بخواهید. چون او را هتل نمی‌آورم، به اولین سال دبیرستان می‌فرستم. اجازه دهید بریده‌های کاغذ و تراشه‌های چوب را زمین بریزد اما خودش هم جمع…

آن منم…

0
  آن زمان که دیگر نباشم ابری با توست سایه اش بر سرت آن ابر منم نخواهی شناخت...

تا معشوق…

0

تمامى اشیاء در ابتدا چيزى نیستند. چيزى نیستند مگر یک شیء ساده. یک لیوانِ دسته‌دارِ ساده. یک گلدانِ سفالیِ قدیمی. هر چیزی که هزاران هزار از آن در جهان هست و می‌شکند و باز می‌آید و دیده‌ نمی‌شود. هر چیزِ ناچیز و کوچک. هیچ نیستند تا معشوق، دست بر آن‌ها می‌کشد. تا آن لیوان می‌شود لیوانِ چای‌اش. گلدانِ سفالیِ ساده می‌شود گلدانِ…

من را یادت هست،من تنهایی تو هستم!

0

ما همیشه در معرض از دست دادن هستیم. از دست دادن فردی که دوستش داریم، از دست دادن جوانی،… و بعد از دست دادن، فرآیند انطباق پذیری آغاز میشود. ما کم کم یاد میگیریم که زخمها را ببینیم و حرکت کنیم. آدمها را از دست بدهیم و حرکت کنیم. ما عادت میکنیم که برای حرکت به جلو راهی پیدا کنیم. اجازه دهیم…

قصه‌هاي توماس، قسمت دوم: کتاني

0

امروزبراي توماس یک روز پر از آرزوهای رنگی است، چون بعد از مدت‌ها با پول توجیبی و شکستن قلکش، می‌تواند کفش کتانی قرمز پشت ویترین فروشگاه را بخرد و با دوست‌هايش فوتبال بازی کند. توماس پسر قانع و مهربانی است و هیچ‌ وقت به زور چیزی را از مامانش نمی‌خواهد. بالاخره روز موعود بعد از هفته ها انتظار فرا رسیده است. قلک…

ستاره و آهو

2
[audio mp3="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2019/08/setare-ahoo-mix2.mp3"][/audio]   سایه این بار #ستاره_و_آهو را وارد جهان آرمانی _عاشقانه خود کرده است.

مدیریت زمان

0

  وقتی تصمیم گرفتید فردی بسیار بهره ور باشید، می توانید از مجموعه ای از تکنیک های برنامه ریزی شخصی استفاده کنید. نخستین تکنیک این است که “گفتگوی درونی”تان را تغییر دهید. ۹۵ درصد از احساسات و اقدامات احتمالی شما به واسطه گفتگویی درونی که با خود دارید، تعیین می شوند. مدام با خودتان تکرار کنید «من بسیار منظم و بهره ور…

آواز باران از فریبرز لاچینی و ماه زیبا و …

0
[audio mp3="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2019/08/Fariborz-Lachini-Signs-Of-Rain.mp3"][/audio] [audio mp3="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2019/08/“ترانه‌ی-ماه-ماه-لورکا-با-صدای-شاملو”.mp3"][/audio] ترانه‌ی ماه ماه فدریکو گارسیا لورکا، با ترجمه و صدای شاملوی بزرگ

“هست شب” طرح تازه‌اي از محمود طیاری

0

  بیلیارد تهران بود و افسری با درجه سروانی، خوش تیپ و چهارشانه، با سبیل قیطانی. برای چند لحظه او که می‌آمد تو، بچه های بالکن، بازی‌های ایتالیایی‌شان را متوقف، و چوب‌های بازی به احترام او، سه بار به حالت افقی درهوا تکانده می‌شد. دود سیگار درهوا شناور، بچه‌های پایین، میز را با گل‌های زده و نزده تعارفش می‌کردند. لحظه‌ای بیش نمی‌ماند،گردش…

قصه‌هاي توماس، قسمت اول: آسانسور

0

“توماس” مورچه‌ی کوچولویی بود که درآپارتمان خانم زیبایی به اسم ماریا زندگی می‌کرد. یک خانه تمیز و ساده با رنگ‌بندی سفید و صورتی ملایم و کاملا مرتب. ماریا گاهی توماس را می دید؛ و چون مورچه‌ی بی‌آزار بود، کاری به او نداشت. او هم تمام مدت در آشپزخانه از این سو به آن سو چرخ می‌زد و یک زندگی امن و آرام…

چرا زن‌ها بیشتر از مردها به داستان‌های عاشقانه علاقه دارند؟

0

رمان‌های عاشقانه یکی از پرفروش‌ترین ژانرهای کتاب در سراسر جهان است که اغلب هم توسط زنان خریداری می‌شوند. میزان محبوبیت این دست از کتاب‌ها به قدری بالاست که همزمان با رکود فروش کتاب‌های دیگر، رمان‌های رمانس با استقبال بسیار زیادی از طرف مردم روبه‌رو بود. «مرین فیشر»، روانشناسی است که به منظور یافتن پاسخ این سوال که چرا داستان عاشقانه می‌خوانیم، رمان‌های…

آیا انتخاب دیگری دارم یا این تنها انتخاب است…؟!

0

  ‍ فیلم سینمایی MINE داستان سربازی است که حین بازگشت از مأموریت در بیابانی برهوت، یکی از پاهایش روی مین می رود اما او بلافاصله متوجه می شود و پای خود را از روی مین برنمی دارد، به همین دلیل مین عمل نمی کند، بنا به دلایلی خودش نمی تواند مین را خنثی کند پس مجبور می شود چندین روز در…

یادداشتی بر رمان «آینه‌ی قدی صدساله» نوشته‌ی ناهید شمس

0
ناهید شمس، نویسنده معاصر کرمانشاهی است که به‌طور خاص در رمان «آینه‌ی قدی صدساله» زنانی را به تصویر می‌کشد که در مقابل واقعیت زمخت روزمره‌ی خود گریزی از پر و بال دادن به دنیای وهم‌انگیز و خیالی خرافه ندارند.

خورشید را می دزدم…

0
[audio mp3="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2019/07/Bomrani-Khorshid-Dozd.mp3"][/audio] بُمرانی نام گروه موسیقی ایرانی است که در سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را از فضای مجازی و کافه‌ها و سپس آهنگسازی و اجرای زنده در تئاتر شروع کرد و هم‌اکنون از ‌گروه‌های فعال داخل ایران است.