Press "Enter" to skip to content

1397

.

 


تو وقتی نیستی، توفان می آید
صدای ناله ی پنهان می آید
چه رازی بینِ تو با آسمان است
که وقتی می روی باران می آید ؟!

یدالله گودرزی


شيوا:

نرگس جادوی
مست تو بهنگام صبوح
فتنه‌ئی بود که از
خواب صبوحی برخاست
متحیر نه در آن
شکل و شمایل شده‌ام
حیرتم در قلم
قدرت بیچون خداست

#خواجوی_کرمانی


پريسا گندماني:

می‌توانی روی خاطره‌ها سرپوش بگذاری، یا چه می‌دانم، سرکوب شان کنی، ولی نمی‌توانی تاریخی را که این خاطرات را شکل داده پاک کنی. هر چی باشد، این یادت بماند. تاریخ را نه می‌شود پاک کرد نه عوض. مثل این است که بخواهی خودت را نابود کنی.

هاروکی موراکامی / سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش


بانو قهرماني:

‏عدالت با من چنين مي گويد:
انسانها برابر نيستند و برابر نيز نخواهند شد!

فردریش نیچه

‏۲۰ فوریه هر سال روز جهانی عدالت اجتماعی است که امسال با شعار ” اگر ‎صلح و پیشرفت می‌خواهید برای ‎عدالت اجتماعی تلاش کنید ” گرامی داشته میشود. ⚖️


الهام پوریونس:

آن دوست که دیدنش بیارید چشم
بی‌دیدنش از دیده نیاساید چشم

ما را ز برای دیدنش باید چشم
ور دوست نبینی به چه کار آید چشم

#سعدی


الهام پوریونس:

شب
با هجوم بی‌مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو
تنها سلاحم بود..

پابلو نرودا


الهام پوریونس:

هر لحظه که تسلیمم
در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو
بی باک تر از شیرم

هر لحظه که می کوشم
در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید
زنجیر پی زنجیر …

حضرت مولانا


شيوا:

چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد
چه بسی نعره مستان که ز گلزار برآمد

ز رخ ماه خــصالش ز لطیفی وصالش
همه را بخت فزون شد همه را کار برآمد

#مولانا


شيوا:

نرگس جادوی
مست تو بهنگام صبوح
فتنه‌ئی بود که از
خواب صبوحی برخاست
متحیر نه در آن
شکل و شمایل شده‌ام
حیرتم در قلم
قدرت بیچون خداست

#خواجوی_کرمانی


پريسا گندماني:

بادبانهارو بکشید!

ما هیچوقت به امروز برنمی گردیم،
هرچی رو که لازمه برداریم!

آلبرت هوبارد?


پريسا گندماني:

ما از لحاظِ بیولوژیکی ، شناختی ، جسمی و معنوی برای دوست داشتن ، دوست داشته شدن و تعلق داشتن ؛ برنامه ریزی شده ایم ،
در صورتِ برآورده نشدن این نیازها ؛ عملکردی را که باید داشته باشیم نداریم !
در هم می شکنیم ،
متلاشی می شویم ،
بی حس می شویم ،
درد می کشیم ،
و دیگران را می رنجانیم …

برنه براون?


الهام پوریونس:

غبار صبح تماشاست
هرچه بادا باد!
تو هم بخند،
جهان خراب می خندد…

#بیدل


الهام پوریونس:

شب
با هجوم بی‌مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو
تنها سلاحم بود..

پابلو نرودا

 


شيوا:

چشم خود بستم ک دیگر
چشم مستش ننگرم

ناگهان دل داد زد:
دیوانه من می بینمش

#شهریار

 


پريسا گندماني:

گفتار جاهلان ز شنیدن بود فزون

خرجش ز دخل بیش بود هر که غافل است

#صائب

 


الهام پوریونس:

 

مرا یاری است کز من یاد نارد
که دارد این چنین یاری؟ دریغا
دل بیمار من بیند نپرسد
که چون شد حال بیماری؟ دریغا
شدم صدبار بر درگاه وصلش
ندادم بار یک باری دریغا
ز اندوه فراقش بر دل من
رسد هر لحظه تیماری دریغا
به سر شد روزگارم بی‌رخ تو
نماند از عمر بسیاری دریغا”
نپرسد از عراقی، تا بمیرد
جهان گوید که: مرد، آری دریغا” ”

#عراقی


الهام پوریونس:

 

مرا به خواب ابدی چشمانت
یا همان
چرت کوتاه نیم روزت

مرا به خلوت شعرهایت
آیا دعوت نمی کنی؟

آه چطور می گویی
که نمی شناسمت

من
آن شاپرک خفته
بر پهن برگ درخت انجیرم

کمی خواب آشفته ات را مرور کن

قرن هاست …..
مرا میان شعرهای نگفته ات
زنده زنده خاک کرده ای

الف-ی-سکوت

 


الهام پوریونس:

با کدام بال می‌توان
از زوال روزها و سوزها گریخت!
با کدام اشک می‌توان
پرده بر نگاه خیره ی زمان کشید؟
با کدام دست می‌توان
عشق را به بند جاودان کشید؟
با کدام دست؟

#فروغ_فرخزاد

 


 

عمری شده ام فقط بدهکار دلم
با غصه و غم همیشه سربار دلم

با عقل قرار بسته بودم تنها
عاشق شده ام ولی به اصرار دلم

#صدیقه_کشتکار

 


الهام پوریونس:

وقت است که ساقی سرِ می بگشاید
مطرب ره چنگ و دم نی بگشاید

تاروی چو خورشیدِ تو نَبْوَد به صبوح
کارم به کلید صبح کی بگشاید.

عطار


الهام پوریونس:

و با هر اشاره ی دستت
دریا میانِ رگم خواب می رود
ای مخملی که سرو
گُلبوته هایِ حرفِ تو را سبز می کند

#خسرو_گلسرخی


نازي تارقلي زاده:

زن ساده و بی غل و غش وجود نداره.
زن ها دو قسمت می شن. اون هایی که به شکل بارزی پیچیده ان و اون هایی که با یک نگاه نمی شه متوجه پیچیده بودنشون شد …

#اسکندر
#الیف_شافاک


الهام پوریونس:

من و یک لحظه جدایی ز تو، آن گاه حیات؟
اینقدر صبر به عاشق نسپرده است کسی

صائب تبریزی


الهام پوریونس:

مرا گويي
كه بيداري همه شب
دو چشم عاشقان بيدار بايد…

#سنایی


الهام پوریونس:

ای صمیمی!
دیگر زندگی را نمی توان
در فرو مردن یک برگ
یا شکفتن یک گل
یا پریدن یک پرنده دید
ما در حجم کوچک خود رسوب می کنیم.

آیا شود که باز درختان جوانی را
در راستای خیابان
پرورش دهیم
و صندوق های زرد پست
سنگین
ز غمنامه های زمانه نباشند؟

در سرزمینی که عشق آهنی ست
انتظار معجزه را بعید می دانم!

?پرنده خیس
#خسرو_گلسرخی


الهام پوریونس:

من، دست‌کم تا حدی، با وحشتِ تنهائی آشنایم…
نه تنهائی در خلوت، بلکه تنهائی در میان مردمان!

#فرانتس_کافکا


الهام پوریونس:

نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب

بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب

فراز چرخ نیلی ناله مستانه ای دارد

دل از بام فلک دیگر نمی آید فرود امشب

#رهی_معیری


الهام پوریونس:

صبحدم ‌باش كه چون غنچه‌
دلى بگشايى
شيوهٔ تنگ غروب است
گله بفشردن

#شهريار


نازي تارقلي زاده:

هر یک از ما، شب‌ها پیش از خواب، از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر می‌پریم و دور کره‌ی زمین می‌چرخیم. آینده هزار در دارد و کلید این درها در جیب‌های ماست. جیرینگ جیرنگِ آن‌ها را می‌شنویم و نمی‌دانیم کدام در را، کی و کجا، باز کنیم. .

? گلی ترقی
? دودنیا


بانو قهرماني:

نیستی
و پشت این کلمه
چه جای خوبی‌ست
برای گریه کردن…

#علی_عباسپور


نازي تارقلي زاده:

به حرفم نگیرید
مشغولم نکنید
وعده‌ای دارم
در جایی که نمی‌دانم کجاست
در زمانی که نمی‌دانم کی
با کسی که نمی‌شناسم
دوان دوان می‌روم
او در انتظارم است

? عزیز نسین


شيوا:

بزرگترین لذت زندگی انجام کاریست که دیگران میگویند:
تو نمیتوانی.

?رومن پلانسکی


سامره:

‏بهتر
‏آنست که غفلت نکنیم از آغاز
‏باز کن پنجره را
‏⁧ صبح ⁩ دمید
‏ چه شبی بود و چه فرخنده شبی
‏آن شب دور که چون خواب خوش از دیده پرید
‏کودک قلب من این قصه ی شاد
‏از لبان تو شنید :
‏”زندگی رویا نیست
‏زندگی زیبایی ست
‏می توان
‏ بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی

‏⁧ #حمیدمصدق


بانو قهرماني:

آرام باش عزیز من، آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلالو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع می شود.

شمس_لنگرودی


الهام پوریونس:

 

من شکوفایی گل‌های امیدم را در رؤیاها می‌بینم
و ندایی که به من می‌گوید:
“گر چه شب تاریک است
دل قوی دار، سحر نزدیک است”

#حمید_مصدق

 


شيوا:

به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پُل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس
میان دل خویش و دریا
برای تو جایی دگر بایدم ساخت
در ایجاز باران و جایی
که نشنفته باشد
صدای قدم ها و هیهای غم را

#شفیعی_کدکنی


الهام پوریونس:

نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام
برای تو در این جا نوشته‌‌ام
نام تمامی آن‌هایی را که دوست داشته‌ام
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام
و دست‌هایی را که فشرده‌ام
نام تمامی گل‌ها را
در یک گل‌دان آبی
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
وقتی که می‌گذری از این‌جا
یک لحظه زیر پاهای‌ات را نگاه کن
من نام پاهای‌ات را برای تو دراین‌جا نوشته‌ام
و بازوهای‌ات را وقتی که عشق را و پروانه را پل می‌شوند،
و کفترها را در خویش می‌فشرند
برای تو در این‌جا نوشته‌ام…

■شاعر: #رضا_براهنی

■بخشی از شعر « آنچه نوشته‌ام»


شيوا:

هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست
الحان بلبل از نفس دوستان توست

#سعدی


الهام پوریونس:

اگر زمستان بگويد : بهار در قلب من است،
چه كسى زمستان را باور مى كند؟
در هر نقطه اى عشقى نهفته است.

#جبران_خلیل_جبران


الهام پوریونس:

لاننسى أبداً ولكن نغمض أعيننا قليلاً كي نستطيع أن نعيش..

هرگز فراموش نمی‌کنیم اما کمی چشمهایمان را می‌بندیم تا بتوانیم زندگی کنیم..

واسيني الأعرج
محبوبه افشاری


الهام پوریونس:

عشق را شب زنده‌داریها خوش است

رنج را، امیدواریها خوش است

خوب‌رویان را نگاه دل‌نواز

عاشقان را بیقراریها خوش است…


#فریدون_مشیری


الهام پوریونس:

هر کودکی هنرمند است، مساله این است كه چگونه پس از اینکه بزرگ شد، هنرمند باقی بماند.

پابلو پیکاسو


شيوا:

باغ ها را گرچه دیوار و
در است
از هواشان راه با
یکدیگر است

شاخه ها را از جدایی
گر غم است
«ریشه» هاشان دست
در دست هم است

#هوشنگ_ابتهاج


الهام پوریونس:

زمستان
یک تو می‌خواهد
یک تو که دستانش را بشود
بی هیچ دلهره‌‌ای گرفت
یک تو که بشود
این خیابان‌های یخ زده را
گرم قدم زد…

#عادل_دانتیسم


شيوا:

به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است!
حرف هایم مثل یک تکه
چمن روشن بود
من به آنان گفتم:
آفتابی لبِ درگاه شماست
که اگر در بگشایید
به رفتار شما می تابد . . .

#سهراب‌سپهری


بانو قهرماني:

ماجراهای احساسی
خطرناک تر از جنگ هستند…!
در نبرد
آدم يک بار بیش تر کشته نمی شود
ولى در عشق
چندين بار…!

اریک_امانویل_اشمیت


بانو قهرماني:

زنانی که کتاب می‌‌خوانند برای جوامع نابرابر و مردسالار خطرناک‌اند، زیرا آنها با مطالعه می‌‌توانند دنیایی بهتر را تصور و برای به وجود آوردنش مبارزه کنند

#برتراند_راسل
.


شيوا:

در فكر اين مباش كه چشمان من چرا
چون چشم های وحشی ليلی سياه نيست

در چشم های ليلی اگر شب شكفته بود
در چشم من شكفته گل آتشين عشق

لغزيده بر شكوفه لب های خامشم
بس قصه ها ز پيچ و خم دلنشين عشق

#فروغ_فرخزاد


شيوا:

تو را به‌ جای همه‌ی روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام
دوست می‌دارم …❤️

#پل_الوار


بابک:

بخشی از تاراج نامه نوشته استاد بهرام بیضایی:

گِل به سر مالیدیم و بر سینه زدیم و سیاه پوشیدیم و رجز خواندیم و شب زنده داشتیم! کتاب بر سر گرفتیم و توبه کردیم و استغفار! شیون از دل برآوردیم و نماز وحشت خواندیم! هر کاری کردیم جز دست به کاری زدن! هر کاری کردیم جز اینکه کاری بکنیم! [می‌غرّد] دیوارها را بلند برنیاوردیم و نیکو نساختیم! و کار امروز به فردا گذاشتیم! خِرَدنامه‌ها شستیم و هوسنامه‌ها دریدیم و تصاویر کُتُب سوختیم و در یکدیگر افتادیم و هر که را تهمت زدیم از زندیق و شکاک و فلسفی و دهری و گبر و مجوس، که این عقوبت فرود نیامدی اگر خلقی از شمایان را انکاری گزاف برنخاستی! – آری – همواره خود را گناهی می‌تراشیم تا سزاوارِ این تنبیه شویم!

✍?بهرام بیضایی
تاراج نامه


بابک:

شاعران رسمی
به سالن آمدند
گردهمایی شلوغ شد
و شعر با تن‌پوشی ژنده
غریبانه
بر درگاه ایستاد

دربان‌ها راهش نمی‌دادند…!

” عدنان الصائغ ”


الهام پوریونس:

و من آفتاب را
از دست های تو
می گیرم!
روشنای چشم هایم
کافیست؛
برای دست هایت…
تو رشد خواهی کرد
در سرزمین تن من
اینگونه که صبح ها
در من
جوانه می زنی؛
به آسمان خواهی رسید!

#علیرضا_اسفندیاری

 


بانو قهرماني:

رنگ ها محو می شوند،
معبدها فرو می ریزند،
امپراطوری ها سقوط می کنند،
اما
مهربانی جاودانه است…


بانو قهرماني:

همدلی دلسوزی نیست- یعنی احساس غمخواری برای دیگری نیست. احساس کردن “همراهِ” دیگری است، حسِ این است که اگر آن فرد بودید چه احساسی داشتید- همدلی اقدامی حیرت‌آور و دلیرانه در دنیای خیال، و واقعیتِ مجازیِ غایی است. صعود در ذهنِ دیگری، به منظور آن است که از منظر او جهان را تجربه کنید.

#ذهن_کامل_نو


بانو قهرماني:

دعا لاستیک یدک نیست که
هرگاه مشکل داشتی از آن
استفاده کنی بلکه
فرمان است که تو را
به راه درست هدایت می کند.

پائولوکوئیلو


بانو قهرماني:

همه چیز تمام شد!
سوار قطار شدی و رفتی؛
حالا باید در شهری دور باشی
در قلب من چه کار می‌کنی …؟!

#رسول_یونان


شيوا:

حضور تو
کافیست
تا همه جا
بی مکان شود
آمدن تو
کافیست
تا همه لحظه ها
بی زمان شود…❤️

#نزار_قبانی


نازي تارقلي زاده:

ما در منطقه های مختلف زندگی نمی كنيم،
حتي روی كُره‌ی خاكی هم زندگی نميكنيم.
مكان حقيقيِ زندگی ما قلب كسانی است كه دوستشان ميداريم…

? فراتر از بودن
✍? کریستین بوبن


شيوا:

هر غنچه
به چشمِ منِ دلتنگ جز این نیست
یادآوری خاطره ی بوسه دیدار …

?فاضل نظری



الهام پوريونس:

شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب
من بودم و جویبار و بیداری آب

وین جمله مرا به خامُشی می گفتند
کاین لحظهٔ ناب زندگی را دریاب

شفیعی کدکنی


پريسا گندماني:

گفتم خوشا هوایی
کز باد صبح خیزد.

#حافظ


الهام پوريونس:

احساس میکنم یه جای زندگیم راه رو غلط رفتم، ولی اینقدر جلو رفتم که دیگه انرژی برای برگشت ندارم. خواهش می‌کنم این یادت بمونه مارتین؛ اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی، هیچ‌وقت برای برگشت دیر نیست ! حتی اگه برگشتن ده سال هم طول بکشه، باید برگردی ! نگو راهِ برگشت طولانی و تاريکه، نترس از این که هیچی به دست نیاری …. !

? جزء از كل
? #استیو_تولتز


بانو قهرماني:

ببینمت
تو کجایی که چهره‌ات باغی‌ست،
که از هزار پنجره نور می‌وزد هر صبح…

رضا براهنی


بانو قهرماني:

موسم رفتن است
موسم راه بردن به رویای دیگری‌ست
من در جایی تازه و
جهانی تازه
ترانه خواهم سرود
و در سایه سار سپیده‌دمی دیگر
طلوع خواهم کرد
از نو زاده خواهم شدو
و از نو خواهم سرود…

#شیرکو_بیکس


بانو قهرماني:

مثل
زورقی که موج را…
یا پرنده ای که اوج را…
دوست دارمش …

#فروغ_فرخزاد


بانو قهرماني:

يك روز تمام پنجره ها

گواه خواهند داد

كه آن ها را بر ديوار گذاشتى

وهمه را بستى

بى چاره،

پنجره هاى اسير بر ديوار…

#طاهره_بنيسى


بانو قهرماني:

در انتظار توأم
در چِنان هوایی بیا
که گُریز از تو ممکن نباشد!!!

شمس_لنگرودی


شيوا:

سلطـــــان منی سلطـــــان منی
واندر دل و جان ، ایمـــان منی

در مــــن بدمی مــن زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی

#مولانا


بابک:

یک بار به مترسکی گفتم:
«لابد از ایستادن در این دشتِ خلوت خسته شده‌ یی؟»
گفت:
«لذتِ ترساندن عمیق و پایدار است، من از آن خسته نمی‌شوم.»
دَمی اندیشیدم و گفتم:
«درست است؛ چون‌که من هم مزه این لذت را چشیده‌ام.»
گفت:
«فقط کسانی که سر‌شان از کاه پر شده باشد، این لذت را می‌شناسند…!»

“پیامبر و دیوانه” / جبران خلیل جبران


الهام پوريونس:

سرم بر سینه ی یار است ،
از عالم چه می خواهم ؟

به چنگم زلف دلدار است ،
از عالم چه می خواهم ؟

#عماد_خراسانی


الهام پوريونس:

بی تو به سامان نرسم ، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من ، ای به تنم جان همه تو

من همه تو ، تو همه تو ، او همه تو ، ما همه تو
هر که و هر کس همه تو ، این همه تو ، آن همه تو

من که به دریاش زدم ، تا چه کنی با دل من
تخته تو و ورطه تو و ساحل و توفان همه تو

ای همه دستان ز تو و مستی مستان ز تو هم
رمز میستان همه تو ، راز نیستان همه تو

شور تو ، آواز تویی ، بلخ تو ، شیراز تویی
جاذبه ی شعر تو و جوهر عرفان همه تو

همتی ای دوست ! که این دانه ز خود سر بکشد
ای همه خورشید تو و خاک تو ، باران همه تو

تا به کجایم بری ای جذبه ی خون ! ذوق جنون !
سلسله بر جان همه من ، سلسله جنبان همه تو

حسین منزوی


بابک:

آدمها دو دسته اند….

یک دسته انقدر بیمارند، که همه چیز دارند به جز وجدان !

و یک دسته آنقدر اهل دلند، که هیج چیز ندارند؛ به جز وجدان…!

” چیستا یثربی ”


الهام پوريونس:

از گل شنیدم بوی او
مستانه رفتم سوی او

تا چون غبار کوی او
در کوی جان منزل کنم.

#رهی_معیری


شيوا:

تو مفسر محبت ،
تو طلایه‌دار صبحی….
❤️


بانو قهرماني:

?انواع شادی از نظر سلیگمن، بنیان‌گذار روان‌شناسی مثبت‌گرا:

۱. رفتاری: رقص، ورزش …

۲. عاطفی: محبت کردن، خنده، شوخی، عشق ورزیدن …

۳. شناختی: اندیشه، کسب دانش و یادگیری، کاربرد دانش …

۴.معنوی: رضایت عرفانی از انجام کار خیر …

?هرچه انسان بیشتر رشد می‌کند میزان شادی شناختی و معنویش بیشتر خواهد‌ شد.


بانو قهرماني:

کسی که امید دارد
فقیر نیست
همیشه چیزی دارد!!

-رسول یونان-


الهام پوريونس:

کجاست سنگ رنوس؟
من از مجاورت یک درخت می آیم
که روی پوست آن دست های ساده ی غربت
اثر گذاشته بود:
«به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی.»

شراب را بدهید.
شتاب باید کرد:
من از سیاحت در یک حماسه می آیم
و مثل آب
تمام قصه ی سهراب و نوشدارو را
روانم…

#سهراب_سپهری

* رنوس . [ رُ ] (اِ) نام سنگی است . گویند هرکه خاتمی از آن سنگ در انگشت کند غم و اندوه و حزن بدو نرسد


يگانه قديريان:

در شتاب زدگی امروز
ما بیش از حد فکر می کنیم
بیش از حد جستجو می کنیم
بیش از حد می خواهیم
و لذت طبیعی “بودن” را فراموش کرده ایم.
اکهارت تول


الهام پوريونس:

الملائكة لا يتكلّمون، لأنّ الحنان أخرس.
————————
فرشتگان حرف نمی‌زنند، زیراکه مهربانی لال است.

#أنسي_الحاج


الهام پوريونس:

من گوزن، تو آهو
تو پرنده، من درخت
تو خورشید، من برف
تو روز، من دریا.

از دهانِ خفته‌ام شب‌ها
می‌پَرَد به سوی تو، پرند‌ه‌ای زربال
صدایش زیر و پروبالَش رنگین،
ترانهٔ عشق را برای تو می‌خواند،
ترانهٔ تو را برای من.

هرمان هسه
ترجمه از آلمانی به فارسی :
علی عبداللهی


الهام پوريونس:

می خواهید بدانید چرا واکسی شده ام؟
خیلی ساده است،
خواستم کاری بکنم تا به مردم بفهمانم که
بیش از آنکه صاحب افکار زیبا باشند،
صاحب پا هستند!
بسیاری از این آدمها در این آسمانخراش این را از یاد برده اند.
اگر مثل من روزی صد تا کفش واکس بزنند،
شاید به یاد بیاورند که پای آدمی روی زمین است و نه در ابرها !!

رومن_گاری
مردی_با_کبوتر


الهام پوريونس:

کتاب‌ها بهترین سرگرمی هستند، مابین آنها تبلیغات پخش نمی‌شود، نیاز به باطری ندارند، و در قبال هر دلار پرداخت شده ساعت‌ها سرگرمی برای مخاطبان ایجاد می‌کنند. چیزی که من رو متعجب می‌کنه اینه که چرا آدم‌ها یه کتاب برای پر کردن وقت‌های مرده‌ای که در زندگی روزمره غیرقابل اجتناب هستن برنمی‌دارن.

#استیون_کینگ


الهام پوريونس:

شعری را اگر فهمیدی
بدان که بسیار غمگینی
و با شعری اگر زیستی
بر تو بشارت باد
که روزی در تنهایی خواهی مُرد

#مارک_استرند
ترجمه : #بابک_زمانی


الهام پوريونس:

بهترین دوستِ انسان “انسان است نه کتاب !
کتاب ها، تا آن حد که رسمِ دوستی و انسانیت را بیاموزند، معتبرند …

?نادر ابراهیمی


الهام پوريونس:

کنون که گردش ایام را ثباتی نیست

همان‌ خوش است که در عشق بگذرد ایام

به‌نام عشق که از عشق رخ نخواهم تافت

اگر دچار ملامت شوم و گر بدنام

#ملک_الشعرا_بهار


الهام پوريونس:

همه شب با دل
دیوانه خود در حرفم…

چه کنم ، جز دل خود
نامه بری نیست مرا…

#صائب_تبریزی


پريسا گندماني:

باید جهان را بهتر از آنچه تحویل گرفته‌ای تحویل بدهی٬
خواه با فرزندی خوب یا باغچه‌ای سرسبز؛
اگر فقط یک نفر با بودن تو ساده‌تر نفس کشید، یعنی تو موفق شده‌ای

#گابریل_گارسیا_مارکز


الهام پوريونس:

وَلَولاكُمُ ما عَرَفنا الهَوى
وَلَولا الهَوى ما عَرفناكُمُ
—————————
گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
چندین سخن نغز که گفتی، که شنودی؟

گر باد نبودی که سر زلف ربودی
رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟

شهاب الدین سهروردی (رسالة في حقيقة العشق)


سمانه رحيمي:

حافظ ، برایم جلوه ی افسانه ی عشق است
رقص سخن بر قامت مستانه ی عشق است

شوق تغزل های لبریز از می و ساغر
شعری که مخمورانه در پیمانه ی عشق است

رنگ سپیدش روشنای فصل تاریکی ست
چون نوعروسی تا ابد همخانه ی عشق است

دیوان حافظ ، نغمه ی زیبای باران است
چتر کلامی بر سر گلخانه ی عشق است

گلواژه ای سرمست از قاموس هوشیاری ست
این عاقل بی ادعا دیوانه ی عشق است
حسّی که اوجش لحظه ی ناب غزلخوانی ست
هر جا سعادت چون هما بر شانه ی عشق است
“بردار حافظ را و نیّت کن ، بزن فالی”
حافظ ، قرارِ محکم و مردانه ی عشق است

#حافظ


نازي تارقلي زاده:

شازده کوچولو پرسید :
غم انگیزتر از اینکه بیای و
کسی خوشحال نشه چیه ؟
روباه گفت :
بری و کسی متوجه نشه …

#شازده_کوچولو
#انتوان_دوسنت_اگزوپری


نازي تارقلي زاده:

عشق
چه از در بیاید، چه از در برود
فرقی نمی کند
خانه را حتما
بوی حادثه پر خواهد کرد!

?رضا کاظمی


پريسا گندماني:

برای تو و خویشتن
چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلمات‌مان ببیند
گوشی که صداها و شناسه ها را
در بیهوشی‌مان بشنود
برای تو و خویش
روحی که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی که
در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش بیرون بکشد
و بگذارد از آن چیزها که دربندمان کشیده است
سخن بگوییم…

#مارگوت_بیگل


پريسا گندماني:

همواره معتقد بودم خداوند عشق را، بسيار بيشتر از ايمان دوست دارد. گابريل گارسیا


الهام پوريونس:

مبادا که پاییز را بی یادِ من شروع کنی! مبادا که دلت هوایی ِ قدم زدن با من نشود در هر غروب که باد می وزد و من نیستم. مبادا که فراموش کنی من و تو هیچ خاطره ای از هیچ پايیزی نداریم! لطفا مرا پیدا کن!

نیلوفر لاری پور


بابک:

در پایان یک رابطه ی عاطفی
آن که عاشق نیست
معمولا سخنرانی احساسی را
بیان می کند…

“جستارهایی در باب عشق” / آلن دو باتن


بانو قهرماني:

شاخه را محکم گرفتن این زمان بی فایده ست
برگ می ریزد ستیزش با خزان بی فایده ست

باز می پرسی چه شد که عاشق جبرت شدم
در دل طوفان که باشی بادبان بی فایده ست

#کاظم_بهمنی


بانو قهرماني:

اغلب
قدرت یک لمس،
یک لبخند،
یک کلمه‌ی محبت‌آمیز،
یک گوش شنوا،
یک تعریف صادقانه
یا کوچکترین توجه را
دست‌کم میگیریم.
درحالیکه همه‌ی این‌ها قادرند
یک زندگی را از این رو به آن رو کنند.

لئو بوسکالیا


بانو قهرماني:

باور میکنی که همه ی زن ها شاعرند؟!
حالا یکی اشعارِ کوتاه و بلند میسراید؛
یکی روزی پنج بار زنگ میزد به معشوق تا حالش را بپرسد!

یکی شعرِ نو میگوید و دیگری؛
خوب میداند ناهارِ ظهرِ شنبه باید قرمه سبزی باشد!

یکی نصفِ شب ها یک بیتِ ناب به ذهنش خطور میکند؛
آن یکی، نصف شب یادش می آید که باید برای معشوق یک بطری آب بیاورد!

باورکن همه ی زن ها شاعرند،
روزی میرسد که میفهمی!
نگرانی های یک زن
عاشقانه ترین شعر دنیاست!…

#غزل_قنبرزاده


الهام پوريونس:

پاییز عزیز روح بارانت کو؟
پس پنجره رو به خیابانت کو؟

من منتظر آمدن مهمانم
ای خاطره ی قشنگ مهمانت کو؟

#الهام_پوریونس


الهام پوريونس:

غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
اول صبح است خیز کآخر دنیا فناست

سعدی


بابک:

حرف، باد است
اما فکر، آتش است
آتش را اول باید گیراند
باد،
خودش به آن دامن می‌زند…!

” محمود دولت آبادی ”


نازي تارقلي زاده:

تو را دوست دارم
بدون اینکه علتش را بدانم
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام‌ست
یا ریا

#آلفونس_دولامارتین


بانو قهرماني:

حقیقت این است که بی‌سوادی از میان نرفته،
فقط این‌روزها،
بی‌سوادها خواندن و نوشتن فرا گرفته‌اند …

#آلبرتو_موراویا


بابک:

آرزو می کردم
که دوستت می داشتم
در روزگاری که
شمع حاکم بود و هیزم
و بادبزن های ساخت اسپانیا
و نامه های نوشته با پر
و پیراهن های تافته‌ی رنگارنگ
نه در روزگار موسیقی دیسکو
و ماشین های فراری
و شلوارهای جین چل تکه

آرزو می کردم
تو را در روزگار دیگری می دیدم
روزگاری که گنجشکان حاکم بودند
آهوان، پلیکان ها یا پریان دریایی
نقاشان، موسیقی دان‌ها، شاعران،
عاشقان، کودکان و یا دیوانه ها !

آرزو می کردم
که تو از آنِ من بودی
در روزگاری که بر گل ستم نبود
بر شعر، بر نی و بر لطافت زنان
اما
افسوس دیر رسیده ایم
ما گل عشق را می کاویم
در روزگاری
که عشق را نمی شناسد…

” نزار قبانی ”

 


الهام پوريونس:

کتابی که با دستانِ خود نوشته ام را
برایم نخوان.

من بارها خواسته ام
تو را لای یکی از این صفحات
پنهان کنم.
من بارها خواسته ام
در یکی از فصل های کتاب
اسلحه را بردارم
و تمام زنانِ داستان را بکُشم،

بیایم و دستانت را بگیرم
و با تو فرار کنم
تا در جنگلی زندگی کنیم وُ
دیگر نویسنده نباشم.

من بارها خواسته ام
که نروی
که نمیری
که بمانی …

اما به من بگو
با قطاری که در آخرین صفحاتِ کتاب
به انتظارت ایستاده است
چه کنم؟

#بابک_زماني


الهام پوريونس:

مدتی ،
باران و تاریکی را گوش کردم .
چه لذتی دارد
از فردای نیامده نترسیدن…
گوش به باران دادن…
چای درست کردن…
پادشاه وقت خود بودن…

شاهرخ مسکوب


بانو قهرماني:

سالها بود که میخوﺍستم اﺯ فردﺍ شروع کنم، اما همیشه فردﺍ یک رﻭﺯ ﺍز من جلوتر بوﺩ. سالها گذشت تا فهمیدم باید اﺯ همین الاﻥ شرﻭع کنم!

ﺩيل كاﺭنگى


بانو قهرماني:

‍ وقتی #خدا دنیا را آفرید حتم دارم که خود را توی هچل انداخت ،ماهی فریاد می زند : ای خدا مرا کور نکن ،نگذار وارد تور شوم ،ماهیگیر داد می زند : خدایا ماهی را کور کن ،وادارش کن وارد تور شود، خدا به کدامش گوش کند ؟ گاهی حرف ماهی را گوش می کند و گاهی حرف ماهی گیر را و این جوریست که دنیا می چرخد .

#آخرین_وسوسه_مسیح
#نیکوس_کازانتزاکیس


بانو قهرماني:

اگر روزی گذشت و فراموشم شد
که بگویم : « صبحت بخیر »
و مثل کودکان
مشغول خط خطی کردن دفتر بودم
از بهت و سکوتم دلگیر نشو
و فکر نکن چیزی میان ما عوض شده است؛
وقتی نمی‎گویم : « دوستت دارم »
یعنی : بیشتر دوستت دارم …

-نزار قبانی-


بانو قهرماني:

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی…

هوشنگ ابتهاج.


سميه حميدي:

چقدر دوست‌داشتنی هستند ، آدمهایی که تا آخر خوبند
آنها که برای غرور و احساس ما هم به اندازه خودشان ارزش قائلند
آنهاییکه دست دوستی میدهند و تا همیشه میمانند…


بانو قهرماني:

گاهی که معین نیست
مثل یک پیچک خودمانی
از پنجره می‌آیی
و جای شعرهای من می‌نشینی

سلمان هراتی


نازي تارقلي زاده:

شازده کوچولو پرسید:
کی اوضاع بهتر میشه؟

روباه گفت:
از وقتی که بفهمی همه چیز به خودت بستگی داره!


نازي تارقلي زاده:

قلب خاطرات بد را کنار می‌زند و خاطرات خوش را جلوه می‌دهد …
و درست از تصدیق همین فریب است که می‌توانیم گذشته را تحمل کنیم !

#گابریل_گارسیا_مارکز
عشق سال‌های وبا


بابک:

در یک سالنِ تئاتر، اتاقکِ پشتِ صحنه آتش گرفت. دلقک، رویِ صحنه آمد تا دیگران را خبر کند. تماشاچیان خیال کردند که این یک شوخی‌ست و دلقک را تشویق کردند. دلقک دوباره هشدار داد، تشویق بالاتر گرفت.

و این همان پایانی‌ست که من برایِ جهان تصور می کنم، یک تشویقِ همگانی از سویِ رندانی که ایمان دارند، این جهان یک شوخی‌ است . . . !

” سورن کی یرکگارد ”


بانو قهرمانی:

فرق بین تسلی و حمایت این است : اگر گلدان گیاهی داشته باشید که به خاطر نگه‌ داشته شدن در کمد تاریک زرد شده باشد، و بعد کلمات نرم ‌و ملایمی به آن بگویید، این یعنی تسلی. اما اگر گلدان را بیرون بیاورید و زیر نور خورشید بگذارید، به آن آب بدهید و با آن صحبت کنید، این یعنی حمایت.

#زنانی_که_با_گرگها_میدوند
#کلاریسا_پینکولا_استس


الهام پوريونس:

شاید بهتر بود خداوند ما را هم مثل گیاهان خلق میکرد. یعنی اینکه پایمان محکم توی زمین باشد. آنوقت هیچکدام از این کثافت کاری های مربوط به جنگ و مرز و این چیزها اصلا پیش نمی آمد.

? بازمانده ی روز
?کازوئو ایشی گورو


الهام پوريونس:

نبضِ مرا بگٖير و ببر نامِ خويش را

تا خون بَدل به باده شود در رَگان من

#حسین_منزوی


بانو قهرمانی:

رومن رولان در کتاب ژان‌کریستف:

و چه خوب بود که آدمی می‌توانست وقتی درد و مصیبتی دارد ماه ها بخوابد و چندین ماه بعد، آسوده و تازه نفس از خواب برخیزد. اما هیچ کس نمی‌تواند چنین کاری بکند؛ و باید بیدار ماند و درد کشید و با دردهای خود کنار آمد.


الهام پوريونس:

اندوه، زمان را می خورد.
صبور باش؛
زمان نیز اندوه را می بلعد!

#لوییز_اردریک


کيومرث:

راز تغيير در اين است كه كل نیرویتان را روی ساختن عادت جديد متمركز كنيد؛ نه روی جنگيدن با عادت قديمی؛

#سقراط


بانو قهرمانی:

آبشار هم
با تمام زیبایی و اقتدارش
برای رسیدن
به “مقصود” فرو میریزد
گاهی باید
درخود شکستن را
تجربه کرد،
تا به دریا رسیـد!!!


روح افزا:

ما میدانیم که نام حقیقی تو عشق است…

به ماکمک کن تا مانند تو باشیم

به ما کمک کن تا مانند تو دوست بداریم، بی قید و شرط
بی چشمداشت
بی اجبار و بی قضاوت …
#عشق


بانو قهرمانی:

‍ “معنا” ارمغان زیبایی است…

با «زیبایی» که همجوار شوی کم کم معنا می‌یابی؛
«زیبایی» را که خلق کنی آرام آرام معنادار می‌شوی؛
صدایی زیبا،
دیداری زیبا با رخی دلنشین،
منظره‌ای زیبا،
اخلاقی دلنشین و مؤانستی نَمَکین،
و همه‌ی چیزهایی از این جنس (که جنس جان هستند) برای آدمی معنا را به ارمغان می‌آورد.
«زیبایی» الزاما چیز خارق‌العاده‌ای نیست، بلکه زیبایی می‌تواند خوب حرف زدن باشد یا امید به موقع دادن.
زیبایی حال آدم را خوب می‌کند؛
مراقب جانت باش!

دکترشیری


بابک:

. . . لحظاتی است که از درون نعره بر می خیزد ولی باید خاموش بود؛ لحظاتی است که شعلۀ خشم شما را می سوزاند ولی باید خون سرد ماند.لحظاتی است که بی عدالتی فاحش است و پاسخی جز چند دشنام گزنده ندارد، ولی باید منطقی سخن گفت؛ باید دائما” انسان بود و انسان بودن به سخن گورکی ، وظیفه یی است بزرگ !

” از دیدار خویشتن ” / احسان طبری


بابک:

اسب، اسب به دنیا می آید
اما انسان، انسان به دنیا نمی آید،
باید اورا آموزش و تعلیم داد تا انسان شود !

” دنیای سوفی ”


بانو قهرمانی:

حالم خوب است!
هنوز خواب می بینم ابری می آید
و مرا
تا سرآغازِ روییدن
بدرقه می کند.

#سید_علی_صالحی


بانو قهرمانی:

یک بار آن وقت‌ها که خیلی کوچک بودم، از درختی بالا رفتم و از سیب‌های سبز کال خوردم، دلم باد کرد و مثل طبل سفت شد، خیلی درد می‌کرد. مادرم گفت اگر صبر می‌کردم تا سیب‌ها برسند، مریض نمی‌شدم.

حالا هر وقت چیزی را از ته دل می‌خواهم، سعی می‌کنم حرف‌های او را در مورد “سیب کال” یادم باشد…

? بادبادک باز
✍️? #خالد_حسینی


پریسا گندمانی:

اینجا، بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه ی دو گذاشته‌ اند.

می‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند، و درحالی که نفسشان به شماره افتاده، می دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند.

آن وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر، رسیدن و نرسیدن به هدف، برایشان بی تفاوت است…!

? بابا لنگ دراز
✍️? #آلیس_جین_وبستر


بانو قهرمانی:

آدما خیلی وقته چیزی رو کشف نمیکنن…
اونا هرچی که احتیاج دارنو از مغازه میخرن !
ولی چون تو مغازه‌ها دوست نمیفروشن
” اونا همیشه تنهان … ”

✍️ آنتوان دوسنت اگزوپری
? شازده کوچولو


الهام پوریونس:

شعار نیستم که تاریخ مصرفم تمام شود
شعرم
تو نخوانی
فرزندت می خواندم

#محمدعلی_بهمنی


بانو قهرمانی:

و تو

می‌دانم

عوض نخواهی شد

همان‌گونه که بودی

گریزپا

پرطغیان و تغیّر

ویران‌گر

رودخانه‌ی آتش…!


ریحانه معتمدی:

ممکن است که من منکر چیزی باشم ولی لزومی نمی‌بینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم.

#آلبر_کامو


الهام پوریونس:

نکشیدیم شرابی به رخ تازه صبح
سینه ای چاک نکردیم به اندازه صبح

عیش امروز علاج غم فردا نکند
مستی شب ندهد سود به خمیازه صبح

هر سری را نکشد دار فنا در آغوش
سر خورشید سزد شمسه دروازه صبح

نکند طول امل چاره کوتاهی عمر
نشود تار نفس رشته شیرازه صبح

دولت سرد نفس زود به سر می آید
که بود یک دو نفس مستی جمازه صبح

گر دل زنده چو خورشید تمنا داری
بشنو از صائب ما این غزل تازه صبح

#صائب_تبریزی

صبح که از خواب بیدار می شوی،
در نظر بیاور چه سعادتی است زنده بودن، فکر کردن، لذت بردن و دوست داشتن…

#مارکوس_اورلیوس


پریسا گندمانی:

بهترين چيزهاى اين دنيا مجانى هستند. آغوش، لبخند، دوستان، بوسه ، خانواده ، خواب ، عشق ، خنده و خاطرات خوب


بانو قهرمانی:

یک مصرع است حاصل عمری که داشتم:
یار آمد و
گرفت و
به بندم کشید و
برد…


بانو قهرمانی:

من آدم نرفتن ام
آدم دوست موندن
یا اصلا آدم دیر رفتن ام
خیلي دیر
اما وقتي برم
دیگه آدم برگشتن نیستم
آدم مثل قبل شدن نیستم

#آنا_گاوالدا


بانو قهرمانی:

دردِ زنانی که مینویسند را جد‌ی‌تر بگیرید
از بیکاری نمی‌نویسند
زنان بر عکسِ مردها کارهای زیادی برای بیکاری‌هایشان دارند
لاک میزنند
گیسو می‌بافند
مستانه می‌رقصند
امّا…
زنی که می‌نویسد جای تامل دارد…!

#سارا__اسدی


بانو قهرمانی:

بچه بودم به مادر گفتم: کمکم کن ازدرخت بالابروم
گفت: از جاییکه یکی دیگرتورا آنجا قرار داده پایین نمی آیی،بلکه می افتی!
حرفش راهیچوقت فراموش نکردم. وقتی بزرگ شدم فهمیدم چقدر درست گفت
شریعتی


پریسا گندمانی:

آدم‌ها
وقتی می آیند
موسیقی شان را هم با خودشان می آورند …
ولی وقتی می روند
با خود نمی برند‌‌ !
آدم‌ها
می آیند
و می روند
ولی در دلتنگی هایمان‌‌
شعرهایمان‌‌
رویاهای خیس شبانه‌‌مان… می مانند‌‌‌ !
جا نگذارید !
هر چه را که روزی می آورید را
با خودتان ببرید‌ !
وقتی که می روید
دیگر
به خواب و خاطره‌‌‌ی آدم برنگردید.

“هرتا مولر”


الهام پوریونس:

با تو مثل خدا شدم آخر
از من و ما، جدا شدم آخر

در شراب ِ نگاه ِ تو غرقم
مست عشق و وفا شدم آخر

چون کتاب دو چشم تو خواندم
محو این ماجرا شدم آخر

دست تو در میان دستانم
صاحب ماسوا شدم آخر

گفته بودند ” عشق بیماریست”
سرخوشم؛ مبتلا شدم آخر

عشق ماه‌م! ستاره‌ها با من..
با تو مثل خدا شدم آخر!

#مریم_اکبرپور


پریسا گندمانی:

شاد بودن، به این معنا نیست که همه چیز کامل است،

بلکه به این معناست که شما تصمیم گرفتید، فراتر از ناقصی ها را ببینید…


نازی تارقلی زاده:

کسانی که احساس خالی بودن می کنند، هرگز با یکی شدن با فرد ناکامل دیگری شفا نمی یابند.

دو پرنده بال شکسته که یکی شده اند تنها پرواز دست و پا شکسته ای خواهند داشت. انتظار پرواز کشیدن بی فایده خواهد بود، تا زمانی که افراد جدای از هم، زخم هایشان را درمان کنند.

#اروین_یالوم


بانو قهرمانی:

وقتی تو نیستی
نه هست‌های ما چونانکه بایدند
نه بایدها…!
هر روز بی‌ تو
روز مباداست….

#قیصر_امین_پور


ریحانه معتمدی:

-عاشقشی؟
+ آره
– از کجا میدونی؟
+ چون هیچی بدون اون جور در نمیاد!

The Age Of Adaline


نازی تارقلی زاده:

آنانکه نمی‌توانند خود را اداره کنند،
ناچار از اطاعت دیگرانند.


#ويکتور_هوگو


نازی تارقلی زاده:

سر نخ رابطه هایتان را ول نکنید…
آدمی از محبت جان می گیرد…
رابطه های عاشقانه تلافی برنمی دارد
کم محلی در ازای کم محلی برنمی دارد…
نگذارید غرور …
ریشه محبت را در وجودتان خشک کند.
خودخواهی دامن گیرتان شود…
روابط عاشقانه که معامله نیست،
دنبال خرج کمتر و سود بیشتر باشید.
رابطه مثل گلدان گل می ماند…
مراقبت می خواهد…
توجه می خواهد…
نگذارید محبت و بعد هم رابطه هایتان خشک شود…

#عادل_دانتیسم


بانو قهرمانی:

آن قدر جای خالیت اینجاست،
که کنارم دراز می کشد،
برایم قصه میگوید،
سربرشانه ام میگذارد
وگاه باهم ،گریه می کنیم
آن قدر به نبودنت،عادت کرده ام،
که اگریک روز بیایی،
دلم برای جای خالی ات تنگ می شود،
دلم برای دلتنگی ات،
دلم برای آوازهایی،
که جای خالی ات می خواند
هم دوست دارم که بیایی
هم میترسم که بیایی

#چيستا_يثربى


الهام پوریونس:

نازنین!
زیر باران سرانگشتانت
بذر کوچک حروف
سطرهایی از گل های آفتابگردانند
که می رقصند با آفتاب نگاهت

نازنین!
به همین خاطر
برایت مشتی واژه
از قحط سال شعر آوردم
تا زیر بارش سرانگشتانت
و شعاع چشمانت
قد بکشند و
گل های سرخی باشند
بر میز کارت . . . ?

#شیرکو_بیکس


الهام پوریونس:

گاهی خوابت را می ‌بينم
بی صدا ، بی تصوير
مثل ماهی در آب ‌های تاريک
که لب می ‌زند
و معلوم نيست
حباب ‌ها کلمه ‌اند
يا بوسه‌ هایی از د‌لتنگی

#توماس‌ترانسترومر ‌

 


نازي تارقلي زاده:

«آدمی که طرز تلقی و افکارش را عوض نمی‌کند، مثل آب راکدی است که محل زیست سوسمارهای خطرناک می‌شود.»

#ویلیام_بلیک


پریسا گندمانی:

خورشید هر روز یادآور این نکته است؛
که می شود از اعماق تاریکی دوباره طلوع کرد …
شرطش داشتن امید است.


بانو قهرمانی:

صدای تو
از سایه سار نیستان می‌آید
و گل می‌دهد در هیاهوی باران
صدای تو می‌بارد و زنده‌ام من

#منوچهر_آتشی


بانو قهرمانی:

تو آمدي
و بی آنکه بدانی
خُدا با تو برای من
یک بغل شعر نگفته فرستاد ..
حالا بنشین و تماشا کن
چگونه آیه آیه
کتاب رسالت تو را خواهم سرود
پیامبرِ از همه جا بی خبرِ من ..

#افشین_‌یداللهی


بانو قهرمانی:

به قلبتون گوش بدید ممکنه طرف چپ باشه اما همیشه راست میگه.

Listen to your heart. It might be on the left, but it’s always right.


 

الهام پوریونس:

چشم‌ها را به نوعی آیینه‌ی رو به درون بدل کرده‌ایم.
نتیجه این است که چشم‌ها غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی‌پروا لو می‌دهند…!

#ژوزه_ساراماگو


الهام پوریونس:

آدم ها
بالاخره یک روزی یک جایی
در یک لحظه تمام می شوند
نه که بمیرند … نه!
جوهر احساسشان تمام می شود

#ناظم_حكمت


الهام پوریونس:

لبخند بزن
برای هر ثانیه ای
چون زمان از تو می گذرد

و برایش فرقی نمی کند
که تو چگونه از زمان می گذری

#محسن_اسکندرے

 


نازي تارقلي زاده:

مردی پنج سکه به قاضی شهر داد تا در محکمه ی روز بعد به نفع او رأی صادر کند.
ولی در روز مقرر، قاضی خلاف وعده کرد و به نفع دیگری رأی داد.
مرد، برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت : « مگر من دیروز شما را به پنج تن آل عبا قسم ندادم که حق با من است؟!»
قاضی پاسخ داد : « چرا… و لیکن پس از تو، شخص دیگری مرا به چهارده معصوم سوگند داد!!»

 


بانو قهرمانی:

به علت افزایشِ قیمت چاپ
این شعر
کوتاه تر از طول معمول خواهد بود.

نظر به بحران های متداوم اقتصادی
اعتصاب
بیکاری و نرخ مالیات بر ارزش افزوده
این شعر، راه حلی ارائه نخواهد داد.

وانگهی،
حسبِ سیاست ِکار-عینِ-قراردادی
که شاعر ابلاغ کرده
این شعر، حتی قافیه نخواهد داشت.

#راجر_مگاف


بانو قهرمانی:

دوستی تنها چیزی است که هیچ وقت تمام نمی‌شود. هر چیز دیگری هم از بین برود، دوست می‌ماند. این یادت باشد. من همیشه به تو فکر کرده‌ام. دوست‌های زیاد دیگری هم پیدا کرده‌ام اما مثل تو نشدند.
من هنوز هم با آن حس‌ها زندگی می‌کنم. با یاد آن روزها. تک تک خاطراتم با تو یادم مانده. کجاها می‌رفتیم چه کارها می‌کردیم. من با تو جوانی را تجربه کردم. همراه تو. آن همه لحظه‌های خوب با هم داشتیم. آن همه با هم خندیده بودیم.

#فريبا_وفى

 


نازي تارقلي زاده:

اگر کتابی را در سن مناسب آن کتاب بخوانید، یک عمر همراه شما باقی خواهد ماند.

#دیوید_نیکولز


پرواز:

استادی میگفت:
صبحها که دکمه های لباسم را می بندم به این فکر میکنم که چه کسی آنها را باز خواهد کرد؟خودم یا مرده شور؟
دنیا همین قدر غیر قابل پیش بینی است
به آنهائى که دوستشان دارید بی بهانه بگوئيد :”دوستت دارم.”
بگوئيد: در این دنیای شلوغ سنجاقشان
کرده اید به دلتان.
بگوئيد: گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاهتر از عمر شکوفه هاست.
بگوئيد: بودن ها را قدر بدانيم، نبودن ها همين نزديكى است…!


بانو قهرمانی:

دوستت دارم
و نگرانم روزی بگذرد
که تو تن زندگی‌ام را نلرزانی
و در شعر من انقلابی بر پا نکنی
و واژگانم را به آتش نکشی

دوستت دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند
که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم
سخن‌ات شعر است
خاموشی‌ات شعر
و عشقت
آذرخشی میان رگ‌هایم
چونان سرنوشت

نزار قبانی


بانو قهرمانی:

نگران نیستم

اگر روزی گمت کنم

کجا را دنبالت بگردم

می دانم

گل های آفتابگردان

همیشه رویشان

به سمت توست

خورشیدکم …


الهام پوریونس:

چه دعات گویم ای گل
تو همان دعای خورشید
که مستجاب گشتی…

شفیعی کدکنی


الهام پوریونس:

خم می شوم در آینه
گلی شفاف را می چینم
و به خانه ی همسایه می اندازم
و عصر دلتنگ را
با مجله ای قدیمی
و رویایی مکرر
فراخ می کنم.

فرشته ساری. مجموعه ی پژواک سکوت


الهام پوریونس:

گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست؟
بالله که زنده بودن ما شاهکار ماست

#فخرالدین_عراقی


الهام پوریونس:

تو نیستی که ببینی :

چگونه عطر تو
در عمق لحظه‌ها جاریست …

چگونه عکس تو
در برق شیشه‌ها پیداست …

چگونه جای تو ،
در جانِ زندگی سبز است …

? فریدون مشیری


الهام پوریونس:

هر رقابتی،
اسلحه‌ی ویژه‌ی خود را دارد،
گاهی‌ زور
گاهی‌ زر
گاهی ‌هوش وَ گاهی مهربانی…

?پیکاسو


بانو قهرمانی:

تزه کونگ:آیا می توان تنها با یک کلمه تمام زندگی را پاک و روشن نگه داشت؟

کنفوسیوس: آری، محبت

#کنفوسیوس


الهام پوریونس:

تو نیستی که ببینی :

چگونه عطر تو
در عمق لحظه‌ها جاریست …

چگونه عکس تو
در برق شیشه‌ها پیداست …

چگونه جای تو ،
در جانِ زندگی سبز است …

? فریدون مشیری

 


الهام پوریونس:

تو را برگزیده ام
رَغمارَغمِ بیداد.
گفتی دوستت دارم
و قاعده
دیگر شد.
کفایت مکن ای فرمانِ “شدن”.
مکرّر شو
مکرّر شو!

#احمد_شاملو


نازی تارقلی زاده:

گاهی کودک باش؛

جدی بودن را فراموش کن
بزرگتر که می شوی زیباتر سخن
می‌گویی ولی احساس و طراوتت
را از دست می دهی

کودک بودن کوچک بودن نیست
لذت بردن‌ است.

#ناشناس


پریسا گندمانی:

وقتی مردم از تمرکز کردن روی رویاهایشان دست می‌کشند، آنان در راه پرپیچ و خم ذهن‌هایشان گم می‌شوند، با کمال تعجب در یک چرخه تکراری سرگردان می‌شوند. بنابراین وقتی زندگی رنگ می‌بازد، هیجان نیز می‌میرد. تا جایی که شما در زندانی که خودتان ساخته اید به دام می‌افتید و به جای این‌که زندگی کنید، همواره به بیرون از آن چشم می‌دوزید.

منا ون پراگ / مرد، پول و شکلات

 


الهام پوریونس:


الهام پوریونس:

به سوی مشهدتان قلب من مسافر شد
کبوتری شد و بر گنبدی مجاور شد

کنار پنجره فولاد با تمام وجود
برای عرض ارادت به عشق حاضر شد

قلم به دست گرفت از شما نوشت آنگاه
غزل سرود و برای همیشه شاعر شد

نگاه من شده خیره به هشتمین خورشید
زبان اگرچه ز توصیف نور قاصر شد

دوباره غرق شدم در شکوه قدسی عشق
دلم لبالب احساس و حظ وافر شد

دل و امام رئوف و هزار راز مگو
که وقت ناب زیارت به چهره ظاهر شد

و من که همسفر دل شدم به شوق حرم
وضو گرفتم و نامم دوباره زائر شد

سمانه رحیمی


بانو قهرمانی:

من با عشق به دنیا آمده‌ام، با عشق زندگی کرده‌ام، و با عشق هم از دنیا می‌روم تا آن چیزی که از من باقی می‌ماند فقط عشق باشد

#فریدون_فرخزاد


بانو قهرمانی:

من
رازی را پنهان نکرده‌ام
قلبم کتابی‌ست
که خواندنش برای تو آسان است

من
همواره تاریخ قلبم را می‌نگارم
از روزی که در آن
به تو عاشق شدم!

#نزار_قبانی


پریسا گندمانی:

صبح یعنی پرواز !
قد کشیدن در باد چه کسی می گوید ؛
پشت این ثانیه ها ،
تاریک است ؟
گام اگر برداریم ..!
روشنی نزدیک است


بانو قهرمانی:

اگر برای کسی مهم باشی
او همیشه راهی برای وقت گذاشتن
با تو پیدا خواهد کرد
نه بهانه ای برای فرار
و نه دروغی برای توجیه

ارنستو ساباتو
قهرمانان و گورها


بانو قهرمانی:

حتی اگر نباشی
می آفرینمت…
چونانکه التهاب بیابان
سراب را …

#قیصر_امین_پور


بانو قهرمانی:

همیشه میگن :
پولی واسه آموزش نیست
پولی واسه درمان نیست
پولی واسه کارمندها نیست!

پس چطوریه که همیشه پولی واسه جنگ هست؟


بانو قهرمانی:

رابطه ﺑﯿﻦ واژگان
ﻭ احتمال ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪن

ﻧﻤﯽ‌ﺧﻮﺍهم: 0 درصد
ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﻢ: 10 درصد
ﻧﻤﯽﺩاﻧﻢ چگونه: 20 درصد
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺴﺘﻢ: 30 درصد
ﻣﯽﺧﻮﺍهم: 40 درصد
ﻓﮑﺮ میﮐﻨﻢ ﺍﻣﮑﺎﻥﭘﺬﯾﺮ است: 50 درصد
ﺍﻣﮑﺎﻥﭘﺬﯾﺮ است: 60 درصد
ﻓﮑﺮ میﮐﻨﻢ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻢ: 70 درصد
ﻣﯽﺗﻮاﻧﻢ: 80 درصد
ﺍﻧﺠﺎﻣﺶ میﺪهم: 90 درصد
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ شود!: 100 درصد

هر واژه‌ای فرکانسی دارد و در لحظه‌ای که آن را به زبان می‌آورید این فرکانس در کائنات رها می‌شود. قانون جاذبه به همه فرکانس‌ها جواب می‌دهد. این قانون بی‌طرف است و فقط فرکانس‌های شما را شبیه‌سازی کرده و به خودتان بر می‌گرداند.
کلمات خوب، خوبی‌ها را برایتان هدیه می‌آورند و کلمات بد، بدی‌ها را…
انتخاب با شماست


بانو قهرمانی:

خواهم آمد ،
و پیامی خواهم آورد
من گره خواهم زد
چشمان را با خورشید
دل ها را با عشق
سایه ها را با آب
شاخه ها را با باد
آشتی خواهم داد
دوست خواهم داشت…

سهراب سپهری


بانو قهرمانی:

در عشق، قضاوت روا نیست.
تناسبی هم در آن وجود ندارد و لازم هم نیست وجود داشته باشد زیرا عشق به هر شکل خاصی که باشد فقط یک لحظه یا یک حکایت کوتاه است از قبول واقعیتی غیرقابل فهم.
هیچ معنایی نمی توان از آن انتظار داشت چرا که حادثه ای ابدی در گذر زمان است.
از این رو چطور می تواند مطیع علت یا معلول باشد؟…!

گیلیاد
مریلین رابینسون


بانو قهرمانی:

کوردها یه تعبیر مهرآگین دارند به اسم “باوان” ترجمه ساده‌اش میشه جگرگوشه
اما در اصل از بابان و بابا میاد، یعنی خانه‌پدری.
چیزی فراتر از جگر گوشه

.
وقتی میگه «باوانِم» یعنی چنان با دل و جانم آمیختی که گویی ریشه منی

 


بانو قهرمانی:

دریغا که اگر عشق به کار می‌بود
کجا ستمی در وجود می‌آمد
تا خود به عدالتی نابکارانه
از آن‌دست نیازی پدید آید..

#احمد_شاملو

 


بانو قهرمانی:

مي گويند با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد !
شما گوش نکنید ، چون اگر چنين بود از منش و شخصیت هیچكس ،چيزى باقى نمي ماند !
هركس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش…
نگذار برخورد نادرست آدمها ، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند.
اگر جواب هر جفايى ، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد !
اگر نمي توانى آدم خوبه ى زندگي كسى باشى…
اگر براى ياد دادن همان خوبى هايى كه خودت بلدى ، ناتوان هستی
اگر خوبى كردى و بدى ديدى…كنار بكش!!!
…. اما
بد نشو….
اين تنها كاريست كه از دستت بر مي آيد…
تو آدم خوبه ى زندگی خودت باش..
و با وجدانت آسوده باش!


پریسا گندمانی:

سفر راستين براى كشف كردن، رفتن به مكان‌هاى تازه نيست، بلكه يافتن نگاهى تازه است.

#مارسل_پروست


پریسا گندمانی:

به دنبال كسي ميگشتم تا الهام بخش من باشد،مرا برانگيزاند،حمايتم كند،متمركزم كند.
كسي كه عاشق من باشد،محترم بشماردم،خوشحالم كند!
من متوجه شدم كه تمام اين مدت به دنبال”خودم ” مي گشتم.?


بانو قهرمانی:

آدم ها باید توی زندگیشان پای خیلی چیزها بایستند..!

پای حرف هایی که می زنند،
قول هایی که می دهند،
اشتباهاتی که می کنند،
احساساتی که بروز می دهند،
نگاه هایی که از عمق جان می کنند،
دوستت دارم هایی که می گویند،
زندگی هایی که می بخشند،
و عشق هایی که نثار می کنند….

آدم ها باید توی زندگیشان پای انتخاب هایشان بایستند…

زندگی مواجهه ی ابدی آدم هاست،
با انتخاب هایشان…


الهام پوریونس:

اگر دلیل دوستیها
صرفا دانش آدمهاباشد
کتابخانه ها
بهترین دوست دردوستی اند
چرا که
پای دلت را لگد نمی کنندو
قندو چاییت را هدر نمیدهند
وبه موقع ساکتندو
به موقع حرف میزنند

حسین پناهی


یگانه قدیریان:

لازم نیست اطرافمان پر از آدم باشد،
همان چند نفری كه اطرافمان هستند، آدم باشند كافیست…

#حسین پناهی


الهام پوریونس:

ابری خبر کن، قاصد باران، پرستو جان!
عطری بیفشان بر حیاط خانه شب‌بو جان

من میهمان دارم ، مبادا خاک برخیزد
حالا که وقت آبرو داريست، جارو جان

اینقدر بی تابی نکن پیراهن نازم
هی روی پیشانی نیا با شیطنت مو جان

وقتی تو می‌آیی در و دیوار می‌چرخند
انگار چیزی خورده باشد خانه،بانو جان

عاشق شدن را داشتم از یاد می‌بردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان

در چشم هایت شیشه‌ی عمر مرا داری
وقتی که می‌بندیش دیگر مرده‌ام، کو جان؟

کو جان که برخیزم! تو این سهراب را کشتی
گیرم که روزی بازگردی نوش دارو جان

#مهدی_فرجی


الهام پوریونس:

از شب به شب گریخته ایم
دست هایت را
به تاریکی فرو ببر
و هرچه را لمس کردی
باورکن

#گروس_عبدالملکیان


بانو قهرمانی:

مامانم همیشه میگفت:
چای باید خوب دم بکشه
تا عطر و رنگ واقعیشو بفهمی …
زود برش داری ، عطر و رنگش اصل نیست
دیر برداری میجوشه !
چای اگه بجوشه که خوردنی نیست !
ولی اگه دم بکشه ، بشینی کنارِ ایوون ، بارون بزنه ، فنجونتو بگیری دستت ، گرماشو حس کنی ، اونوقته که لذت داره …
دوست داشتنم همینه …
عجله نکن ، لفتش هم نده
بذار خوب دم بکشه …


بانو قهرمانی:

شاید
ازدل ِ یک ابر سفید،
یا یک پر ِ قو،
یا یک حس ِ قشنگ،
بشود از تو و دنیات، نوشت.


الهام پوریونس:

با حال خراب و خسته ام کاش رفیق
پیش دل من نمی شدی فاش رفیق
از من که گذشت و از دلم اما تو
بی عشق مراقب خودت باش رفیق
#جلیل_صفربیگی


بانو قهرمانی:

نامه‌هایی که برایت می‌فرستم
بالشی پنبه‌ای نیستند
تا بر آنها بیآرامی
من برایت نامه نمی‌نویسم
که تو بیآرامی
این نامه‌ها را می‌نویسم
که با من بمانی
و با من بمیری

#نزار_قبانی

 


نازی تارقلی زاده:


نازی تارقلی زاده:

آندرسن قبل از مرگش با یک آهنگ ساز دربارهٔ موزیک مراسم تدفینش صحبت کرده بود. آندرسن چنین گفته بود: «بیشتر کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند. ضربات موسیقی را برای قدم‌های کوچکشان هماهنگ کن.»


نازی تارقلی زاده:

«مرگ سریعتر از باد حرکت می‌کند و هرگز آنچه را که برده است برنمی‌گرداند.»

هانس_کریستن_آندرسن


الهام پوریونس:

به همه
باید احترام گذاشت
اما عشق را
باید تقدیم کسی کرد
که لایقش است

اریک فروم


الهام پوریونس:

من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد

ویرانه نشینم من و بیت غزلم را
هرگز نفروشم به دو صد خانه آباد

من حسرت پرواز ندارم به دل آری
در من قفسی هست كه می خواهدم آزاد

ای باد تخیل ببر آنجا غزلم را
کش مردم آزاده بگویند مریزاد

من شاعرم و روز و شبم فرق ندارد
آرام چه می جویی از این زاده اضداد؟

می خواهم از این پس همه از عشق بگویم
یك عمر عبث داد زدم بر سر بیداد

مگذار كه دندانزده غم شود ای دوست
این سیب كه نا چیده به دامان تو افتاد

#محمد_علی_بهمنی

 


پریسا گندمانی:

زندگى دايره ايست از شادى ، غم ، روزهاى سخت و روزهاى خوب. اگه الان تو روزهاى سختت هستى، ايمان داشته باش كه روزهاى خوبت تو راه هستن


پریسا گندمانی:

در جایی که خودآگاهی وجود نداشته باشد، هیچ “آزادی” و انتخاب”واقعی” و “اصیلی”وجود نخواهد داشت.
#جیمز_هالیس


پریسا گندمانی:


الهام پوریونس:

پیوسته دلم ز جور خویشان، ریش است
وین جور و جفای خلق، از حد بیش است
بیگانه به بیگانه، ندارد کاری
خویش است که در پی شکست خویش است
#شيخ_بهايي


نازی تارقلی زاده:

هنر زندگی، درک این نکته است که چگونه می توان کمی لذت برد و مقدار زیادی تحمل کرد…!

#ویلیام_هازلیت


بانو قهرمانی:

تعریف جذابتری از عشق به زبان میلان کوندرا
دوست داشتن یک آدم جذاب و کامل کار مشکلی نیست: چنین عشقی، چیزی نیست جز عکس العمل ناچیزی که خودبخود در مقابل زیبایی پدیدار می‌شود. اما عشق واقعی دقیقا می‌خواهد از موجودی ناکامل، محبوبی را بیافریند که بیشتر وجودی انسانی است تا وجودی ناکامل.


بانو قهرمانی:

پنجره!
بگشای از هم ،
چون کتاب قصۀ خورشید
تا امیدم بازجوید
در صدف های دهان رنج
صبح مرواریدتابش را
به ژرفاژرف این دریای دورافتادۀ نومید!

#احمد_شاملو


الهام پوریونس:

تو وقتی می‌بینی که من افسرده‌ام
نباید بگذری، سکوت کنی ، یا فقط همدردی کنی.
بنا کننده‌ی شادی‌های من باش.
مگر چقدر وقت داریم…؟!

یک عاشقانه‌ی آرام ?
#نادر_ابراهیمی


 

فریده زارعان:
‏-به عشق در اولین نگاه اعتقاد داری؟
‏+نمی‌دونم، ولی باعثِ صرفه‌جویی در وقت می‌شه

از فیلم #شب
‏#میکل_آنجلو_آنتونیونی


الهام پوریونس:

گفتند: چگونه‌ای؟
گفت: چگونه باشد کسی که بامداد برخیزد و نداند که شبانگاه خواهد زیست یا نه؟
#عطار_نیشابوری / تذکرة‌الأولیاء / ذکر اویس قرنی


نازی تارقلی زاده:

«آدمی که طرز تلقی و افکارش را عوض نمی‌کند مثل آب راکدی است که محل زیست سوسمارهای خطرناک می‌شود.»

#ویلیام_بلیک


الهام پوریونس:

در من زني مي نويسد
زني كه گاهي شبيه من نيست.

https://t.me/Fereshtehneveshteh
#شعر_فرشته_شفقت
#خط_آقاي_علي_برات_نژاد


الهام پوریونس:

عشقت را هرگز بازگو نکن !
عشقی که هرگز به زبان نیاید !
مثل نسیم ملایم ، ساکت و نامرئی می‌گذرد !
من عشقم را به زبان آوردم
و قلبم را برای او گشودم …
سرد و لرزان ، با ترسی مرگبار
و او رفت …

✍? #ویلیام_بلیک


الهام پوریونس:

لاتُغرِّب أحداً راك وطناً…

غُربتِ كسی نباش که #تو را وطن دیده است

#محمود_درویش


نازی تارقلی زاده:

آدم همیشه به خاطرنقطه ضعف هایش تو دردسرمی افتد.
مگس ها باید چیزهای چسبناک راخیلی دوست داشته باشند،
شب پره هاشعله را
و آدم ها عشق را…

#هربر_لوپوریه

#امیر_وجود


بانو قهرمانی:

شَرف هر عاشقی بِه قَدر معشوق اوست.
معشوقِ هر که ، لطیف‌تر و ظریف‌تر و شریفْ جوهرتر ….

عاشق او عزیزتر …

فیه‌ ما فیه
اثر : مولانایِ جان


بابک:

به مادمازل کتی گفتم: “تو هیچوقت عاشق شدی؟”
خاکستری نگاهم کرد ،
خاکستری، غمگین ترین رنگهاست . . .

مادمازل کتی / میترا الیاتی


بانو قهرمانی:

من
رازی را پنهان نکرده‌ام
قلبم کتابی‌ست
که خواندنش برای تو آسان است

من
همواره تاریخ قلبم را می‌نگارم
از روزی که در آن
به تو عاشق شدم!

#نزار قبانی


بانو قهرمانی:

زندگی من دیگر چیزی به جز تو نیست. خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم. چهره ات تمام زندگی مرا در آینه واقعیت منعکس می کند و این واقعیت آنقدر عظیم است که به افسانه می ماند!
تو را دوست دارم؛ و این دوست داشتن، حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند.
همه ی شادی هایم در یک لبخند تو خلاصه می شود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همه ی شادی ها و خوش بختی های دنیا را در خطوط درهم فشرده ی آن، -چهره ای که خدا می داند چقدر دوستش می دارم- گم کنم..

احمد شاملو
مثل خون در رگ‌های من


بانو قهرمانی:

محبوبِ کسی نبودن فقط یک بدشانسی است؛
در حالی که عاشق نبودن، یک بدبختی است…

#آلبر_کامو


بانو قهرمانی:

زیرکانه‌ترین راه برای تسلط بر هر جامعه‌ای تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است ، زیرا زنان اسیر هرگز قادر نخواهند بود انسان‌هایی آگاه و آزادی‌ خواه پرورش دهند!

سیمون دو بووار


سعید صادقی:

سپاهیی را گفتند چرا به غزا بیرون نروی؟ گفت: به خدا قسم که نه من آنها را میشناسم و نه آنها مرا، پس دشمنی میان من و آنها چگونه واقع شود؟
«عبید زاکانی»


بانو قهرمانی:

ادوارد: میدونی فرق بین درد و رنج چیه؟
آنا: چه فرقی میکنه؟
وقتی دوتاشون بدن

ادوارد: وقتایی که باهات حرف میزنم و
حواست پیش یکی دیگه س
این میشه رنج.

آنا: خب درد چیه اونوقت ؟
ادوارد: که با این حال باز دوستت دارم…

#رابرت_کیوساکی
#سقوط_عقابها


بانو قهرمانی:

اگه دیگه موهاتو خرگوشی نبندی؟ اگه نتونی تو خیابون آب نبات چوبی بندازی گوشه ی لپت و روی لبه ی جدول بازی تعادل کنی؟ اگه تو خیابون وقتی خطوط لی لی کشیده شده می بینی شروع نکنی به بازی و رد شی. اگه لباس رنگی رنگی، گل گلی نپوشی تو خیابون. اگه موهاتو به دست باد نسپری. اگه توی شهر نتونی دوچرخه سواری کنی. اگه محکوم به چهار دیواری خونه باشی. اگه نتونی فریاد بزنی. اگه عشقت رو تو خیابون بغل نکنی. اگه شاد نباشی. ینی به #جنگ دعوت شدی. ینی به پیشواز #پیری رفتی.
ق.


پریسا گندمانی:

اگر در شبكه هاى اجتماعى هر روز يك چيز تازه ياد نميگيرى، دارى صفحات اشتباهى رو فالو ميكنى. اگه مكالمه با دوستانت باعث نميشه افكار عميقى پيدا كنى، خودت رو آدمهاى اشتباهى احاطه كردى. ?✋?


یگانه قدیریان:

منم
درختی که
برگ هایش را ریخت
تا تو
ماه را
از میان شاخه هایش
تماشا کنی.

? علیرضا روشن


الهام پوریونس:

به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس

#شفیعی_کدکنی


پریسا گندمانی:

-برعکس عمل کن! ده روز، به جای این‌که احساسِ یک آدم ضعیف و غمگین را داشته باشی. احساسِ یک انسانِ با اقتدار و قوی را داشته باش و از تهِ دل اقتدار و شادی را حس کن.
-یعنی به خودم دروغ بگویم؟!
-چه فکر کنی ضعیف هستی و چه قوی، درهر دو صورت داری به خودت دروغ می‌گویی، پس چه بهتر که دروغِ با ارزشی باشد.
-این کار چه سودی دارد؟!
-جهانت را به سمتِ آن‌چه که رفتار می‌کنی سوق می‌دهد.

کارلوس کاستاندا / سفر به دیگر سو

 


الهام پوریونس:

بعضی وقتا تو زندگیم دلم میخواد میتونستم برگردم به عقب ،
نه اینکه بخوام چیزی رو تغییر بدما،
فقط برای اینکه بعضی چیزا رو دوباره احساس و تجربه کنم…


یگانه قدیریان:

زندگی بعد از 50 سالگی شادتر می‌شود!

محققان معتقدند چرخه شادی U شکل هستش و شما بعد از گذراندن پیچ 50سالگی به شادی می‌رسید و این احساسات در 70سالگی به اوج می‌رسه!


نازی تارقلی زاده:

برای کشف ذهنیات مردم به خودتت زحمت نده ؛ بهترین کسانت را از دست میدهی !
ذهن مردم با ظاهرشان خیلی فرق داره …

#احمد_محمود
#بازگشت


نازی تارقلی زاده:

برایم بنویس
زیرا همه‌ی گل‌های سرخی که
به من هدیه کردی
در گلدان بلورین خود پژمرده‌اند
و تنها گل‌های سرخ اشعارت که برایم سرودی
هنوز سر زنده‌اند

#غاده_السمان

 


نازی تارقلی زاده:

ای فصل غیر منتظر ِداستان من!
معشوق ناگهانی دور از گمان من

ای مطلع امید من ای چشم روشنت
زیباترین ستاره‌ی هفت آسمان من

آه ای همیشه گل که به سرخی در این خزان
گل کرده ای به باغچه ی بازوان من

در فترت ملال و سکوتی که داشتم
عشق تو طُرفه حادثه ی ناگهان من

ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم
شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من

حس کردنی ست قصه ی عشقم نه گفتنی
ای قاصر از حکایت حسنت بیان من

با من بمان و سایه ی مهر از سرم مگیر
من زنده ام به مهر تو ای مهربان من!

کی می رسد زمان عزیز یگانگی
تا من از آن تو شوم و تو از آن من

? حسین منزوی


نازی تارقلی زاده:

در رنج و مرگ هم می توان معنايی يافت

آنچه انسان‌ها را از پای در می‌آورد رنج‌ها و سرنوشت نامطلوبشان نيست؛ بلكه بی معنا شدن زندگی ست كه مصيبت بار است و معنا تنها در لذت و شادمانی و خوشی نيست؛ بلكه در رنج و مرگ هم می توان معنايی يافت. ويكتور فرانكل نويسنده كتاب در باره هم بندان خود (در اردوگاه كار اجباری آلمان نازی ) می نويسد : بيچاره آن كس كه می پنداشت زندگی ديگر برايش معنایی ندارد، نه هدفی داشت و نه انگيزه و مقصودی، چيزی او را به زندگی گره نميزد و چون به اين جا می‌رسيد ديگر كارش ساخته بود.

#انسان_در_جستجوی_معنی
دكتر ويكتور فرانكل
برگرفته از کانال دکتر علی نیک‌جو


الهام پوریونس:

این جا زنی نقره پاشیده
روی خرمن موهایش
دسته دسته می بافد
سال ها آرزو هایش
و خاکستر می بارد
از بی نوری چشم هایش
اینجا زنی در آینه
#جوانی می جوید
و هر روز
به انتظار آهنگ در
ترانه می خواند…

لیلا خراسانی فر


پریسا گندمانی:

وقتی رشد میکنی و بزرگ‌میشوی، مطالب بیشتری می آموزی. اگر قرار بود در بیست و دو سالگی باقی میماندی، عقلت هم به همان اندازه باقی میماند. پیر شدن صرفا زوال و تحلیل رفتن نیست. رشد هم هست. چیزی بیش از نزدیک شدن به مرگ است. همه اش جنبه منفی نیست. جنبه مثبت هم دارد. میفهمی که باید بمیری و با این علم و اطلاع بهتر زندگی می کنی.

#سه_شنبه_ها_با_موری
#میچ_آلبوم

 


الهام پوریونس:

 

خاطراتی هست
که آدم‌هایش رفته‌اند این خاطرات غم انگیز است،
ولی آن خاطرات
که آدم‌هایش حضور دارند اما شبیه گذشته نیستند
بسیار دردناک‌تر است

#گابریل_گارسیا_مارکز


الهام پوریونس:

کتاب معنا می‌آفریند
و آن معنا زندگی را می‌سازد …!

رولان_بارت


الهام پوریونس:

دل به هجران تو
عمریست شکیباست

ولی بار #پیری
شکند پشت شکیبائی را….

#شهریار


الهام پوریونس:

#پیر شدن از جایی شروع میشه ؛
که شب ها بجای رویا پردازی برای آینده با
خاطرات گذشته به خواب میری …


الهام پوریونس:

جودی عزیزم!
ما به اندازه خاطرات خوشی که از
دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها
وابسته می شویم.
هرچه خاطرات خوشمان از شخصی
بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.

? بابا لنگ دراز
? #جین_وبستر


پریسا:

روزی می‌رسد که نسبت به همه‌چیز بی‌تفاوت می‌شوی؛
نه از بدگویی‌های دیگران می‌رنجی و نه دلخوش به حرف‌های عاشقانه‌ی اطرافت می‌شوی.
به آن‌ روز می‌گویند پیری…

“گابريل گارسيا ماركز”


پریسا:

پیرشدن به سن نیست!
به این است که:
ورزش نکنی، کتاب نخوانی…
عاشق نشوی، هدیه ندهی…
محبت نکنی، مهمانی نروی…

پیری به سن نیست
به کیفیت دل است!


الهام پوریونس:

ما به سه طريق مى‌آموزيم:

اول #انديشه كه اصيل‌ترين است.
دوم #تقليد كه آسان‌ترين است.
سوم #تجربه كه تلخ‌ترين است.

 


الهام پوریونس:
روزی با خود فکر می‌کردم اگر او را با غریبه‌ای ببینم، دنیا را به آتش می‌کشم؛ اما امروز حتی حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم او کجاست و چه می‌کند…

#دافنه_دوموریه


بابک:

. . . زندگی قصه‌ای افسانه‌ای نیست.
« تا آخر با خوبی و خوشی زندگی کردند » ؛
در زندگی واقعی چنین چیزی وجود ندارد ، ما باید تغییر کنیم. همچون ماری که پوست می‌اندازد چون پوستش خیلی سخت شده است، ما نیز باید رویاهای تسلی‌بخش خود را دور بیندازیم. به جای گله از این که پوستمان برای نفس کشیدن خیلی سخت شده است، باید پوست قدیمی را بیندازیم تا پوست جدیدی در ما رشد کند، تا راحت‌تر نفس بکشیم. اما به خاطر داشته باشیم هنگامی که زمان ِ دوباره پوست انداختن فرا رسید نباید اکراهی از این کار داشته باشیم. پوست انداختن همواره سخت است. آدم، بسیار آسیب‌پذیر و حساس می‌شود؛ زیرا پوست جدید برای تماس با محیط به اندازه‌ی کافی قوی نیست.

“برف در تابستان” / جاودانه شاملو


 

در آنسوی پرده پنجره است
و در آن طرف پنجره کوچه
و بعد خیابان
شهرها و کشورها
جهان و آدمها …
پرده را کنار نمی زنم

#مجید_صانعی

@shersepid_abrha


بانو شعبانی:

خوشا به حال آنان که؛
تو بر می گزینی،
و به خود نزدیک می کنى…

#پروردگار #کندالینی #خودا #عشق

 


پریسا گندمانی:

 

 


الهام پوریونس:

در زلال لاجوردین سحرگاهی
پیش از آنی که شوند از خواب خوش بیدار
مرغ یا ماهی
من در ایوان سرای خویشتن
تشنه کامی خسته را مانم درست:
جان به در برده ز صحراهای وهم‌آلود خواب
تن برون آورده از چنگ هیولاهای شب
دور مانده قرن‌ها و قرن‌ها از افتاب
پیش چشمم آسمان: دریای گوهربار
از شراب زندگی‌بخشنده‌ای سرشار

دست‌ها را می‌گشایم،
می‌گشایم بیشتر
آسمان را، چون قدح،
در دست می‌گیرم
وآن زلال ناب را سر می‌کشم،
سر می‌کشم،
تا قطره‌ی آخر…
می‌شوم از روشنی سیراب.

نور، اینک نور، در رگ‌های من جاری‌ است
آه اگر فریادم از این خانه تا کوی و گذر می‌رفت
بانگ بر می‌داشتم:
ای خفتگان، هنگام بیداری است!

– #فریدون_مشیری


ریحانه معتمدی:

احساس تنهایی را بارها چشیده بود. احساس خوبی بود.او را مستقل و آزاد می‌کرد.
اما “بیکسی” فرق می‌کرد!
با احساس بیکسی،فکر می‌کرد باید فورا میان مردم برود.
هر چه تعدادشان بیشتر باشد،بهتر هم هست.

#لی_لا_لی_لا
#مارتین_زوتر


ریحانه معتمدی:

تو را دوست داشتم
چنان که انگار تو آخرینِ عزیزانِ من
بر روی زمینی!
و تو رنجم دادی
چنان که گویی من آخرینِ دشمنانِ تو
بر روی زمینم!

#غاده_السمان


الهام پوریونس:

 


بانو قهرمانی:

گواهی می دهم …
به گنجشک هایی که از چشم های تو
تا قلب من پرواز می کنند
گواهی می دهم …
که من
یک بار عاشقت شدم
و هنوز هم …

#غاده_السمان


بانو قهرمانی:

دنیا را به کودکان بدهیم…
حداقل برای یک روز
بدهیم مانند بالونی رنگارنگ …
بازی کنند، بازی کنند…
آواز سر دهند در میان ستارگان.
دنیا را به کودکان بدهیم،
بدهیم مانند یک سیب بزرگ
مانند یک تافتون گرم،
چیزی نیست یک روز…
دنیا را به کودکان بدهیم
حداقل برای یک روز
تا دنیا، دوستی را درک کند….
کودکان،
دنیا را از دست ما خواهند گرفت
و درختان ابدی خواهند کاشت!

#ناظم حکمت


پریسا گندمانی:

یکی گفت:
چه دنیای بدی،
حتی شاخه های گل هم خار دارند!

دیگری گفت:
چه دنیای خوبی،
حتی شاخه های پر خار هم گل دارند!

عظمت در تفکر است، نه در چیزی که میبینیم…!


بابک:

در دنیای ما دو نوع دزد وجود دارد :

دزدان کوچک ، که پلیس سریع آنها را دستگیر می کند ؛
و دزدان بزرگ ، که پلیس از آنها محافظت می کند…!!!

“برتولت برشت”


بانو قهرمانی:

بعضی چیزها در جهان خیلی مهم تر از دارایی هستند. یکی از آنها توانایی خوش بودن با چیزهای ساده است…دیل کارنگی


الهام پوریونس:

? هر روز از خودت بپرس

هر کس هر جای جهان خوبی کند، نبض زمین بهتر می زند ،خون در رگهای خاک بیشتر می دود و چیزی به زندگی اضافه می شود.

و هر کس هر جای جهان بدی کند، تکه ای از جان جهان کنده می شود،گوشه ای از تن زمین زخمی می شود و چیزی از زندگی کم می شود.

هر روز از خودت بپرس امروز بر زندگی افزودم یا از آن کاستم؟
نپرس امروز خوب بود یا بد؟ بپرس امروز خوب بودم یا بد؟

زیرا زندگی، پاسخ هر روزه همین پرسش است…

✍#عرفان_نظرآهاری


یگانه قدیریان:

☘ دوست داشتنت…

دوست داشتنت وظیفه ام که نبود، فریضه ام بود به جا آوردمش، تا پای جان؛ در هر مکان و در هر دقیقه ای.

دوست داشتنت عشق که نبود، آیین بود بدان مشر‌ّف شدم بی قیل و قال و بی بوق و کرنایی.

دوست داشتنت نماز که نبود اما گزاردمش ، شبانروزی هزار رکعت به وقت صبح و ظهر و شام.

دوست داشتنت زکات که نداشت اما پرداختمش به هر دمی و به هر بازدمی به هر نفس.

دوست داشتنت دینی بود که مخفیانه به آن ایمان آوردم، دینی که جز تنهایی ثوابی نداشت…

✍#عرفان_نظرآهاری

 


بانو قهرمانی:

اغلب ماها، یه رفیقی داریم که جعبه سیاهِ زندگیمون محسوب میشه.

سلامتیِ رفیقِ خوب❤


الهام پوریونس:

همنشینی همراه تر از تنهایی نیافتم ، قابل معاشرت و شایسته رفاقت

#هنری_دیوید_ثورو


یگانه قدیریان:

هیچکس و هیچ چیز، بر زنی که با خواندنِ کتاب و شعر، گوش دادن به موسیقی و نوشیدن قهوه حالش خوب می شود،
پیروز نخواهد شد.

? جبران خلیل جبران


بانو قهرمانی:

سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم “مشتی خاک” که ممکن بود “خشتی” باشد در دیوار یک خانه یا “سنگی” در دامان یک کوه یا قدری “سنگ ریزه” در انتهای یک اقیانوس شاید “خاکی” از گلدان‌ یا حتی “غباری” بر پنجره

اما مرا از این میان برگزیدند :
برای” نهایت”
برای” شرافت”
برای” انسانیت”
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :
” نفس کشیدن ”
” دیدن ”
” شنیدن ”
” فهمیدن ”
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام :
برای” قرب ”
برای” رجعت ”
برای” سعادت ”
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:
به” انتخاب ”
به” تغییر ”
به” شوریدن ”
به” محبت ”

وای بر من اگر قدر ندانم…

#دکتر ناصر کاتوزیان


بابک:

شاد بودن تنها انتقامی ست که می توان از زندگی گرفت …

” ارنستو چگوآرا ”


الهام پوریونس:

گاهی وقت‌ها آدم از اوقات خوب زندگی بی‌خبر است!
تا اینکه… همه چیز بد می‌شود، و وقتی به گذشته نگاه می‌کند؛ می‌بیند چقدر خوشبخت بوده است! و چقدر بیخیال…!

#نبرد_با_شیاطین
#دارن_شان


الهام پوریونس:

وقتی گسسته مهر من از تار و پودت
یا عشق تٱثیری ندارد در وجودت

وقتی شدی آن جسم بی روح گذشته
دیگر چه فرقی می کند بود و نبودت

#طاهره_داورى


بانو قهرمانی:

به کودکان جهان آموختم
تا نامت را هجی کنند
لبانشان بدل به درخت توت شد.
از باد خواستم
گیسوی شبق تو را شانه زند
کوتاهی زمان
و
بلندی گیسویت را بهانه کرد.
#نزار قبانی


بانو قهرمانی:

” سلامت روان “را می توان در دو عبارت خلاصه کرد:

“واقعیت پذیری”
“مسئولیت پذیری”

پذیرش واقعیت به این معناست که فرد توانمندی و قدرت پذیرش پیامدهای منطقی و طبیعی رفتار خود را داشته باشد. این پیامدها بخشی از دنیای واقعیست و هنگامی که ما پیامدهای رفتار و تصمیماتمان را نمی پذیریم، در واقع “واقعیت” را انکار می کنیم.

مسئولیت پذیری، یعنی فرد مسئولیت ارضای نیازهای شخصیش را به عهده می گیرد، و در راستای این هدف به نیازهای دیگران تعدی نمی کند و یا اینکه نیازهایش را به هزینه ی دیگران رفع نمی کند.

ویلیام گلاسر


الهام پوریونس:

هنر
تنها راه فرار است
بی آنکه خانه را ترک کنی..

#توییلا_ثارپ?


الهام پوریونس:

احساس میکنم یه‌جای زندگیم راه رو غلط رفتم ولی اینقدر جلو رفتم که دیگه انرژی برای برگشت ندارم. خواهش میکنم این یادت بمونه مارتین اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی هیچ وقت برای برگشت دیر نیست. حتی اگه برگشتن ده سال هم طول بکشه باید برگردی. نگو راه برگشت طولانی و تاريکه. نترس از این که هیچی به دست نیاری.

? #استیو_تولتز
? جز از کل


الهام پوریونس:

ﺯﻧﻰ ﻛﻪ ﮔﻠﻮﺑﻨﺪﻯ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭﻧﺎﺭﻧﺞ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ
ﺩﺍﺭﺩ…
ﻭ ﺭﻳﺤﺎﻥ ﻭ ﻧﻌﻨﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﭽﻪ می کارد…
ﺑﺮﺍﻯ ﻗﻤﺮی‌ ها ﺩﺍﻧﻪ می پاشد ﻭ ﺑﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺣﺮﻑ میزﻧﺪ…
ﻧﺎخن‌ هایش ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﻨﺎ ﺭﻧﮓ می کند ﻭ
ﮔﻴﺴﻮﺍﻥ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻭﺑﺎن‌ های ﺭﻧﮕﻰ می بندد…
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﺰﺍﻥ ﮔﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ، ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﺍغ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ…
ﺯﻣﺴﺘﺎن‌هاﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﺭ می بافد ﻭ
ﺑﻬﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ…
ﺍﻭ ﺯنی‌ ست ﻛﻪ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩﺵ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺳﺖ…
ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺯن‌ های ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻪ ﻛﺘﺎب‌ها،ﻛﻮﭺ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ…


الهام پوریونس:

هر بار که بدون طرح یک پرسش از دوست‌مان

پاسخی را برای آن پرسش “فرض” می‌کنیم،

خانه‌ای برای یک موریانه در رابطه‌مان می‌سازیم.

آنائیس نین ?


بانو قهرمانی:

اکثر افراد فکر می‌کنند که برای استاد بودن در کاری نبوغ خاصی لازم است،
در حالی که استادان همان کار می‌دانند که برای بهترین بودن،
چیزی جز کسب مهارت و تمرین نیاز نیست…

دارن هاردی


بانو قهرمانی:

اکثر افراد فکر می‌کنند که برای استاد بودن در کاری نبوغ خاصی لازم است،
در حالی که استادان همان کار می‌دانند که برای بهترین بودن،
چیزی جز کسب مهارت و تمرین نیاز نیست…

دارن هاردی

 


الهام پوریونس:

درباره ی خودم جایی نوشته ام که:
” نصرت رحمانی” از جمله بیماری هایی ست که در هر قرن یک نفر به آن مبتلا می شود

نصرت رحمانی


الهام پوریونس:

فراموش می‌شوی
گویی پیش از این هرگز وجود نداشته‌ای
مثل ِ مرگ ِ یک پرنده
مثل ِ یک کلیسای متروک
مثل ِ یک عشق سرسری؛
فراموش می‌شوی

#محمود_درویش


پریسا گندمانی:

همه ى ما در وجودمان ترك هايى داريم، اينگونه است كه نور به درونمان ميتابد . ?✋?


الهام پوریونس:

نیمه راهی طی شد اما
نیمه جانی هست
باز باید رفت،
تا در تن توانی هست
باز باید رفت،
راه باریک و افق تاریک،دور یا نزدیک
باز باید رفت …

#فریدون_مشیری


بابک:

اینجا مردم قدرِ صبح را نمی‌دانند ؛ با بیدار باشِ زنگِ ساعت که همچون تیشه‌ای خوابشان را قطع می‌کند، به طرزِ خشنی از خواب برمی‌خیزند و بلافاصله خود را به دستِ تعجیلی شوم می‌سپارند. می‌توانی به من بگویی روزی که با چنین عملِ خشنی شروع شود چگونه روزی خواهد بود؟ باور کن همین صبح‌هاست که خلق و خوی آدم را تعیین می‌کند . . .

” میلان کوندرا ”


پریسا گندمانی:

هر مرحله ى بعدى از زندگيت ، نياز به توئى متفاوت داره . اگه مدتيه تو يك مرحله گير كردى ، شايد وقتش باشه كه اول تغييراتى در خودت ايجاد كنى ???


الهام پوریونس:

اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی، یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد، یا کاری کن که قابل نوشتن باشد.

بنجامین فرانکلین


الهام پوریونس:

هر وقت جایی را ترک می‌کنم،
انگار بخشی از وجودم را جا گذاشته‌ام؛
چه مثل مارکوپولو دنیا را بگردیم،
چه از گهواره تا گور توی خانه بمانیم،
فرقی نمی‌کند!

برای همه‌ی ما
زندگی،
رشته‌ای از تولدها و مرگ‌هاست؛
آغازها و پایان ‌ها..

برای تولد لحظه‌ای،
باید لحظه‌ی پیش از آن بمیرد؛
همان‌طور که برای زایش “منِ” جدید،
منِ کهنه باید پژمرده و خشک شود.

ملت عشق ?
الیف شافاک


بانو قهرمانی:

این رو فهمیدم که مردهای هنرمند نه ریش و سبیل متفاوتی دارن، نه اخلاق عجیبی و نه سعی می کنن حرف های گنده بزنن. اتفاقا بیشترشون آدم های ساده ای هستن و دست های زمختی هم دارن.
چیزی که یه مرد رو تبدیل به یک هنرمند می کنه دوست داشتن واقعی یک زنه.
به نطر من عشق بزرگترین اثر هنری هست که یه هنرمند می تونه خلق کنه!

? قهوه سرد آقای نویسنده
? #روزبه_معین


بانو قهرمانی:

(ژولیت بینوش): خواهرم با ساده‌ترین مرد روی زمین که بهترین مرد زندگی‌ش بوده ازدواج کرده. شوهرش لکنت زبون داره. خواهرمو صدا می‌کنه “م‌م‌م‌م‌ماری”. خواهرم همیشه میگه زمان تولدش اسمش رو اشتباه نوشتن و تلفظ دقیق اسمش اینه “م‌م‌م‌م‌ماری”!

کپی برابر اصل?
#عباس_کیارستمی
#دیالوگ


بانو قهرمانی:

دنیا پر از آدمهای خوبه،
اگر نمی‌تونی یکی از اونا رو پیدا کنی
خودت یکیش باش


بابک:

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را . . .

“کاظم بهمنی”

 


الهام پوریونس:

حیاط خانه ی ما تنهاست
حیاط خانه ی ما…
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می کشد
و حوضِ خانه ی ما خالی است…
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می افتند
و از میان پنجره های پریده رنگ خانه ی ماهی ها
شب ها صدای سرفه می آید…
حیاط خانه ی ما تنهاست…

#فروغ_فرخ‌زاد


الهام پوریونس:

براى اينكه هيچ انتقادى از شما نشود
فقط يه راه وجود دارد :

هيچ كارى را انجام ندهید
هيچ چيز نگوييد
و هيچكس نشويد

#ارسطو


الهام پوریونس:

خاطرات خیلی عجیب هستند ،گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم،
و گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم!

هاروکی موراکامی


الهام پوریونس:

شما که سواد داری، لیسانس داری، روزنامه خونی
با بزرگون می‌شینی، حرف میزنی، همه‌ چی می‌دونی
شما که کَله‌ت پُره، معلّم مردمِ گُنگى
واسه هر چى که می‌گن جواب داری، در نمی‌مونی

بگو از چیه که من، دلم گرفته؟

راه می‌رم دلم گرفته، می‌شینم دلم گرفته

گریه می‌کنم، می‌خندم، پا می‌شم، دلم گرفته

من خودم آدم بودم ، باد زد و حوای منو برد
سوار اسبی بودم که روز بارونی زمین خورد

عمر من کوه عسل بود ولی افسوس
روزای بد انگشت انگشت اونو لیسید
بعد نشست تا تهشو خورد…

#محمد_صالح_علاء


بانو قهرمانی:

حرف_بزنید…

ترسِ از دست دادن ، آدم ها را لال می کند!
ترسِ از دست دادن ، آدم ها را ضعیف ، توسری خور و بی اهمیت جلوه می دهد!
آدم های ضعیف،
زودتر و بیشتر از دست می دهند …
دلخوری هایتان را بگویید ، خواسته هایتان را بگویید ، و شنونده منطقیِ حرف های طرفِ مقابلتان باشید …
طرفِ مقابلتان در تمامِ موارد ، آگاه به نیازهای شما نیست . اگر برایش مهم باشید ، پس خواسته های شما هم به همان میزان برایش با اهمیت است …
شما بی توقع نیستید ،
فقط شجاعتِ گفتن ندارید …
تلنبار شدنِ حرف ها ، شما را تبدیل به یک آدمِ عصبی با عقده های بسیار می کند …
به مرور با برآورده نشدنِ خواسته های مَگوتان، سرد و سردتر می شوید و رابطه ای که آنقدر برایتان عزیز است، اینگونه از دست میرود…

حرف بزنید و بدانید
تنها کسی که می تواند از شما دفاع کند،
خودتان هستید…!

#پریسا_زابلی_پور


بانو قهرمانی:

زندگی
مثل یک ترن هواییه
بالا و پایین داره،
اما این انتخاب خودته که
جیغ و فریاد بزنی
یا از سواری لذت ببری….


الهام پوریونس:

خدایا …
آسمانت متری چند ؟
دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد

? حسین پناهی

?


الهام پوریونس:

حیاط خانه ی ما تنهاست
حیاط خانه ی ما…
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می کشد
و حوضِ خانه ی ما خالی است…
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می افتند
و از میان پنجره های پریده رنگ خانه ی ماهی ها
شب ها صدای سرفه می آید…
حیاط خانه ی ما تنهاست…

#فروغ_فرخ‌زاد


بانو قهرمانی:

حوالی دلم
حس آمدنت
پرسه می زند
بوی زندگی می آید
باز در این حوالی
تو بیا…


الهام پوریونس:

برای من
که به ابدیت ایمان ندارم!
برای یک هفته،
برای چند روز،
برای یک ساعت،
دوستم بدار…!

نزار قبانی


الهام پوریونس:

امروز از دست رفت
مثل هر روز
نیمی به فکر دیروز
نیمی به فکر فردا …

#عباس_کیارستمی


پریسا گندمانی:

خوشبختی شاید همین باشه که باخودت نگي کاش :

جای دیگه اي بودم …
کار دیگه اي داشتم …
یه آدم دیگه اي بودم …

آلدوس هاکسلی?


نازی تارقلی زاده:

بسیاری از مردم فکر می‌کنند در حال فکر کردن هستند در حالی که مشغول بازآرایی و تنظیم پیش‌داوری‌ها و تعصبات‌شان هستند.

#ویلیام_جیمز


بانو قهرمانی:

پدر در حال نصيحت پسر

هیچ وقت نذار کسی بهت بگه “تو نمی‌تونی کاری بکنی” حتی من، باشه؟
اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی، مردم نمی‌‌تونن خیلی کارها رو بکنن، دوست دارن تو هم نتونی.
اگه یه چیزی رو می خوای باید به دستش بیاری. مکث نکن!
در اين دنيا، برای كفری كردن آدمهای رذلی كه می خواهند همه چيز را از آنچه هست برايت سخت تر كنند راهی بهتر از اين نيست كه وانمود كنی از هيچ چيز دلخور نيستی.

? در جستجوى خوشبختى
✍? #گابريل_موچينو


پریسا گندمانی:

ﺣﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺷود ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ،

ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ…


پریسا گندمانی:

نگران فاصله رویاهایت،
و حقیقت اکنونت نباش!

اگر می توانی چیزی را تصور کنی،
آن را بدست خواهی آورد…


پریسا گندمانی:

?اول با “خودت “خوب باش!

باورم اينه که برای تحقق صلح جهانی؛اول بایدبه صلح درونی رسید!

کسايي که به طور طبیعی آرام و در صلح باخودشونن، قلبهایی باز‌تر بسوی دیگران دارن!

دالایی لاما?


الهام پوریونس:

از کوچه میگیرم سراغش…کوچه لال است
از شهر میپرسم… جوابش قیل و قال است

دنیا برایم هیچ مفهومی ندارد
وقتی نمیدانم عزیزم در چه حال است

میخواهم امشب تا سَحَر حافظ بخوانم
حتی اگر این فالها یک احتمال است

عاشق که باشی عالمی دارد تفَاُل
سرگرمیِ عاشق فقط تعبیرِ فال است

یا یوسف گم گشته می آید به کنعان
یا میپذیرم دیدنش خواب و خیال است

ای فالِ سرگردان میانِ شعرِ حافظ
باز آ که از دل رفتنت فرضی محال است

یعقوب چشمانش به در خشکید عمری
یوسف نمیخواهی بیایی؟!…بییییست سال است!

#محمد_رضا_نظری(لادون پرند)


الهام پوریونس:

جای تو خالی ست!
در تنهایی هایی که مرا
تا عمیق ترین دره های بی قراری
می کشانند

جای تو خالی ست
در دریغ نا مکرری
که به پایان رسیدن را فریاد می کنند
جای تو خالی ست
در هر آن نا کجایی!
که منم

حمید_مصدق

???


نازی تارقلی زاده:

آدمی را می‌توان شناخت:
‏از کتاب‌هایی که می‌خواند
‏و دوستانی که دارد
و ستایش‌هایی که می‌کند
و لباس‌هایش و سلیقه‌هایش
و از داستان‌هایی که نقل می‌کند
و ظاهر خانه‌اش
‏زيرا هيچ‌چيز بر روی زمین مستقل و مجرد نیست بلکه همه‌ی چیزها تا بی‌نهایت با هم پیوند و تاثیر دارند.

#رالف_والدو_امرسن⁩


فائزه مهدوی:

پرنده‌ها دیرشان نمی‌شود.
هیچ سگی ساعتش را نگاه نمی‌کند.
گوزن‌ها دلواپسِ فراموش کردن تولدها نیستند.
فقط انسان زمان را اندازه می‌گیرد.
فقط انسان ساعت را اعلام می‌کند.
و به همین دلیل
فقط انسان از ترسی فلج‌کننده رنج می‌برد که هیچ موجودِ دیگری تحمل نمی‌کند؛
ترس تمام شدن وقت..!

#ارباب_زمان
#میچ_آلبوم


نازی تارقلی زاده:

در هر اجتماعی، که بیشتر قسم خورده شود… آن اجتماع، خراب ‌تر و مردمش دروغگوترند!

#والتر_اسکات


نازی تارقلی زاده:

شنیده ام یک جایی هست
جایی دور
که هر وقت از فراموشیِ خواب‌ها دل‌ات گرفت
می توانی تمامِ ترانه های دختران میْ‌خوش را
به یاد آوری
می توانی بی اشارهٔ اسمی
بروی به باران بگویی
دوستت می دارم
یک پیاله آب خُنک می خواهم
برای زائران خسته می خواهم.

دیگر بس است غمِ بی‌بامدادِ نان وُ
هلاهلِ دلهره
دیگر بس است این همه
بی راهْ رفتنِ من و بی چرا آمدن آدمی.
من چمدانم را برداشته
دارم می‌روم.
تمام واژه ها را برای باد باقی گذاشته‌ام
تمامِ باران‌ها را به همان پیالهٔ شکسته بخشیده ام
داراییِ بی‌پایان این همه علاقه نیز.

شنیده ام یک جایی هست
حدسِ هوایِ رفتن‌اش آسان است
تو هم بیا.

? سیدعلی صالحی


نازی تارقلی زاده:

می‌نویسم
تا زنی را که دوست دارم
از شهرِ بی‌شعر
شهرِ بی‌عشق
شهرِ اندوه و افسردگی
رها کنم ،
می‌نویسم
تا از او ابری نم بار بسازم
تنها
زن و نوشتن
ما را از مرگ می‌رهاند

نزار قبانی


سمیرا وکیلی:

میگفت پیدا کردن نیمه گمشده مثل بازی با خمیر میمونه !
وقتی میگردی دنبال نیمه گمشدت ، منتظری کسی پیداشه که همانطوری که تو هستی، زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، حرف بزنه، درست مثل یه نیمکره فلزی که واسه کامل شدن دنبال یه نیمکره دیگه میگرده.
بعد یه آدم خمیری پیدا میشه که میتونه تغییر شکل بده ، مثل تو فکر کنه، مثل تو زندگی کنه، آهنگ گوش بده ، فکر کنه،…
با خودت میگی این همونه که دنبالش بودم ، اما خوب اون خمیریه، موندنی نیست، تو سختیا کم میاره، با اولین ضربه شکلش عوض میشه ، وا میره، از دست میره، چند وقت بعد میبینی نیمه گمشدت کسی شده که هیچ شباهتی به تو نداره .

قهوه تلخ آقای نویسنده
#روزبه_معین


الهام پوریونس:

حال آدم که دست خودش نیست
عکسی می بیند
ترانه ای می شنود
خطی می خواند
اصلن هیچی هم نشده
یکهو دلش ریش می شود … حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر
منطق سرش نمی شود
برای آن ها که رفته اند
آن ها که نیستند , می گرید
دلتنگ می شود
حتی برای آنها که هنوز نیامده اند … دل که بلرزد
دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست
این وقت ها
انگار کنار خیابانی پر تردد ایستاده ای
تا مجال عبور پیدا کنی
هم صبوری می خواهد هم آرامش
که هیچکدام نیست !

آدم تصادف می کند ,
با یک اتوبوس خاطره های مست …


بانو قهرمانی:

گفتم:
_ من اگه مخترع می‌بودم، دستگاهی اختراع می‌کردم تا بتونه خاطره‌ها رو پاک کنه. اون‌وقت دکمه‌ی هر خاطره‌ای که اذیتم می‌کرد رو می‌زدم و زندگی‌م رو با خیال راحت ادامه می‌دادم.
گفت:
_ خاطره‌های من چی؟ اونا رو هم پاک می‌کردی؟
گفتم:
_ بدهاش رو آره. اصلا اگه قرار بود از هم جدا بشیم، همه ش رو پاک می‌کردم.
گفت:
_ اما من پاک‌شون نمی‌کردم. حرف‌های عاشقونه‌ت رو هزار بار توی گوشم دوره می‌کردم تا هزاربار دیگه عاشق‌ت بشم، که نتونم برم. اونایی‌م که درددل و گله و شکایت بود رو باز هزار بار می‌شنیدم تا ببینم دقیقا چی گفتی و کجای کارم بی‌اعتمادت کرده. اونقدر به صدات گوش می‌دادم تا بلدت بشم و سرسری ازت نگذرم. تموم پیام‌هات رو چندبار با دقت می‌خوندم که یه وقتی برداشت‌ اشتباهی ازشون نکرده باشم. جاهایی که با هم رفتیم و خندیدیم و دردی از دل هم برداشتیم رو اونقدر تنهایی می‌رفتم تا بفهمم که نمیشه! بفهمم که بی تو نمیشه!
من اگه مخترع می‌بودم دستگاهی اختراع می‌کردم که بشه توش خاطره‌ها رو پررنگ‌تر کرد.
که نشه زود دل کند و رفت.

#شیما_سبحانی


الهام پوریونس:

هیچ وقت یکی را با همه وجودت دوست نداشته باش؛

یک‌تکه از خودت را نگه دار برای روزهایی که هیچ کسی را جز خودت نداری!

✍? #هاروکی_موراکامی
? آغوش تنهایی اثر جیمز هنس

 


بانو قهرمانی:

آلفرد آدلر؛ روان شناس مشهور اتريشى, به بيماران اندوهگين خود مى گفت:
“اگر از اين نسخه پيروى كنيد ظرف ١٤ روز معالجه خواهيد شد.
هر روز فكر كنيد چطور مى توانيد يك نفر ديگر را خوشحال كنيد.
زيرا انديشه خوشحال كردن ديگران ما را از تفكر درباره خودمان باز مى دارد و بزرگترين عامل نگرانى ترس و اندوه انديشيدن درباره خود است.
شادمانى انسان و شادمانى ديگران به يكديگر وابسته است!

#طبیعت_انسان
#آلفرد_آدلر


بانو قهرمانی:

اغلب فکر میکنیم اینکه به یاد کسی هستیم
منتی است بر گردن آن شخص!
غافل از اینکه اگر به یاد کسی هستیم
این هنر اوست نه ما
“به یاد ماندنی بودن”
بسیار مهمتر از به یاد بودن است…

بهومیل هرابال


الهام پوریونس:

نشسته ام
با شب قمار می کنم
و هر چه می برم
تاریکتر می شوم…

گروس عبدالملکیان


الهام پوریونس:

ای یار کجایی که در آغوش نه‌ای
و امشب بر ما نشسته چون دوش نه‌ای

ای سر روان و راحت نفس و روان
هر چند که غایبی فراموش نه‌ای

?#سعدی


نازی تارقلی زاده:

من را مشایعت کن با بوسه تا جهنم
آن سوی رستگاری تو آتشی و من هم

اسطور‌ه‌ی غریزه! ای نفس لاابالی
تهمینه باش یک شب، در انزوای رستم

ای رستگار گمراه، همراه دین من شو
بعد از عروج شیطان، پیش از هبوط آدم.

بت با تو بت‌شکن شد، خنجر به بوسه قانع
این لمس محرمانه، زخمی‌ست جنس مرهم

پیراهنی که بویش در چشم شهر پیچید
بگذار پاره باشد، من با تو بی‌گناهم

دیگر عبور کفر است از نیل سینه‌ی تو
در خود مرا فراگیر ای رجعت فراهم

در این سلوک عریان تن را به روح بسپار
رسوا شو و مقدس، خود را بزای، مریم

پیش از ازل تو بودی، بعد از ابد تو هستی
شق‌القمر همین است، آغاز کن به خاتم

?افشین یدالهی


نازی تارقلی زاده:

هر عملی از من سر میزند چه به شکل مستقیم چه با واسطه، صرفا برای ارضای نیازهای خودم طراحی شده، حتی اگر آن عمل راضی نگه داشتن دیگری باشد.
#دکتر_حسام_فیروزی


الهام پوریونس:

هر شبم وعده دهی کایم و من در سرِ راهت
تا سحر چشم به ره مانم و دانم که نیایی

#هاتف_اصفهانى

از کتاب امشب کنار غزلهای من بخواب


بانو قهرمانی:

میان کتابها گشتم میان روزنامه های پوسیده پرغبار
در خاطرات خویش درحافظه یی که دیگر مدد نمیکند خود راجستم و فردا را. عجبا جستجوگرم من نه جستجو شونده من اینجایم و آینده در مشت های من

احمد شاملو


طاها:

“امشب” در آغوشِ مهتاب
آرام بخواب….

بی ترديد “فردا”
بهترين روزِ
زندگی تو خواهد بود
به شكوه تقدير شك نكن


الهام پوریونس:

یادتان باشد
که به شعر،
به آواز،
به لیلاهایتان،
به رویاهایتان پشت نکنید…

#فرزاد_کمانگر


الهام پوریونس:

قناری من
چه سال هاست
تو را که دیگر نیست
امید بال گشودن در آبی آن دور

#هوشنگ_گلشیری


الهام پوریونس:

 


نازی تارقلی زاده:

#حکایت

در راه مشهد شاه عباس
تصمیم گرفت دو بزرگ را
امتحان کند!!

به شیخ بهایی که اسبش
جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه
است اسبش دائم عقب می ماند.

شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش برآن
اسب سوار است، حیوان کشش
اینهمه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند،
به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند،
دائم جلو می تازد.

میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی
چون شیخ بهائی بر پشتش
سوار است سر از پا نمی شناسد
و می خواهد از شوق بال در آورد.

این است “رسم رفاقت…”


نازی تارقلی زاده:

هیچ تلاش انفرادی برای نجات جهان، موثرتر از این نیست که شیوه تربیت کودکانمان را دگرگون کنیم!

مارینه ویلیامسون

عکس: معلمی که با نقاشی‌های شاگردانش بر روی پارچه لباس دوخته است

منبع دکتر فریبا بیابانی


نازی تارقلی زاده:

به گمان من، هنر بزرگ، هنر فاصله‌هاست، آدم‌ها زیاد نزدیک باشند می‌سوزند و زیاد دور یخ می‌زنند، باید نقطه درست را پیدا کرد و در آن ماند.

و آن را جز با ریاضت کشیدن نمی‌توان یافت، مثل همه چیزهای دیگری که آدم واقعا می‌آموزد، برای دانستن باید بهایش را پرداخت….درد را دوست ندارم، هرگز هم آن را دوست نخواهم داشت، ولی باید اذعان کنم که آموزگار خوبی است، رستگاری نگه داشتن هوشمندی است و نشاط و ملایمت

رستگاری یعنی زنده ماندن حتی اگر مرده باشیم …

#دیوانه_بازی
#کریستین_بوبن

 


ریحانه معتمدی:

مردم پیش از سخن گفتن، فکر نمی‌کنند بلکه پرحرف و فریبکارند!
آنها به سرعت موضعی اختیار می‌کنند، و از آن پس، فارغ از درستی یا نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودرأیی به آن می‌چسبند.

هنر همیشه بر حق بودن
#آرتور_شوپنهاور


ریحانه معتمدی:

من احمقم
که خیال کردم تنها سفر کرده‌ام
در هر فرودگاهی که فرود آمدم
تو را در چمدانم یافتند.

نزار قبانی


ریحانه معتمدی:

در سال ۱۸۰۹ بتینا برای گوته نوشت:

“تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست داشته باشم”.

این جمله‌ی به‌ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید.
از کلمه‌ی عشق مهم‌تر، کلمه‌های “همیشه” و “تمایل” است.
آنچه بین آن دو جریان داشت، عشق نبود، جاودانگی بود …

میلان کوندرا
جاودانگی


ریحانه معتمدی:

فرض می کنیم، بچه ای لیوانش را بیندازد و بشکند.

در خانواده های آشفته این حادثه ممکن است منجر به سخنرانی ,خوردن سیلی و شاید تبعید کردن بچه با چشمان اشکی به اطاقش شود
ولی در خانواده بالنده ، به احتمال زیاد یک نفر خواهد گفت :
پسرم لیوانت شکست ؟
ببینم انگشتت را هم بریده ای ؟
من برایت یک چسب زخم می آورم ,بعد برو جارو بیاور و تکه های شکسته را جمع کن .

خانواده ی بالنده میداند زندگی آدمی و احساسات بشری و تاثیر آن روی آینده ی کودک از هر چیز دیگر مهمتر است .

#ويرجينيا_ستير


ریحانه معتمدی:

برای مردم زندگی نکن؛
تباه می‌شوی…!

غمگین‌ترین آدم‌ها
کسانی هستند که
برداشتِ دیگران
برايشان زیادی مهم است…!


ریحانه معتمدی:

You may not control all the events that happen to you, but you can decide not to be reduced by them.

شاید نتونی تمام اتفاقاتی که برات میوفته رو کنترل کنی، ولی میتونی تصمیم بگیری که ازشون شکست نخوری?


الهام پوریونس:

در نبندیم به نور …
در نبندیم به آرامشِ پُر مهرِ نسیم !
زندگی رسمِ پذیرایی از تقدیر است …
وزنِ خوشبختی من ،
وزنِ رضایت‌مندیست …

#سهراب_سپهری

 


 

آرامش
نام پرنده ای نا آرام است
که از این سو
به آن سو می پرد
و دست ما
از او کوتاه است

#مجید_صانعی

@shersepid_abrha


الهام پوریونس:

غم دل با تو نگویم که نداری غم دل

با کسی حال توان گفت که حالی دارد

#سعدى


نازی تارقلی‌زاده:

هیچ‌گاه در برابر رنج بی‌حفاظ‌تر از
هنگامی که عشق می‌ورزیم نیستیم.

فروید


نازی تارقلی‌زاده:

مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار
که از تو چیزی ازین بیشتر نمیخواهم

اگرچه وسوسه دیدنت همیشگی است
که هیچ وسوسه را این قدر نمیخواهم

#حسین_منزوی


نازی تارقلی‌زاده:

بسیاری از مشکلات در این دنیا ناپدید می‌شوند اگر ما
با هم صحبت کنیم
به جای اینکه
درباره هم صحبت کنیم.


پریسا گندمانی:

مهربان باش،
مهربانی زبان مشترک همه دلهاست
مهربان که باشی،
صبحت زیباست
آسمانت رنگ دیگری دارد
روزت زیباست
و این گونه،
دنیایت زیبا می شود…

 


الهام پوریونس:

آن‌جا که دیگر نمی توان عشق ورزید، باید آن را گذاشت و گذشت.

? #چنین‌گفت‌زرتشت
✍? #فردریش‌نیچه


الهام پوریونس:

کتاب باید به عنوان تبری برای دریای منجمد درون ما عمل کند.

#کافکا


الهام پوریونس:

کجا بودم ای عشق؟
چرا چتر بر سر گرفتم؟
چرا ریشه های عطشناک احساس خود را
به باران نگفتم؟
چرا آسمان را ننوشیدم و تشنه ماندم؟

#روزنگار،۱۴خرداد، زادروز #محمدرضا_عبدالملکیان


بانو قهرمانی:

مهربان باش و به هرکس میرسی لبخند بزن.
تونمیدانی به آدمها چه میگذرد.
شاید لبخندت برایشان مانند گنجی ارزشمند باشد
وآنهابسیار به آن لبخند محتاج باشند.

?چارلی چاپلین


بانو قهرمانی:

تصمیم بگیرید این باور را همیشه در سر بپرورانید که همه مفید هستند
و هر جا قدم می گذارید کسانی آمادگی کمک به شما را دارند.

لوئیز هی


یگانه قدیریان:

آدم‌های مهربان
درمقابل
خوبیهای یکطرفه‌شان
هرگز
احساس حماقت نمیکنند‌!
چون خوب بودن
برای آنها عادت شده

آدمهای مهربان از سر
احتیاجشان مهربان نیستند


بانو قهرمانی:

زندگی را تقسیم می کنیم :
شیر و میوه را تو بخر
درد و بلایت را من …
گردگیریِ خانه با تو باشد
مثل همیشه ،
من خودم از پسِ تمام غصه هایت بَرمیایم …
تو بپوش ، بخند و خوب بخواب
من کارهایِ عقب افتاده یِ زیادی دارم !
باید بارِ بیشتری از زندگی را
به دوش بگیرم …
دوست داشتنت ،
عجیب وقتم را گرفته …

#حمید_جدیدی


پریسا گندمانی:

هرکه در عشق سر از قله برآرد ؛ هنر است
همه تا دامنه‌ی کوه ؛ تحمل دارند!

مژگان عباسلو?


پریسا گندمانی:


نازی تارقلی‌زاده:

 

درمیان آبهای طغیانی این زندگی،
چند جزیره کوچک هست، که بتوان
بدان پناه برد :

کتاب های زیبا،

شاعران،

و موسیقی…

#ناشناس


پریسا گندمانی:

ز کدام ره رسیدی ؟ ز کدام در گذشتی ؟

که ندیده دیده ناگه به درون دل فتادی ؟

?هوشنگ ابتهاج


بابک:

می‌توانم بود بی تو ،
تاب ِ تنهاییم هست …

“وحشی بافقی”


الهام پوریونس:

هرگز شب را باور نکردم
چرا که
در فراسوهای دهلیزش
به امید دریچه ئی
بسته بودم دل
#احمد_شاملو


بانو قهرمانی:

بيا و
چشم و چراغِ تمامِ خانه هاىِ پيراهنم شو!

#علی قاضی نظام


بانو قهرمانی:

خُرداد
هر امتحانی که باشد ؛
تمامِ حواس من
به کتاب “جُغرافیاست” ،
که بدانم
تُو کجایی..!


نازی تارقلی‌زاده:

صرفا پذیرفتن مسئولیت اشتباهات گذشته ما کافی نیست تا دیگر این اشتباهات را در آینده تکرار نکنیم.

#والکیری_ها
#پائولو_کوئیلو


بانو قهرمانی:

عشق خیلی تفاوت دارد با علاقه، با اشتیاق با نیاز، با شور و هیجانات. عشق یک پدیده بسيار پيچيده است كه، بسيار به ندرت اتفاق مى افتد. و عامل نجات آدم است از معضلات حيات و هستى.
خوشا آن روزگار كه عشق، بـه سراغ آدم مى آيد.
چون كه عشق آمدنى است! جستنى نيست

شمس لنگرودى

 


 

یک شب مهتاب
مردمان زیادی ساز‌هایشان را بر می‌دارند
زیباترین آهنگ‌ها را می‌‌نوازند
تا من عاشقانه‌‌ترین شعرم را برایت بخوانم
تا تو مست عطر شب بو ها،
تا تو عاشق یک دسته گل یاس شوی
و تو خواهی‌ دید
که تمام دنیا بیدار مانده است
تا به آغوشم بیایی
و من دیوانه وار بگویم
“دوستت دارم”

#نیکی‌_فیروزکوهی

ارسال شعر: بانو قهرمانی

عکس از: الهام پوریونس


بانو قهرمانی:

به گمانم باید
دلتنگی را از
دایره لغات و
عشق را از سینه ها
بیرون کشید تا
” جمعه کمی نفس بکشد ” ..

#مریم_رضایی_حامی


بانو قهرمانی:

آدم‌هایی هستند که “خوبند”
خوب بودن به خوردشان رفته
آمده‌اند که مهر بیاورند
نه جنسیتشان مهم است
نه عقایدشان
نه سنشان
نه تحصیلاتشان
آدم های “خوب” همیشه ماندگارند …


بانو قهرمانی:

قصه‌ی روز و شبِ من
سخنی مختصر است
روز در خوابِ خیالاتم و شب
بیدارم…

#مهدى_اخوان_ثالث


بانو قهرمانی:

ﻣﻬﺮﺑﺎن ﺑﻤﺎﻥ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ
ﻗﺪﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺪ.


پریسا گندمانی:

شاد باشی یا غصه بخوری،
راضی باشی از زندگیت یا نه،
لحظه ها میگذرن!
پس تصمیم بگیر از امروز
برای هر چیز بیخودی خودتو
داغون نکنی….


بانو قهرمانی:

مهربانی مهمترین اصل “انسانیت” است
اگر کسی از من کمکی بخواهد
یعنی
من هنوز روی زمین ارزش دارم.

پائولو کوئیلو


بانو قهرمانی:

نقل است که شبی نماز همی کردی. آوازی شنود که: « هان ، بوالحسن ، خواهی که آنچه از تو می دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟» شیخ گفت :
« ای بار خدای ْ، خواهی تا آنچه از رحمتِ تو
می دانم و از کرم تو می بینم ، با خلق بگویم تا دیگر هیچ کس سجودت نکند؟»
آواز آمد: « نه از تو ، نه از من».

#شیخ_فرید_الدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوالحسن_خرقانی


پریسا گندمانی:

عشق نوعی میلاد است.
اگر «پس از عشق» همان انسانی باشیم که «پیش از عشق» بودیم،
به این معناست که به قدر کافی دوست نداشته‌ایم.
اگر کسی را دوست داشته باشی،
با معناترین کاری که می‌توانی به خاطر او انجام بدهی، تغییر کردن است!

?#الیف_شافاک
?#ملت_عشق


بانو قهرمانی:

اگر فردی را یافتید که لبخند بر لبتان می نشاند
مکرر جویای حالتان می شود و بهترینها را برایتان می خواهد
رهایش نکنید
به خود نزدیک نگاهش دارید و از دستش ندهید
چنین افرادی سخت پیدا می شوند
پس قدرشان را بدانید…!

?مارک تواین


نازی تارقلی‌زاده:

هیچوقت امیدت را از دست نده،
شاید آن زمان که امیدت را از دست می دهی
دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد.

#انیس_لودیگ


بانو قهرمانی:

تمام وفاداری‌ام بر خورشید از جایی متلاشی شد، که فهمیدم، دقیقا همان هنگامی که برای من غروب می‌کند، در جای دیگری و برای فرد دیگری هم طلوع می‌کند! و این آغازِ یک خیانت بود..

#حسام_محمدی


 

جهان
چون خانه ای تاریک است
بدون در
و با پنجره ای
رو به آسمان

#مجید_صانعی

 


پریسا گندمانی:

آنکه باورت دارد
یک قدم جلوتر از کسی است؛
که دوستت دارد …

?گوته


پریسا گندمانی:

با آدمهايى دوست شو كه همسن و سالت نيستن. با افرادى بگرد كه زبان اولشون با تو يكى نيست. با كسى آشنا شو كه از طبقه ى اجتماعى متفاوت باشه. اينجورى دنيا رو ميبينى.اينجورى رشد ميكنى.


الهام پوریونس:

گفتی که
آفتاب، طلوعی دوباره خواهد کرد
اینک امید من تو بگو آفتاب کو ؟

#حمید_مصدق


الهام پوریونس:

گناهِ ما فقط این بود که بی حساب و کتاب دوستشان داشتیم.‌‌‌..
در دنیایی که چرتکه حرف اول را میزد..!

#طاهره_اباذری_هریس


نازی تارقلی زاده:

گاهی وقتا لازمه مثل یک رهبر ارکستر رفتار کنیم؛ به همه پشت کنیم ومشغول کار خودمون باشیم؛ چون درست بعد از اینکه کارمون تموم شد،همه ی اون کسانی که بهشون پشت کرده بودیم ،مجبورن بلند بشن و تشویقمون کنن!
#ناشناس


نازی تارقلی زاده:

صدای_جاودانگی

مهربانی ات چونان ساقه ای ظریف و ترد بر سیمای جانم گل می دهد، می شکفد تا نگاه ات از کران بی کرانی ها بر بلندای روح گمگشته ام پروانگی ها کند.
و من از پس قرنها با فریادی تنیده در سکوت من هایی محزون را زیسته ام و در شکوهی خاکستری، رنگین کمانها پیموده ام تا اکنونی سپید…
با پیراهنی پرچین از لاله های آتشین در سماع که پاورچینی گامهایم پله پله بر ابرها نقش بندد سرخ سرخ به سرور در جشنی از نور و آیینه.
که به تو برساندم در حجم وسیعی از بی وزنی.
که نت به نت بخوانی ام
که آوازی شوم در گلویت…
که پروازی شوی در لطافت شاعرانگی هایم
و آرام و لاله ریز بر شانه ات بنشینم
و شادان و گلریز بر شانه ات بنشانی ام در سماع سرخی بغایت سپید….

 


الهام پوریونس:

می شناسمت،
چشم های تو
میزبان آفتابِ صبحِ سبزِ باغ هاست؛
می شناسمت…

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


بانو قهرمانی:

هیچکس تلاش های یک آدم موفق رو نمیبینه!

اما این دلیل نمیشه که دست از تلاش برداری!


ارسال از: علی شمس

اولین کسی به معنای واقعی جوینده حکمت و معرفت بود همین سقراط بود. او در بازار شهر راه می‌افتاد و با مردم صحبت می‌کرد ولی هیچ وقت موعظه نمی‌کرد. بر عکس او با آدمها صحبت می‌کرد تا به دانش برسد. او می‌گفت:«درختان نمی توانند چیزی به من یاد دهند.» ولی وقتی که کشف کرد مردمی که دائم به اغراق از علم و دانش صحبت می‌کنند، چیزی نمی‌دانند، خیلی ناامید شد. شاید آنها می‌توانستند قیمت شراب و روغن زیتون را به او بگویند ولی حرفی برای گفتن درباره زندگی نداشتند. سقراط اغلب می‌گفت تنها کسی است که می‌داند چیزی نمی‌داند.


بانو قهرمانی:

رمضان
شکلِ دیگرِ دلتنگی های من است
وقتی
روزه دارم به ندیدنت
به نشنیدنت …
اجازه !
میشود این روزه کله گنجشکی باشد؟


الهام پوریونس:

دیدار تو صبح را زیبا می کند
حتی اگر فلاخُن رگبار
سنگسار بکند شیشه های پنجره را .. حتی اگر صبح با کسوف بدمد ،
خیره خواهد شد چشم من
از طلوع گلوی تو از مقنعه .. دیدار تو روز را
سبز و خوانا می سراید
حتی اگر برف
نام های تمام درختان و پرندگان را بپوشاند .. دیدار تو غروب را به درنگ وا می دارد
حتی اگر ماهی گیران از دریا برگردند ،
و کلاغ ها
تمام افق را بپوشانند
و پرستوها قیچی کنند
اندک آبیِ باقیمانده از روز را … دیدار تو شب را …
آه … !
چه تالار آینه ای رویاهای من !
و چه تکثیر غریبی
از صدها تو …!
منوچهر آتشی


الهام پوریونس:

تا روزی که بود
دست هایش بوی گُل سرخ می داد
از روزی که رفت
گُل های سرخ
بوی دست های او را می دهند

#واهه_آرمن


بانو قهرمانی:

کار هنری بیشتر فهمِ طبیعت و آشکار ساختن معناهای آن برای کسانی است که قادر به فهم آنها نیستند.
انتقال روحِ درخت است ،نه تولید چیزی کاملاً شبیه درخت.
آشکار ساختن ضمیرِ دریاست،نه ترسیم موج های کف آلودِ بی شمار یا آب های آبی رنگِ فراوان.
رسالت هنر،بیرون کشیدنِ ناشناخته هاست از دلِ آشناترین چیزها.

جبران_خلیل_جبران


پریسا گندمانی:

شاد بودن چیزیه که خودت باید به زندگی ات اضافه کنی.


ارسال از: علی شمس

هر روز که زنده بیدار می شوی فاتحی، برو و غنایمت را طلب کن.


پریسا گندمانی:

هنگامی كه خود را شناختی، به هر كجای ديگر می توانی سفر كنی. سپس به هر كجا كه بروی، سعادت در كنار تو است

?اوشو


پریسا گندمانی:

شاد بودن چیزیه که خودت باید به زندگی ات اضافه کنی.


الهام پوریونس:

تا زمانی که دلیلی برای کارم داشته باشم می‌توانم هر رنجی را تحمل کنم.

هاروکی موراکامی


الهام پوریونس:

?ما بازماندگانِ عشق هستیم
که فقط وانمود می‌کنیم حالمان خوب است.
ما همه خسته‌ایم
از عشق، از زخم زبان، از تنهایی..
خسته‌ایم امّا چاره‌ایی جز ادامه دادن نداریم!
ما همه چشم به راه کسی هستیم!
ما همه خسته ایم از عشق، از تنهایی..

✍مبینا ژرژی


نازی تارقلی زاده:

هر کسی یک نابغه است. ولی اگر یک ماهی را از روی توانایی‌اش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنید، آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است!

#آلبرت_انیشتین


الهام پوریونس:

پیش بیا! پیش بیا! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر

#قيصر_امين_پور


الهام پوریونس:

وقتی هنوز زمستان است، وقتی بهاری نیست، من با کاغذهای رنگی و برگه های کوچک جنگلی می سازم، باغی شاید. در اتاق کوچک خودم.
و می روم و پشت درختانم پناه می گیرم و هر روز عطر گل هایی رو می بویم که نامشان امید است…

عرفان نظرآهاری


بانو قهرمانی:

شنیده بودم که کاغذ را از درخت درست می کنند. وارد کتابخانه که شدم، صدای جنگل می‌آمد و پرنده ها را لابه‌لای کتاب‌ها دیدم…


بانو قهرمانی:

زندگی خودت رو با بقیه مقایسه نکن. فرقی بین ماه و خورشید وجود نداره، هر دوتاشون وقتش که شد میدرخشن.


پریسا گندمانی:

در این لحظه تو زنده ای.

از زنده بودنت لذت ببر.

در این لحظه چای مینوشی.

قدر دانی کن. و به آینده فکر نکن.

لحظه بعدی، خودش از خودش مراقبت خواهد کرد. نگرانش نباش

به فردا فکر نکن. به مدت سه هفته در لحظه زندگی کن.

کلمه ای که اهالی ذن برای مراقبه به کار میبرند ، ” وو’ شی” است. به معنای چیز خاصی نبودن، بی عجله و بی دغدغه و هیاهو بودن است.

“از همین حالا شروع کن…”

اوشو


بانو سجادی:

بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت
ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت :

فرض کن این پازله…! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، باتعجب پرسید:
توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو درست کردم …
دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن…
دنیا هم درست میشه …


پریسا گندمانی:

دادن یک عکس یا یک تصویر به کامپیوتر یعنی انتقال اطلاعات زیادی به او، همانگونه که یک کامپوتر اطلاعات را در قالب تصویر دریافت میکند وآن را پردازش میکند ضمیر ناخودآگاه هم همین طور است.
هنگامی که ما تصویری را در ذهن خود خلق میکنیم ، دقیقا همان تصویر در ضمیر ناخودآگاه وارد می گردد وضمیر ناخودآگاه خود را موظف می داند که آن تصویر را در دنیای واقعی عینیت ببخشد.
حال اگر در ذهن خود تصویر زیبایی از آینده ببینیم آن تصویر تحقق پیدا خواهد کردواگر در ذهن خود تصویر بدبختی ها وناکامی ها را جای دهیم ضمیر ناخودآگاه هم ساده لوحانه به دنبال آن خواهد رفت.
اگر یک ملت همیشه در ذهن خود تصویری از عدم موفقیت بسازد ، ناکامی اندک اندک به سویش خواهد آمد.وبر عکس اگر تصویر یک انسان موفق پیشتاز را در خود به نمایش در آورد موفقیت وپیشرفت در مسیر زندگیش قرار خواهد گرفت.


پریسا گندمانی:

باشد كه انتخاب هايت انعكاسى از اميد در وجودت باشند ، نه از ترس. ?✋?


پریسا گندمانی:

زن قادر است با سنگدلی و تمسخر مرد را دیوانه کند و احساس ناراحتی وجدان هم نداشته باشد. چون هر وقت که به تو نگاه کند ، به خودش می گوید : من جان این مرد را به لبش می رسانم ، اما بعد با عشق خودم دوباره زنده اش می کنم .

?ابله
? فئودور داستایوفسکی


 

ما نمی میرم ما گم نمی شویم تنها به راه می افتیم… وقتی که از ایستادن خسته ایم!

 

«آیدا.ف.الف»


نازی تارقلی زاده:

#شعر ?
#جمال_ثریا

تو عشق بودی
این را
از بوی تن ات فهمیدم
شاید هم خیلی دیر
به تو رسیدم
خیلی دیر..

اما مگر قانون
این نبود
که هر آنچه دیر می آید
عاقبت روزی به خانه ی ما
خواهد رسید؟

عادت کرده ایم
به نداشتن ها
و شاید به اندوه

آری
تو عشق بودی
این را
از رفتن ات فهمیدم

وگرنه
استانبول
هرگز این چنین
سرسنگین نبود

 


بانو قهرمانی:

اگر عظمت کسی را تحسین می کنید،آنچه می بینید عظمت خودتان است.اگر شما این عظمت و خصلت را نداشتید، نمی توانستید این ویژگی را در دیگری تشخیص دهید و جذب آن شوید.

دبی فورد#


الهام پوریونس:

قصه‌ی روز و شب ِمن
سخنی مختصر است :
روز در خوابِ خیالاتم و
شب بیدارم …!

? مهدی اخوان ثالث


یگانه قدیریان:

بعضی چیزها را
نمی‌شود گفت
مثل
چه قدر دوستت دارم‌ها را

?افشین صالحی


یگانه قدیریان:

‌آدم ها را به جایی نرسانیم که در برابر رفتارهایمان بگویند
“برایم مهم نیست”
از مهم نبودن برای کسی لذت نبریم
برعکس، گاهی قدردان حساسیت ها باشیم
به نگرانی ها احترام بگذاریم
گاهی به این فکر کنیم
که همیشه، عاشق ترین ها …
بیشترین سوال ها را می پرسند !

 


الهام پوریونس:

شب‌ها در انتظار سپیده،
با آتشی که در دل من بود،
چون شمع، قطره قطره چکیدم…
افسوس! بردریچه باد است
فانوس نیمه جان امیدم… !

#هوشنگ_ابتهاج


بانو قهرمانی:

روزگارم این است:
دلخوشم با غزلی، تکه نانی، آبی، جمله ی کوتاهی
یا به شعر نابی و اگر باز بپرسی گویم:
دلخوشم با نفسی حبه قندی، چایی، صحبت اهل دلی
فارغ از همهمه ی دنیایی
دلخوشی ها کم نیست

سهراب سپهری


الهام پوریونس:

ماییم و
پاسبانیِ خلوت‌سرایِ چشم

بیرون رو ای نگاه!
که این خواب‌گاه اوست…

#بیدل_دهلوی


الهام پوریونس:

خمید پیکرم از انتظار و جان به لب آمد
قدح به یاد تو کج کرده ام، بیا که نریزد

#بیدل_دهلوی


 


سوغاتی دریا چرا غمگین ترینی

درفکر یونانی و این بی سرزمینی؟

آواره غربت شدی اما دلت خوش

درکیش زیبا تا ابد ساحل نشینی

#الهام_پوریونس

عکس از: ایوب قادری


بابک:

يك طايفه هر صبح
به اميد تو برخاست
يك سلسله هر شام
به سوداى تو افتاد


نازی تارقلی زاده:

رنج را دوست ندارم، هرگز دوست نخواهم داشت، اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است. ‏⁧

? دیوانه وار ⁩
? ‏⁧کریستین بوبن ⁩


پریسا گندمانی:

?آزادی،
دریایی متلاطم و طوفانی است…

انسانهای ترسو آرامش استبداد را
بر این طوفان ترجیح می‌دهند.

“توماس جفرسون”


الهام پوریونس:

بهاران چو گل از چمن بردمد
گل مریم از خاک من بردمد

نوازد دل و جان غمناک را
پر از بوی مریم کند خاک را

رهی معیری
۱۰ اردیبهشت زادروز رهی معیری


الهام پوریونس:

‎اگر تو موسیقی بودی
‎بی وقفه به تو گوش می‌سپردم
.‎و اندوهم به شادی بدل می‌شد

#آنا_آخماتووا


پریسا گندمانی:

مدادم را در دستم می‌گیرم
و می‌نویسم باران
دیگر پروانه و باد خود می‌دانند پاییز است یا بهار
من تنها گاه‌گاهی خورشیدی از گوشه‌ی چشمم به جانب‌شان می‌فرستم

? شمس لنگرودی


پریسا گندمانی:

اعتقاداتت را
برای خودت نگهدار
و انسانیتت را
به تمام دنیا نشان بده . . .

?ویلیام شکسپیر


بانو قهرمانی:

بعضى شب بخير گفتنا واسه خوابيدن نيس. واسه اينه كه بشنوى “نخواب”.


بانو قهرمانی:

نزار قبانی

نامه‌هایت در صندوق پستی من
کبوترانی خانگی‌اند

بی‌تاب خفتن در دست‌هایم

یاس‌هایی سفیدند

به خاطر سفیدی یاس‌ها از تو ممنونم

می‌پرسی در غیابت چه کرده‌ام؟

غیبتت!؟

تو در من بودی!

با چمدانت در پیاده‌روهای ذهنم راه رفته‌‏ای!

ویزای تو پیش من استُ

بلیط سفرت!

ممنوع الخروجی

از مرزهای قلب من

ممنوع الخروجی

از سرزمین احساسم

نامه‌هایت کوهی از یاقوت است

در صندوق پستی من

از بیروت پرسیده بودی

میدان‌ها و قهوه‌خانه‌های بیروت،

بندرها وُ هتل‌ها وُ کشتی‌هایش

همه وُ همه در چشم‌های تو جا دارند!

چشم که ببندی

بیروت گم می‌شود

مترجم یغما گلرویی


نازی تارقلی زاده:

مجازات آدم دروغگو این نیست
که کسی باورش نمی کند ،
بلکه این است که خودش نمی تواند
حرف کسی را باور کند … .

#جورج_برنارد_شاو


فائزه مهدوی:

“نقاشی” از من قوی تر است ،اوست که همیشه مرا وادار به انجام کارهایش می کند …
اعجاز “نقاشی”در این است که بدون جستجو کردن، گمشده خود را در آن می یابیم…

#پاپلوپیکاسو


پریسا گندمانی:

وقتی دو انسان پخته و معنوی به هم دل می بازند ، یکی از بزرگترین پارادوکس های زندگی اتفاق می افتد . یکی از زیبا ترین پدیده های جهان هستی رخ می دهد : آنها با هم هستند و در عین حال به شدت مستقل هستند . آنقدر به هم نزدیکند که انگار هردو آنها یک نفرند . اما در عین حال ، با هم بودنشان ، فردیتشان را نابود نمی کند . با هم هستند و تنها هستند.

#اشو


الهام پوریونس:

به کجا روم
ز دستت که نمیدهی مجالي

#سعدی


بانو قهرمانی:

مرا با برکه ام بگذار
دریا ارمغان تو
بگو جوی حقیری آرزوی رود با خود داشت


نازی تارقلی زاده:


بانو قهرمانی:

تو اگر می دانستی
که چه دردی دارد
که چه زخمی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
آه ای دوست
چرا تنهایی


بانو قهرمانی:

مرا چشمانی آرزوست
که بر من راست بنگرند و بگویند
من، تو نیستم.
رومن رولان

 


الهام پوریونس:

هیچ کس نیست به جز آینه صادق با من
ــ نیست در آینه آن عاشق سابق با من ــ

سهم پیمانهء دیوانه و فرزانه یکی ست
بگذر از مسئلهء عاقل و عاشق با من

دشمنان تشنهء خون من و من تشنهء مرگ
زهر شیرین من! ای یار منافق با من!

تا کنون هیچ نسیمی نوزیده ست به لطف
بعد از این هم نوزد باد موافق با من

باش تا با نظر بخت مطابق باشم
گر چه یک عمر نبوده ست مطابق با من

#فاضل_نظری


بانو قهرمانی:

گفتی که بگذر از من
از خویش هم گذشتم
شاید سراغ داری
از من خوش آزما تر


الهام پوریونس:

دلم ز دست زمین و زمان به تنگ آمد

مرا ببر به زمین و زمانه ای دیگر

#قیصر_امین_پور


الهام پوریونس:

در انتظار تو بودم تمام این مدت
و… بی قرار تو بودم تمام این مدت

تو رفته بودی از این شهر ، عشق می داند
که سوگوار تو بودم تمام این مدت

سکوت ، عشق ، غریبی ، غروب ، تنهایی
و… من دچار تو بودم تمام این مدت

چه روز ها که شکستم درون خود بی تو
ولی کنار تو بودم تمام این مدت

نوشت ” ساده بگویم خدا نگهدارت”
نگفت یار تو بودم تمام این مدت

#امیر_نقدی


بانو قهرمانی:

چقدر صبر خوب است
وقتی انتظارش تو باشی…


الهام پوریونس:

صبر کن ای دل که صبر سیرتِ اهلِ صفاست…


بانو قهرمانی:

صبر تنها عصبانی نشدن نیست،
صبر یعنی اینکه قادر باشید هفت احساس:
تنفر،
علاقه،
لذت،
اضطراب،
خشم،
غم و
ترس
را در خود کنترل، مدیریت و مهار کنید.


بانو قهرمانی:

پرندگانی که در قفس متولد می‌شوند…،
پرواز را نوعی بیماری می‌پندارند!!!

#الخاندرو_خودوروفسکی


الهام پوریونس:

خوشبختی
از نگاهِ هرکسی،
معنایی متفاوت دارد.
اما از نظر من
آدم‌هایی خوشبختند که
عشق به موقع به سراغشون بیاد …

۸ اردیبهشت زادروز بانو سیمین دانشور گرامی ?


الهام پوریونس:

پر‌ می‌زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر‌ زدنم هست، بال کو؟

#قیصر_امین_پور


 

صبح است و لبخند صبا آیینه را ها میکند
چشمان خواب خانه را یک پنجره وا می
صد عشوه می ریزد چمن صد ناز می بارد ز گل
با گیسوان زر زری خورشید غوغا می کند …

#سمانه_رحیمی
#صبح_بهاری

عکس از ساجده?


بانو قهرمانی:

تو هم جوونی و هم زن!
هردوشون محدوديت‌های جدی دارن
اما تو آدم هم هستی!
نذار كسی تصميم بگيره كه تو كی باشی…
اين بردگيه!
اون آدم آزادی كه دارم
راجع بهش حرف می‌زنم
جايي درون توئه…
پيداش كن
و بذار يه كار خوب
تو دنيا انجام بده…

خانه?
#تونی_موریسون


بانو قهرمانی:

برای دیدن تو
دلم پر از بهونه اس
دلم یه حوض ماهی
با یک سبد جوونه اس
با هر بهار و پاییز
که از نگات نشونه اس
یه ردّ خیس شرجی
بسوی تو روونه اس
این یادگار باروون
یه کفتر بی لونه اس
واسه رسیدن تو
دلم یه آشیونه اش


نازی تارقلی زاده:

ادبیات برای آنان که به آنچه دارند خرسندند، برای آنان که از زندگی بدان گونه که هست راضی هستند، چیزی ندارد که بگوید.
ادبیات خوراک جان های ناخرسند و عاصی است. زبان رسای ناسازگاران و پناهگاه کسانی است که به آنچه دارند خرسند نیستند.

? ماریو بارگاس یوسا
? چرا ادبیات


نازی تارقلی زاده:

بیماریِ عجيبى در جهان هست
و آن خواستنِ چیزهايى است
که نداریم…
و اين چرخه هيچگاه پايان ندارد…

? آندره ژید
? در تنگ


نازی تارقلی زاده:

حُبكِ يا عميقة العينين
‏تطرّف..
‏تصوّف..
‏عبادة..
‏حبك مثل الموت والولادة…
‏صعب بأن يعاد مرتين… عدی على أصابع الیدین، ما یأتی
فأولا: حبیبتی أنت!
وثانیا: حبیبتی أنت!
وثالثا: حبیبتی أنت!
ورابعا وخامسا
وسادسا وسابعا
وثامنا وتاسعا
وعاشرا…حبیبتی أنت!
.
.
دوست داشتن تو
ای صاحب چشمان ژرف،
افراط، تصوف و پرستش است.
دوست داشتن تو بسان مرگ و تولد است،
دشوار است که دوبار رخ بدهد.
با انگشتان دستت بشمار آنچه که به تو خواهم گفت:
اولا محبوب من توئي،
و دوم محبوب من توئي،
و سوم اينکه محبوب من توئي،
و چهارم… و پنجم… و ششم… و هفتم…
و هشتم…
و نهم… و دهم؛ محبوب من توئي! .

القیصر کاظم الساهر

 


الهام پوریونس:

جمعه بوی خطی در کتاب می دهد که منتظر است تو دل به جاده اش بسپاری.


پریسا گندمانی:

تو یه اقیانوسی!

نذار مردمی با لیوان های کوچیک ؛ بهت بگن چجوری باشی?


الهام پوریونس:

هر چند احمقانه
ولی بخشی از وجودم از این حقیقت به درد آمده بود !
چرا ما آدم ها همیشه
به محبت کسی که بیشتر از همه
ما را نادیده می گیرد ،
محتاج تریم ؟!

 


الهام پوریونس:

اگر آدم نتواند با نوشتن کسی را ناراحت کند، به نظر من بی‌خود می‌نویسد.

کینگزلی آمیس
برگرفته از فرهنگ گفته‌های طنز آمیز


الهام پوریونس:

به تو حاصلی ندارد
غم روزگار گفتن

که شبی نخفته باشی
به درازنای سالی

سعدی


پریسا گندمانی:

وقتى سعى كنى همه چيز رو كنترل كنى، از هيچ چيزى لذت نميبرى. ريلكس باش ، نفس بكش، رها كن و فقط زندگى كن ?✋?


الهام پوریونس:

ما برای ادامه دادن
هیچکسی را نداریم جز خودمان.
واین کافی ست.

#چارلز_بوکفسکی


الهام پوریونس:

وقتي تو را دوست دارم
پرنده ئي بي دفاعم
ترسان در توفان بهاري
يا بال مرا بيشتر کن
يا بگو توفان ها
از پشت سرم بگذرند

شمس لنگرودي


الهام پوریونس:

می شناسمت؛ چشم هایِ تو
میزبان آفتابِ صبحِ سبزِ باغ هاست!
می شناسمت…

✅ #شفیعی_کدکنی


الهام پوریونس:

حکایت شب هجران که باز داند گفت؟!
مگر کسی که چو سعدی ستاره بشمارد…

#سعدی


الهام پوریونس:

درد در سینه ات و تلاطم در روحت نشانه ی آن است که هنوز زنده ای، و هنوز گشاده در برابر زیبایی جهان. حتی اگر به فراخور این حال عملی انجام نداده باشی…!

“دوره گردها”
#پل_هاردینگ


الهام پوریونس:

هيچكس نميداند
چند وعده سكوت
براي تولد يك زخم كافي ست
و چند زخم براي تولد يك شعر،
و چند مصراع
شاعري را قانع مي كند
هيچ كس نمي داند
حتي شعر كه مي داند چه وقت بيايد…

#جليل_صفربيگي

 


بانو قهرمانی:

هنوز خیره شدن در چشمان تو
شبیه لذت بردن از شمردن ستاره
در یک شب صحراییست

و هنوز اسم تو تنها اسمی است
در زندگی من
که هیچ کسی نمی تواند چیزی در موردش بگوید…

#غاده_السمان


نازی تارقلی زاده:

اگر گل‌ها را از شعرهایم بستانند
یکی از فصل‌هایم خواهد مرد
اگر معشوقه‌ام را از شعرهایم بگیرند
دو فصل از فصل‌هایم خواهد مرد
اگر نان را از شعرهایم دریغ کنند
سه فصل از فصل‌هایم خواهد مرد
اما اگر آزادی را از شعرهایم دریغ کنند
فصل که هیچ
تمام سال من جان خواهد داد
آن‌گونه که من نیز

? شیرکوه بیکس


نازی تارقلی زاده:

با سادگی تمام بیصدا شکستیم
چه زخمهایی که از عزیزان خوردیم
اشکها را پشت لبخندی مخفی میکنیم
که خیلی درد میکند
و هيچكس نمیفهمد
ما را درد همین نفهمیدن میکشد
نه زخم‌ها!

#احمد_شاملو

 


 

در خواب
خواب بیداری می بینم
و در بیداری
خواب مرگ

#مجید_صانعی

@shersepid_abrha


الهام پوریونس:

پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو
هر شب من و دیدار،در این پنجره با تو

#محمد_علی_بهمنی


الهام پوریونس:

دلا چه ديده فروبسته اى؟
سپيده دميد…
سرى برآر
كه خوش عالمى ست عالمِ صبح

#طالب_آملى


الهام پوریونس:

آن كه در درون آسايش دارد،
همه‌ی دنيا را در آسايش می بيند.

?آنتوان دوسنت اگزوپری


الهام پوریونس:

?اول اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ اجل سعدی شیرین سخن گرامی باد?


پریسا گندمانی:

روزهایی که برای زندگی به ما داده اند آنقدر زیادند، که در عجبم
چه طور قدیس نمی‌شویم،
چطور نا‌اميديم
و فكر مى‌كنيم فرصت جبران نيست…!

?كريستين بوبن


بانو قهرمانی:

خب، آخرین ساعات فروردینه
قراره تو اردیبهشت، نازنین ترین دختر بهار، غافلگیر بشیم. یه پیشنهاد دارم.

تار ديدن يه آپشن خیلی خوبه.
تار بشنوی يه سری حرفا رو،
تار ببینی یه سری اتفاقا رو،
تار ناراحت بشی،
تار از يكی بدت بياد،
تار اميدوار بشی،
تار نا‌اميد بشی،
تار يه آدمی رو بخوای،
تار يه آدمی رو نخوای.
تار زندگی كنی،
هیچی واضح نباشه،
از همه چی خیلی مبهم رد بشی
اینجوری مثلا خیلی تار همه‌چی خوبه يا خیلی تار بد.
بی خيالی يه نوع تار ديدنه دیگه …

بی خیال درد، بی خیال قضاوت، بی خیال بی مهری، بی خیال …


الهام پوریونس:

یه آدمایی به تو فکر می کنند
و این یعنی دوجا زندگی کردن،
یکی همون جایی که هستیم
و یکی جایی که اونا مارو تصور می‌کنند
وقتی بهش فکر می‌کنید ،
خوشبختش کنید ،
بعضی ها فقط
در فکر ها فرصت خوشی دارند.

#صابر_ابر


الهام پوریونس:

روزی با خود فكر میكردم اگر اﻭ را با غريبهﺍﻯ ببينم، دنيا را به آتش میكشم.
اما، امرﻭز حاضر نيستم كبريتی روشن كنم تا ببينم ﺍو كجاست و چه میكند !

? دافنه دوموریه


الهام پوریونس:

همه ی ما
فقط
حسرت بی پایان
یک اتفاق ساده ایم
که جهان را
بی جهت
یک جور عجیبى
جدی گرفته ایم

#سید_علی_صالحی


بابک:

خط در خانواده ما ارثی بود.

نیاکانمان دور خلاف را خط کشیده بودند؛
کمر پدر بزرگم زیر بار خط فقر خمیده بود،
پدرم در خط تهران – تبریز بود،
که با خط ریشهای چکمه ایش
عاشق خط چشم مادرم شد

به شهر که آمدیم،
زلزله نیز مثل گاز،
مثل تلفن ؛
خطش را از زیر و روی خانه ی ما عبور داد

عاشق که شدم
زدم به خط شاعری
و حالا سالهاست،
خوشنویش خط نستعلیق هستم !

” ﺩاﻭﻭﺩ ﺳﻮﺭاﻥ ”


بانو قهرمانی:

روزها
بدجنس شده‌اند!
از شنبه‌اش بگیر تا پنج‌شنبه
دلتنگی‌ها را قایم می‌کنند
آن‌وقت شب‌ها در دل تاریکی
یواشکی دست به دست می‌کنند آن‌ها را

بیچاره جمعه!

صبح که بیدار می‌شود
می‌بیند تمام خانه‌اش
تلنبار شده از دلتنگی
بغض می‌کند
از همان اول صبحش


بانو قهرمانی:

ترسیده‌ای؟
از که؟
از جهان؟
من جهانت
از گرسنگی؟
من گندمت
از بیابان؟
من بارانت
از زمان؟
من کودکی‌ت
از سرنوشت؟
من هم از سرنوشت می‌ترسم…

#محمد_الماغوط (شاعر سوری)


الهام پوریونس:

تنها قاعده‌ی مطمئن این است که نه با هرکس، بلکه فقط با کسانی بحث کنید که آن‌ها را می‌شناسید و می‌دانید آن‌قدر عقل و هوش و عزت نفس دارند که حرف‌های بی‌معنی نمی‌زنند و آن‌قدر منصف هستند که اگر حق با خصم باشد، اشتباه خود را قبول می‌کنند.

#هنر_هميشه_بر_حق_بودن
#آرتور_شوپنهاور
ترجمه‌ی عرفان ثابتی

 


بانو قهرمانی:

هنوز هم‌ کارهای خوب زیادی برای انجام دادن باقی مانده است.

اینکه‌ وقتی دیگران شایعه می‌سازند، دهان‌مان را ببندیم.

اینکه بدون‌ خصومت به انسان‌ها لبخند بزنیم.

اینکه‌ کمبود محبت در جهان را از طریق محبت‌های کوچکتر در زمینه‌های شخصی‌تر و کوچکتر جبران کنیم.

به کارمان، ایمان بیشتری داشته باشیم.

صبر و‌ حوصله‌ی بیشتری داشته باشیم.

و برای انتقام جویی‌های حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم.

هرمان هسه


الهام پوریونس:

دكتر مي‌گفت، مردم مثل يك جنگل هستند، يك درخت را مي‌توان با تبر زد و انداخت، مي‌توان صد يا هزار درخت را با تبر زد و انداخت، ولي هيچ كس نمي‌تواند جنگل را بزند و بيندازد. هيچ كس اين قدرت را ندارد. پس بايد قدرتي مانند قدرت جنگل داشت. براي زنده ماندن نمي‌توان فقط به زندگي تكيه كرد. بايد به زندگي ديگران هم تكيه كرد. بايد جزئي از جنگل بود، به دليل اينكه جنگل، تقريبا هميشه دست نخورده باقي مي‌ماند.

“چاه به چاه”
رضا براهني


پریسا گندمانی:

?با یک کارت کتابخانه
بیش از گواهینامه‌‌ی رانندگی می‌توانید به جلو حرکت کنید

? روبن مارتینز

 


پریسا گندمانی:

مشوق خودت باش،
دنیا به اندازه کافی
از تو انتقاد می کند

خودت به این منتقدین اضافه نشو…


الهام پوریونس:

گفتند چگونه می‌گذرانی؟
گفت نه چنانکه خداوند تعالی خواهد
و نه چنانکه شیطان خواهد و نه
چنانکه خود خواهم.

گفتند چگونه؟
گفت از آن که خدای تعالی خواهد عابد باشم
و چنان نیستم و شیطان خواهد که کافر باشم
و چنان نیستم و خود خواهم که شاد
و خوش‌روزی و دارای ثروت کافی
باشم و چنان نیز نیستم!

#عبید_زاکانی


الهام پوریونس:


بانو قهرمانی:

هی تو
تسلیم نشو !
باشه؟

 


الهام پوریونس:


بانو قهرمانی:

چه کسی می‌فهمد
در دلم رازی هست!

می ‌سپارم آن را
به خیالِ شب و تنهایی خود…


بانو قهرمانی:

کسی که امید دارد
فقیر نیست
همیشه چیزی دارد
یادم رفت از آخرین کشتی بگویم
آخرین کشتی
حتی اگر هم نیاید
نمی‌گذارد که نام دریا و مسافرت
از یاد برود …!

#رسول_یونان


بانو قهرمانی:

داوریهای سخت درباره پذیرش بدن خویش، ملتي خلق می کند مرکب از دختران قد بلندی که قوز می کنند، زنان قد کوتاه سوار بر پاشنه های بلند، زنان چاقی ملبس به لباسهای همچون عزاداران، و زنان بسیار لاغری که تلاش می کنند خودشان را باد کنند تا چاق به نظر برسند، و انواع و اقسام زنان دیگر. نابود کردن بستگی غریزی زن به بدن طبیعی خود، اعتماد به نفس او را از بین می برد. این کار باعث می شود دائما نگران این باشد که فرد خوبی هست یا نه ، و ارزش خود را بر این مبنا بسنجد که چطور به نظر می آید، نه اینکه چه کسی هست.

زنانی که با گرگها می دوند
کلاریسا پینکولا لااس


الهام پوریونس:

همیشه عطر تو بی تاب کرده جانم را
چنان که باد بپیچد به خوشه ی گندم

#حسین_دهلوی


بانو قهرمانی:

پنجشنبه
باید با بعضی
از جاهای خالی بیشتر کنار آمد
اشک نریخت
حسرت نخورد
فقط دید و گذشت
پنجشنبه همین است
روز دوست داشتن هایی
که فقط عطرشان مانده
و اندکی خاطره
نه خودشان …

#فرشته_رضایی


بانو قهرمانی:

سفری که هزار کیلومتر طولشه،
با یه قدم شروع میشه.

اولین قدم رو امروز بردار.


سمیرا وکیلی:

چشم خون، حال پریشان، قلب غمگین، جان مست
کودکم! دستم پر از اسباب بازی های توست….

#فاضل_نظری


بانو قهرمانی:

‏در کشور من
‏نام هیچ زنی دریا نیست

‏دریا هزاران سال پیش
‏روسری آبی‌اش را از سر برداشت
‏و تمام زن‌ها کوه شدند.

حسین رضایی
شاعر افغانستانی


نازی تارقلی زاده:

خوشبختی، فهرست دارایی‌های لازم:
۱. یک کلبه
۲. دوستان
۳. اجتناب از رییس بازی‌ها، ارباب منشی، هم‌چشمی و درگیری
۴. تفکر
ممکن است دستیابی به خوشبختی دشوار باشد، ولی موانع آن عمدتا مالی نیستند

? تسلی‌بخشی‌های فلسفه
? آلن دوباتن


نازی تارقلی زاده:

عشق فعال بودن است، نه فعل پذيرى؛ پايدارى است، نه اسارت. به طور كلى، خصيصه فعال عشق در درجه اول نثار كردن است، نه گرفتن.
نثار كردن برترين مظهر قدرت آدمى است. در حين نثار كردن است كه من قدرت و ثروت و توانايى خود را تجربه مى‌كنم. تجربه نيروى حياتى و قدرت درونى كه بدين وسيله به حد اعلاى خود مى‌رسد، مرا غرق در شادى مى‌كند. من خود را لبريز، فياض، زنده و در نتيجه شاد احساس مى‌كنم.”

? هنر عشق ورزیدن
? اريك فروم


بانو قهرمانی:

زیبایی شب
چند برابر می‌شود
اگر تو شب بخیر بگویی…


بانو قهرمانی:

به چه می‌انديشی!
نگرانی بيجاست…

زندگی از نگاه سهراب:

عشق اينجا
و‎ ‎خدا هم اينجاست،

لحظه‌ها را درياب
زندگی در فردا نه،
همين امروز است!

#سهراب_سپهری


پریسا گندمانی:

شغل شریف عشق

از میان همه شغل های جهان ، عاشقی را برگزیدم که شغلی تمام وقت است ، کارفرمایی به جز خداوند ندارم و‌همکارم با درخت که می روید و با خورشید که می تابد و با زمین که می گردد.
همه روزها، روز عشق است و‌ نه پنج شنبه ها تعطیلم و نه جمعه ها.

شغلم حقوق ثابتی ندارد، بیمه و بازنشستگی هم؛اما تا بخواهی مزایا دارد.
و چه مزیتی از آن بالاتر که کارمند کوچکی باشی در سازمانی که خدا اداره اش می کند.

عرفان نظرآهاری?


بانو قهرمانی:

قویترین آدمها همیشه
کسانی نیستند که پیروز میشوند
بلکه آنهایی هستند که
وقتی میبازند،
تسلیم نمی شوند!
قوی بودن ویژگی خاص
افراد موفق است!


الهام پوریونس:

بهر یاری که جان دادم به پاس دوستی
دشمنی‌ها کرد با من در لباس دوستی

کوه پا بر جا گمان می‌کردمش دردا که بود
از حبابی سست بنیان‌تر اساس دوستی

بس که رنج از دوستان باشد دل آزرده را
جای بیم دشمنی دارد هراس دوستی

جان فدا کردیم و یاران قدر ما نشناختند
کور بادا دیدهٔ حق ناشناس دوستی

دشمن خویشی رهی کز دوستداران دوروی
دشمنی بینی و خاموشی به پاس دوستی

#رهی_معیری


یگانه قدیریان:

من اگر پیامبربودم
رسالتم شادمانی بود
بشارتم آزادی
ومعجزه ام خنداندن کودکان
نه ازجهنمی میترساندم
و نه به بهشتی وعده میدادم
تنها می آموختم اندیشیدن را
و انسان بودن را

#چارلی_چاپلین


الهام پوریونس:

تا نيمه چرا اي دوست ؟
لاجرعه مرا سركش
من فلسفه اي دارم:
يا خالي
و
يا لبريز…

#محمدعلي_بهمني

 


علی شمس:

بخشی از کتاب “دیوانه وار” اثر کریستین بوبن:

سیرک بیشتر از دو یا سه روز در دهکده ها توقف نمی کرد. ما وقتی برای پیدا کردن یک کشیش و رفتن سر کلاسهای درسش نداشتیم. اصول مسیحیت را دلقک درس میداد. او کتاب مقدس را باز می کرد و گاهی با لباس و آرایش مخصوص صحنه بود. این مطلب به نظرم خنده دار نمی آمد چون کاملا عادت داشتم او را به این شکل ببینم. من همیشه نگران دلقکها بودم، همیشه می ترسیدم برنامه شان موفق نباشد و مردم نخندند، این مسئله به نظر من، بدتر از افتادن از بالای طناب بند بازی بود. برنامه دلقکها برنامه خشنی است. اگر خوب نگاه کنیم فقط خشونت را در آن می بینیم: افتادن، بلند شدن، دوباره افتادن، گریه کردن، ادای احمقها را درآوردن، همه و همه به خاطر اینکه تمام بدجنسی های دنیا را به طرف خودمان جلب کنیم، و درست قبل از اینکه این بدجنسی ها له و نابودمان کند، آنها را به خنده تبدیل کنیم. به عقیده من لباس دلقک با داستانهای انجیل در تناسب کامل بود. وقتی ادای زن عطرفروش را درمیآورد واقعا شاهکار بود…


الهام پوریونس:

نه تنها پزشکی و مهندسی و نقاشی هنر است؛
بلکه زیستن نیز خود هنر است و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکل‌ترین و پیچیده‌ترین هنری است که انسان تجربه می‌کند…

?اریش فروم


الهام پوریونس:

چه بیکران ندارمت…
چه عاشقانه نیستی…!
#مریم_قهرمانلو
#خط_اسحاق_اکابری


پریسا گندمانی:

«من گمان می‌کنم هرکسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوست.
هیچ‌کس از آن‌جا خبر ندارد.
کلیدش فقط در دست صاحبش است.
آن‌جا، آدم هر تصور ممنوعی دلش بخواهد می‌کند.
عشق‌های محال،
هر آرزوی ناممکن و هر خواب و خیال خوش،
هر چیز نشدنی،آن‌جا شدنی است؛
یک بهشت- یا شاید جهنم ـ خودمانی و صمیمی که هرکس برای خودش دارد.
این باغِ اندرونی چه بسا از دید باغبانش هم پنهان است.
اما یک روزی و یک جوری آن را کشف می‌کند.»

? #گفت‌و‌گو_در_باغ
? #شاهرخ_مسکوب

 


بابک:

هميشه چيزهايی را كه نداشته ام
بيشتر دوست داشته ام
همچون «تو»
كه بسيار دوری
كه بسيار ندارمَت . . .

” پابلو نرودا ”


الهام پوریونس:

 


پریسا گندمانی:

هر توقعی،
حتی توقع آرامش
بیقراری می آورد…!

“اشو”


نازی تارقلی زاده:

هر خم از جعد پریشان تو زندان دلیست
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند

? سعدی


 

برگهای درختان
در باد می رقصند
و اشک آسمان
بر خاک می ریزد
بهار آمده است

#مجید_صانعی

@shersepid_abrha


پریسا گندمانی:

اگه به معجزه اعتقادى ندارى شايد يادت رفته كه خودت يك معجزه اى ?✋?


بانو قهرمانی:

شب هنگام بازمی آیم
تا به رویا دیدارت کنم
کسم نخواهد دید
و بازم نخواهد پرسید
خاطر آسوده دار
و در را باز بگذار!

#عباس_کیارستمی


نازی تارقلی زاده:

جیرجیرک ها یک کلمه بیشتر ندارند
با همان یک کلمه هم بی شک
چیزی به جز دوستت دارم
نمی گویند

دیوانه که نیستند
کدام کلمه را
می توان
تا صبح بیدار ماند
و این همه تکرار کرد ؟!

? رویا شاه‌حسین زاده
?صدای زنگ در آمد


بانو قهرمانی:

اگر صحنه‌ای را که در آن هستید دوست ندارید، اگر شاد نیستید، اگر تنها هستید، اگر وقوع حوادث را احساس نمی‌کنید، صحنه را ترک کنید؛ پرده‌ی جدیدی بکشید. اطراف خود را با بازیگران جدیدی پر کنید، نمایشنامه‌ی جدیدی بنویسید. اگر نمایشنامه‌ی شما خوب نیست، از صحنه خارج شوید و نمایشنامه‌ی دیگری بنویسید. میلیون‌ها نمایشنامه در دنیا وجود دارد؛ به تعداد آدم‌هایی که در آن زندگی می‌کنند.

? لئو بوسکالیا


پریسا گندمانی:

اعتراف !

واقعا هرچی میره روي سن و سالم؛حالم بهتر میشه !هيچوقت نمی‌خوام برگردم به دورانی که پوستم شادابتر اما قلبم چروک‌تر بوده !?


آرمان عصار:

پرسید چگونه‌ای؟
گفت چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کِشتی بشکند و هریک بر تخته‌ای بمانند؟
گفتند صعب باشد
گفت حال من هم چنین است.

تذکره‌الاولیاء
عطار/ عکس از تماشاخانه هامون رشت


پریسا گندمانی:

قتی چیزی را از دست می‌دهید، درسی را که از آن گرفته‌اید از دست ندهید.

? دالایی لاما


پریسا گندمانی:

چه قدر غم انگيز است كه مردم طوری بار مي آيند
كه به چيزی شگفت انگيز، چون زندگی، عادت می كنند.

?یوستین گوردر


بانو قهرمانی:

در
امتداد هر شب،
من هستم و تمامت تنهایی،
با خویشتن نشستن،
در خویشتن شکستن…

#حمید_مصدق


بانو قهرمانی:

گاهی اوقات زندگی حس طنز بی‌رحمانه‌ای دارد. آن چیزی که همیشه به دنبالش بوده‌ای را در بدترین زمان ممکن به تو می‌دهد.

“لیزا کلیپاس”


بانو قهرمانی:

‏هفته‌هایی که دو تا جمعه و یک غروب جمعه داره رو بیشتر دوست دارم
کم پیش میاد که شادی ما دو برابر غم‌هامون باشه.


نازی تارقلی زاده:

در سال ۱۸۰۹ بتینا برای گوته نوشت: “تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست بدارم” این جمله‌ی به‌ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید. از کلمه‌ی عشق مهم‌تر، کلمه‌های “همیشه” و “تمایل” است!
آنچه بین آن دو جریان داشت، عشق نبود،جاودانگی بود …

? جاودانگی
✍? #میلان_کوندرا


مریم سمیعی:

بیا ای بی وفای من
و امشب را فقط امشب
برای خاطر آن لحظه های درد
کنار بستر تاریک من ، شب زنده داری کن
که من امشب برای حرمت عشقی
که ویران شد
برایت قصه ها دارم
تو امشب آخرین اشکم بروی گونه می بینی
و امشب آخرین اندوه من مهمان توست
بیا نامهربان
و امشب را کنار بستر تاریک من شب زنده داری کن
چه شبهایی که من تا صبح برایت گریه می کردم
و اندوهم همیشه میهمان گوشه و سقف اتاقم بود
قلم بر روی کاغذ لغزشی دشوار می پیمود
که من در وصف چشمانت
کلامی سهل بنویسم
درون شعر های من
همیشه نام و یادت بود
درون قصه های من
همیشه قهرمان بودی
ولی امشب کنار عکس های پاره ات آخر
تمام شعرهایم را به آتش می سپارم من
درون قصه هایم ، قهرمانهارا
به خون خواهم کشید آخر
و دیگر شعرهایم بوی خون دارد
ببخش ای خاکی خسته
اگر امشب به میل من
کنارم تا سحر بیدار ماندی
برای آخرین شب هم ز چشمت عذر می خواهم
که امشب میزبان
رنج من گشتی
«خداحافظ»
برای آخرین لحظه «خداحافظ ….!؟»


نازی تارقلی زاده:

احساس می‌کردم که عشق دارد به نوعی نجاتم می‌دهد. حس می‌کردم عشق این بخت بلند را نصیبم کرده است تا من بتوانم با رنج بردن، شادمانی و حتی لذت‌جویی به آزادی دست یابم. دوستان من، عشق، بر خلاف آن ضرب‌المثل بی‌معنی، ما را کور نمی‌کند، بلکه بر عکس، چشممان را باز می‌کند. به یمن عشقی عبث به دختری معمولی، ناگهان فهمیدم که تا آن لحظه چه آدم بدطینتی بوده‌ام و حتی دریافتم که تا چه حد بدطینت بوده ام. از همان زمان فهمیدم چیزی که عشق را در دل بشر بیدار می‌کند، در قیاس با شناختی که خود عشق به ما می بخشد، هیچ اهمیتی ندارد. انسان به هر کس و هر چیزی هم که عشق بورزد رفته رفته بینا می‌شود، نه کور

?اعترافات یک قاتل
?یوزف روت
مترجم: علی اسدیان
✒نشر ماهی


بانو قهرمانی:

فرقی نمی کند
اول هفته باشد ،وسط هفته یا آخرش
مثلا غروب جمعه باشد یا صبح شنبه
یا بعد از ظهر سه شنبه …
در نهایت
برای خوب بودن حالت
باید کسی باشد
که با خنده اش چرخ زندگیت بچرخد
کسی که آنقدر دوستش داشته باشی
که حضورش، برایت زیبا کند
هر روز هفته را …!

#فرشته_رضایی


بانو قهرمانی:

‏من تُحِب، ليس نصفك الآخر،
‏هو أنت لكن في مكان آخر!

و آن کسی را که دوست داری،
نصف دیگر تو نیست
او تویی اما جایی دیگر..!

جبران خلیل جبران


بانو قهرمانی:

سفری که هزار کیلومتر طولشه، با یه قدم شروع میشه.

اولین قدم رو امروز بردار.


بانو قهرمانی:

زمان چیز عجیبی است میدود جلو میرود و دوست داشتنی ترین آدم های زندگیت را یا کهنه میکند یا عوض !!!
بعضی ها یا تغییر میکنند یا حقیقت درونشان مشخص میشود
زمان دیر یا زود به تو ثابت می کند که کدامشان ماندنی اند و کدامشان رفتنی ….!!!
دعا کنيم زمان بگذرد و دنیا پر شود از آدم های واقعی
آدم های که نه زمان آنها را عوض میکند نه زمین ……


یگانه قدیریان:

خوشا آن دم که بینی روی جانان
تو ‌باشی در یکی هم سوی جانان

#عطار_نیشابوری

۲۵ فروردین
بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد?


بابک:

یک روز، بر گونه ی این سرزمین، یک بوسه و بالای سرش، یک یادداشت می گذارم و می روم :

” آنچنان زیبا و غمگین خوابیده یی که دلم نیامد بیدارت کنم “.

“عزیز نسین”


بانو قهرمانی:

آدم های زیبا و دوست‌ داشتنی، به صورت تصادفی به وجود نمی‌‌آیند
زیباترین و دوست ‌داشتنی ‌ترین انسانهایی که می‌شناسیم،
آنهایی هستند که با شکست آشنا شده‌اند،
آنهایی که رنج را تجربه کرده‌اند،
آنهایی که از دست دادن را تجربه کرده‌اند،
آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کرده‌اند،

این افراد، زندگی را به شکل متفاوتی می‌فهمند،
آن را به شکل متفاوتی تحسین می‌کنند
و نیز به شکل متفاوتی حس می‌کنند
به همین دلیل ،
آرامترند و دوست داشتن و محبت به دغدغه‌شان تبدیل می‌شود.

وین_دایر


سمیرا:

وقتی تحصیلکرده هستید
که بتوانید
تقریباً
هر حرفی را بشنوید
بدون آنکه عصبانی شوید
یا اعتماد به نفستان را
از دست بدهید …

#رابرت_فراست


مریم سمیعی:

چشمهايت
عقيق اصل يمن
گونه ها
قاچ سيب لبناني
تو بخندي، شكسته خواهد شد
قيمت پسته هاي كرماني
# علیرضا آذر


بانو قهرمانی:

مثل درخت باش …
در تهاجم پاییز و زمستان
هر چه برگهایش را از دست دهد
باز روح زندگی را
برای بهار نگه می دارد .


بانو قهرمانی:

جمعه
شبیه من است
او هم
لبخند کسی را گم کرده
که این چنین
کلافه است و بی قرار…

#فرشته_رضایی


مونس احمدی پور:

جمعه ها ؛
باید که فارغ شد از این شهرِ شلوغ
دور شد از قیل و قال …
جمعه یعنی حالِ خوش ؛
جمعه یعنی ؛ بیخیال … !!!


بانو قهرمانی:

هوا آرام،
شب خاموش،
راه آسمان‌ها باز،
خيالم چون كبوترهای وحشی
می‌كند پرواز.

#فريدون_مشيرى


بانو قهرمانی:

آلبومی دارم
پر از عکس های تو
که فقط پنجشنبه ها بازش می کنم
و می نشینم به تماشایت
قهوه ای را تلخ می نوشم
و با شیرینی نگاهت
خودم را
به جمعه ای دیگر می رسانم …
تو تنها دلخوشی
پنجشنبه های منی !
#فرشته_رضایی


بانو قهرمانی:

همه چیز …
به طرز نگاه آدم بستگی داره
تو میتونی از هر چیزی که سر راهته لذت ببری یا به چشم مانع ببینیش
انتخاب با خودته


بانو قهرمانی:

شب با تو تمام می‌شود عشق من
یادم باشد راز پرواز را توی بال‌هات بنویسم
پرت بدهم در آبی آسمان
تا ته سرخی شفق منتظرت بمانم
بیایی بنشینی بر شانه‌ی راستم
و گونه‌ی چپم را ببوسی
بی‌ترس فردا بخندی بخندی بخندی
تا تمام شود این دوریِ تلخ شطرنجی
که ما را بر زندگی حرام کرد

گفته بودم من با نگاه تو آغاز می‌شوم؟
دل دل نکن پرنده‌ی من
پر بکش!
عشق آزادی می‌آورد.

#عباس_معروفی


 

امروز نیز
به خاطره جهان پیوست
و از ما
سایه ای بر دیواری نیز
بر جای نخواهد ماند

#مجید_صانعی

@shersepid_abrha


پریسا گندمانی:

وقتی آدم کسی را دوست نداشته باشد، نه در این سوی زندگی و نه در آن سو، اهمیتی ندارد که نمی‌تواند او را ببیند. وقتی آدم کسی را دوست دارد، همیشه چیزی برای گفتن یا نوشتن به او پیدا می‌کند، تا آخر عمر. آنچه ترس را برمی‌انگیزد، ناشناخته‌هاست. شما حقیقت را می گوئید و حقیقت سیلی یا تبریک و تحسین برایتان به ارمغان می آورد. از همه بدتر اینکه در هر صورت هیچکس حرفتان را باور نمی کند. حقیقت، باور نکردنی است.
یک زن به تنهایی وقتی که عاشق باشد،
زمین و آسمان را پر می کند، حتی اگر دخترکی هشت ساله باشد…

? کریستین بوبن
? ابله محله


پریسا گندمانی:

?ذهن بحث میکند و نتیجه نمیگیرد.

در حالی که دل سکوت میکند،
و به نتیجه میرسد.

این حقیقت، یکی از اسرار پیچیده ی زندگی است…

“اشو”

 


پریسا گندمانی:


پریسا گندمانی:

‏life is short , take the trip.
‏buy the shoes,
‏eat the cake ,
‏whatever is meant to be will be
_________________
‏‎زندگی کوتاهه، سفر برو.
‏‎کفش بخر،
‏‎کیک بخور،
هرچی که باید بشه میشه.

 


بانو قهرمانی:

خوبی ها نصیب کسایی میشه که باور دارن ؛
بهترها نصیب کسایی میشه که صبورن
ولی
بهترین ها
نصیب کسایی میشه که تسلیم نمیشن !
به امید بهترینها


بابک:

همه ما
فقط حسرت بی پایان
یک اتفاق ساده ایم
که جهان را ،
بی جهت ، یک جور عجیبی
جدی گرفته ایم . . .


پریسا گندمانی:

گاهی کودک باش!
جدی بودن را فراموش کن!
کودکان آرامش بیشتری دارند.
بزرگتر که می‌شوی زیباتر سخن می‌گویی ولی احساس و طراوتت را از دست می‌دهی!
کودک بودن کوچک بودن نیست،
لذت بردن‌ است!


بانو قهرمانی:

“اين زن رو نميشه شكست داد!”

زنی که قادر است با صدای کفتر چاهی و قورباغه ها به وجد بیاید،
زنی که با یک استکان چایی تازه دمش می تواند حال همه افراد خانواده را خوب کند،
زنی که می تواند مولانا گوش کند و خیاطی کند،
زنی که می تواند با خدا گپ بزند و قهوه بنوشد،
زنی که میتواند آنقدر ترانه “بوی باران” را بخواند که گندمزار گیسوانش بوی باران بگیرد،
زنی که می تواند وقت ظرف شستن بدون غیبت به دریا و جنگل برود،
زنی که می تواند با صدای بلند فکر کند،
زنی که می رقصد؛
همان زنی است که هیچکس نمی تواند او را شکست دهد…


بانو قهرمانی:

همیشه لبخند بزن
حتی اگر سخت باشد….

فقط لبخندت میتواند….
روز خاکستری ات رو رنگی کند…

 


نازی تارقلی زاده:

شازده کوچولو پرسید:
کی اوضاع بهتر میشه؟

? روباه گفت:
از وقتی که بفهمی همه چیز به خودت بستگی داره…

آنتوان دو سنت‌اگزوپری


بابک:

ای آیه‌ی مکرر آرامش!
می خواهمت هنوز …
آری هنوز هم
دریای آرزوی تو
در این دل شکسته‌ی من موج می زند
راهی به دل بجو …

” حمید مصدق ”


سمیرا وکیلی:

مریل استریپ: فکر می کنی
خدایی اون بالا وجود داره؟

وودی آلن: اگرم وجود داشته باشه،
اونقدری که تو نشون میدی
بالا نیست…!


پریسا گندمانی:

هيچ چيزى در طبيعت وجود نداره كه تمام سال رو شكوفا باشه، درمورد خودت صبور باش .?✋?


پریسا گندمانی:

گريه كن، ببخش ، ياد بگير و رد شو.
بگذار اشك هايت دانه هاى خوشبختىِ
آينده ات را آبيارى كنند. ?✋?


یگانه قدیریان:

 


مرگ پایان کبوتر نیست
به یاد استاد محمد ابراهیم جعفری


 


یگانه قدیریان:

میرسد روزی
که بی هم میشویم
یک به یک
از جمع هم کم میشویم

میرسد روزی
که ما در خاطرات
موجب
خندیدن و غم میشویم

گاه گاهی
یاد ما کن ای رفیق
میرسد روزی
که بی هم میشویم


پریسا گندمانی:

?گاهی کودک باش !

جدی بودن روفراموش کن…بچه ها آرامش بیشتری دارن!بزرگتر که میشي زیباتر حرف ميرني ولی احساس و طراوتت رو از دست میدی!

کودک بودن ؛کوچيک بودن نیس،لذت بردنه!?


یگانه قدیریان:
در سفر هر کس به مقصد میرسد می ایستد
من سفر را دوست دارم مقصد من رفتن است

استاد جعفری

 


 


با هفت هنر دیدن دنیا رفتیم
با قاصدکی به سمت رؤیا رفتیم
موسیقی و شعر و عکس جان داد به ما
تا ساحل بی کران دریا رفتیم
 الهام پوریونس

خوشبختانه،
درمیان آبهای طغیانی این زندگی،
چند جزیره کوچک هست، که بتوان
بدان پناه برد :
کتاب های زیبا،
شاعران،
موسیقی…

#رومن_رولان

 الهام پوریونس


بانو قهرمانی:

محبت نه از دریچه های قدرت

بلکه از روزنه های ریز تواضع وارد می شود.


پریسا گندمانی:

شاید من بهتر می‌دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می‌خندد .
تنها انسان است که به شدت رنج می‌برد و مجبور است خنده را بیافریند .

?نیچه


☘اگر عاشق خود نشده ای نمیتوانی ادعا کنی عاشق فرد دیگری هستی…
چرا که هیچ کس نمی تواند با دیگری بیش از آن حدی که قبلا با خودش پیش رفته است، پیش برود.


الهام پوریونس:

دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

#سعدی


نازی تارقلی زاده:

انسان بالغ بر دارایی‌هایش تمرکز می‌کند در حالی که انسان نابالغ بر چیزایی که نداره یا از دستشون داده!


پریسا گندمانی:

ما معانی رو یاد می‌گیریم
که چیزی نیستند،
ولی احساساتمان را نه
که همه چیزند …

? ژان لوک گدار


پریسا گندمانی:

هر چیزی که ما را خشمگین می سازد،
می تواند ما را به خودآگاهی و شناخت بهتر خودمان هدایت کند.
#کارل_گوستاو_یونگ


الهام پوریونس:

در سینه ام غمی ست که گفتن نمی توان
چون بغض غنچه ای که شکفتن نمی توان

سر می رود تلاطم خم نیز عاقبت
این راز را همیشه نهفتن نمی توان

تا صبح می چکد به دلم قطره قطره اشک
بر زخم، چون نمک زده، خفتن نمی توان

باید برای آینه ها چاره ای کنیم
با این همه غبار که رُفتن نمی توان

گیرم که لب به درددلی باز شد چه سود؟
آهی ست آتشین که شنفتن نمی توان…

#قاسم_اردکانی


بانو قهرمانی:

حقیقت زندگی اینه

اگه همه با تو شاد و خوشحالند،
پس مطمئنا در زندگیت خیلی سازش کرده ای.

اگه تو با همه شاد و خوشحالی،
پس مطمئنا اشتباهات زیادی از دیگران رو نادیده گرفته ای!


الهام پوریونس:

فردا اگر بدونِ تو باید سر شود!
فرقی نمیکند شبِ من کی سحر شود

#فاضل_نظری
#وقت_دلتنگی


الهام پوریونس:

حتی تو را
ز حافظه‌ی گل‌ گرفته‌اند

ای مثل من غریب
در این روزها ، بهار !

#محمدعلی_بهمنی


الهام پوریونس:

یک اثر هنری زیبا،
موسیقی، رقص، نقاشی، داستان؛ قادر است وراجی‌های درون ذهن ما را ساکت کند و ما را به جایی دیگر ببرد…

رابرت مک کی


الهام پوریونس:

“یادگار”

اگر چه باز نبینم به خود کنارِ ترا
عزیز می شمـرم عشق یادگار ترا

در این خزان جدایی به بوی خاطره ها
شکفته می کنـــــم از نو به دل بهار ترا

زبان شعله به گوشم به بی قراری گفت
حدیثِ سستی ِ قـــــول تو و قـــرار ترا

ز من جدا شده یی همچو بوی گل از گل؛
منـــــی که داده ام از دست، اختیــار ترا

شدی شراب و شدم مست بوسه ی تو شبی
کنـــــون چه چاره کنـــــم محنت خمار ترا؟

به سینه چون گل ِ عشقت نمی توانم زد
به دیـــــده می شکنم خـــــارِ انتظار ترا

چو بوی گل چه شود گر شبی به بال نسیم
سبـــــک برایـــــم و گیـــــرم ره دیـــــار ترا

همان فریفته سیمین با وفای توأم
اگر چه باز نبینم به خــود کنار ترا

سیمین بهبهانی


بانو قهرمانی:

مصرعی از خنده ی مادر اگر شعری شود

حافظ و سعدی نمیخواهد دگر دنیای ما

سیدمحمدرضالاهیجی


بانو قهرمانی:

شاد و خندان باش
این تعریف من از دینداری است.

غمگین بودن گناه است و شادبودن پرهیزگاری.

اگر بتوانی با تمام وجود و از ته دل بخندی، زندگی‌ات مقدس خواهد شد. خنده‌ از ته دل با تمام وجود پدیده‌ای یگانه و بی همتاست هیچ چیزی چون خنده‌ی از ته دل نمی‌تواند خنده‌ی تو را مقدس کند.
پس وقتی می‌خندی بگذار تمام سلولهای بدنت به همراه تو بخندند. بگذار خنده از فرق سر تا نوک پایت گسترش یابد.
بگذار به ژرف‌ترین و درونی‌ترین نقاط وجودت برسد.

آن گاه حیران خواهی شد که خنده چگونه تو را راحت‌تر از هر عبادتی به خدا نزدیک می‌سازد.
خداوند انسان های شاد را دوست دارد…

#اشو


پریسا گندمانی:

‎می‌دونی شانس چیه؟ شانس این‌که باور داشته باشی خوش‌شانسی

‎#تنسی_ویلیامز


الهام پوریونس:

مردن چقدر حوصله می‏خواهد
بی‏ آنكه در سراسر عمرت
یك روز, یك نفس
بی حس مرگ زیسته باشی!
امضای تازهء من
دیگر
امضای روزهای دبستان نیست
ای كاش
آن نام را دوباره
پیدا كنم
ای كاش
آن كوچه را دوباره ببینم
آنجا كه ناگهان
یك روز نام كوچكم از دستم
افتاد
و لابه‏ لای خاطره‏ ها گم شد
آنجا كه
یك كودك غریبه
با چشمهای كودكی من نشسته است
از دور
لبخند او چقدر شبیه من است!
آه, ای شباهت دور!
ای چشمهای مغرور!
این روزها كه جرأت دیوانگی كم است
بگذار باز هم به تو برگردم!
بگذار دست كم
گاهی تو را به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم!
بگذار …
بگذریم!
این روزها
خیلی برای گریه دلم تنگ است!

*قیصر امین پور


الهام پوریونس:

هیچ کس متوجه نمی شود
که برخی از افراد چه عذابی را تحمل می کنند
تا آرام و خونسرد به نظر بیایند…

?آلدوس هاکسلی


سامره:

و تکرارِ عجیبِ روزهای من :
صبح از نو
دوست داشتنت از نو


پریسا گندمانی:


این شما هستید که زندگی خود را
میسازید
و تابلوی زندگی خود را نقاشی
می‌کنید.
بهشت را نقاشی کنید و وارد آن
شوید.


مونس احمدی پور:

خودبین چنان شدی که ندیدی مرا به چشم

پیش هزار دیده ی بینا چه می‌کنی…!؟

#پروین_اعتصامی

#_۱۵_فروردین_سالروز_آسمانی_شدن
لیلی ادب ایران #بانو_پروین_اعتصامی
گرامی باد???


بانو قهرمانی:

صبح ها وقتی خورشید در می آید
متولد بشویم
هیجان ها را پرواز دهیم
روی اِدراک، فضا، رنگ صدا آسمان را بنشانیم.


بانو قهرمانی:

يك غزل مهمان من باش و پس از آن شب بخير

اگر سهم من از این همه ستاره
فقط سوسوی غریبی است

غمی نیست همین انتظارِ
رسیدنِ شب برایم کافیست…

#فروغ_فرخزاد

شبتون بخير?


ریحانه معتمدی:

ثمرِ حقيقى مديتيشن، آرامش درونى نيست، عشق است.

#جزء_از_كل
#استیو_تولتز

 


مونس احمدی پور:

چهره ی خودت را بدون آنکه به آینه نگاه کنی طراحی کن.
لابد به نظرت عجیب می آید. ولی اگر شروع به کار بکنی آنقدرها هم عجیب نخواهد بود. سعی کن آنچه را که از چهره ات به خاطر داری روی کاغذ بیاوری.
خطوط اصلی صورت تو چگونه اند؟
سرانجام خواهی دید که وقتی چهره ات را از راه اندیشه و خیال طراحی کنی، از طرحی که از راه نگاه کردن به آینه تهیه کرده ای به تو شبیه تر است ؛دلیل آن این است که بجای خطوط ظاهری، به طور یقین خطوطی که شخصیت ترا نشان میدهند، بدست آورده ای.

«پل کلی»

 


بانو قهرمانی:

مرزمون رو نگه داريم،
از يه جايي به بعد به سمت نابودي ميريم، نگذاريم كسي دلش برامون بسوزه، يه جايي همه چيز رو تموم كنيم و از نو شروع كنيم… نگذاريم آدمها تو دلشون از اين جمله ها برامون بگن: آخي ، چه حيف شد، آخي كاش مي رفت، آخي ، اين همه هم زحمت كشيد!
و خيلي هاي ديگه!
مهم نيست كه اونا چي ميگن، گاهي اوقات كه كم هم نيست، ترحم آدمها ما رو به سمتي ميبره كه نبايد، ما رو جايي نگه ميداره كه نبايد!
گاهي بايد ، اون چيزي كه بايد و آماده نابودي هست رو تمام كنيم تا بشه دوباره زندگي كرد، گاهي بسيار سخته اما ظرف ها هم براي بند خوردن ، فرصت و امكان محدودي دارند.
قوري هزار بار بند خورده حتما روزي چاي داغ رو روي پاي كسي ميريزه!
اونوقت ديره…

#صابر_ابر


سمیرا وکیلی:

? پدر در حال نصيحت پسر

هیچ وقت نذار کسی بهت بگه “تو نمی‌تونی کاری بکنی” حتی من، باشه؟
اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی، مردم نمی‌‌تونن خیلی کارها رو بکنن، دوست دارن تو هم نتونی.
اگه یه چیزی رو می خوای باید به دستش بیاری. مکث نکن!
در اين دنيا، برای كفری كردن آدمهای رذلی كه می خواهند همه چيز را از آنچه هست برايت سخت تر كنند راهی بهتر از اين نيست كه وانمود كنی از هيچ چيز دلخور نيستی.

? در جستجوى خوشبختى
✍? #گابريل_موچينو


بانو قهرمانی:

آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن …
بی نهایت لبخند می زنن …
این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده … اینکه «هر زخمی زدی ، هر‌ چیزی که گفتی فدای سرت …
من فراموش می کنم »…
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن …
زخمارو می شمارن …
حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ‌…
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن …
انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی …
آدم های صبور تا یه جایی میگن فدای سرت…

#حسین_حائریان


نازی تارقلی زاده:

از میان دو واژه انسان و انسانیت،
اولی در میان کوچه ها
و دومی در لابلای کتاب ها سرگردان است.

#ویکتور_هوگو


ندا:

قرار بود من در حافظیه ی شیراز باشم
تو با قطاری از مسکو بیایی!

شبی خوش از بهار و ‌باد و باران!
شاید ساقدوشی مست
از پاریس برایمان شرابی گس
عطری دلاویز ،
کمی هم لبخند زیتون بیاورد

باز یادم می‌آید ، قرار بود
انگشتری از غزل های حافظ به دستت کنم و با فالی سرخ
شعر زندگی را با هم آغازکنیم

چه کنیم!
در هر سه کشور انقلاب شد!
بر روسیه
سرخ ها حاکم شدند

در فرانسه
عاشقان، سر بر گیوتین دادند.
و در ایران …
البته که می دانی چه شد!

سالهاست که تو در کلیسای سن پترزبورگ
هر یکشنبه شمعی از دلتنگی‌هایت را به آتش می‌کِشی و من …
در سقاخانه ی محلّمان
نان و ماستی، نذر ِعاشقان ِگمنام می‌کنم!

عزیزم!
به هم برسیم یا نه
مهمّ نیست!

خدا کند
دوباره در هیچ کشوری
انقلاب نشود!

#حجت_فرهنگدوست


بانو قهرمانی:

ما همیشه در زندگی به دنبال یک انسان «درست» برای دوستی و رابطه هستیم.
اما وقتی رابطه‌های متعدد را در طول زمان تجربه می‌کنیم، کم کم به نتیجه می‌رسیم که انگار انسان درست وجود ندارد.فقط با نمونه‌‌های متنوعی از انسان‌های نادرست آشنا شده‌ایم.
همیشه هم می‌پرسیم: ” چرا چنین است؟”
شاید چون خود ما هم یکی از همین نمونه‌های انسان‌های نادرست هستیم و به دنبال کسی می‌گردیم که نادرستی مکمل ما را داشته باشد.
شاید بلوغ، پذیرفتن نادرستی‌های خودمان باشد..
تلاش برای تغییر دادنشان و انتخاب شیوه‌هایی از نادرستی که برای خودمان و دیگران کمترین هزینه را داشته باشد.
آن روز به دنبال انسان نادرست دوست داشتنی زندگی خودمان می‌گردیم،
به چشمانش نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که آنقدر دوستش داریم که بگوییم: “این همان مشکلی است که حاضرم یک عمر با آن زندگی کنم.”

#اندرو_بوید


سمیرا وکیلی:

هیچکس خودش را در هیچ رابطه ای مقصر نمیداند!
همه ی ما آنقدر غرور داریم،
که همیشه حق را به جانبِ خودمان میدانیم
از نظر خودمان،فرشتگانی هستیم،
که داشتیم زندگیمان را میکردیم
که یک نفر آمد و ما را با خاک یکسان کرد و رفت…
داخلِ شعرها
داخلِ متنها
میگردیم دنبالِ جمله ای که طرف مقابل را بکوبد و
ما را مظلوم ترین آدمِ دنیا نشان دهد…
گاهی یادمان میرود آدمی كه الان میخواهیم سر به تنش نباشد،
تا دیروز پُزَش را به عالم و آدم میدادیم!
کمی انصاف شاید….

علی قاضی‌نظام


الهام پوریونس:

از میلیون‌ها آدمی که در بین‌شان زندگی می‌کنیم و بیشترشان را به رسم عادت نادیده می‌گیریم ،
و بیشترشان به رسم عادت نادیده‌مان می‌گیرند، همیشه دو سه تایی هستند که توانایی شاد شدنمان را گروگان می‌گیرند،
که از روی بوی‌شان می‌شناسیم‌ شان. حاضریم بمیریم اما بدون آن‌ها زندگی نکنیم….

#آلن_دوباتن


الهام پوریونس:

مجال خواب نمی‌باشدم

زِ دست خیال…

? #سعدی


الهام پوریونس:

ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﺗﺤﻤّﻞ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ
ﯾﮑﯽ ﺗﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ
ﯾﮑﯽ ﻣﯽ ﺷِــــﮑﻨﺪ …
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺸﮑﻨﻨﺪ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺩﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ …

#رﺳﻮﻝ_یوﻧﺎﻥ


 یک جرعه غزل (نظامی)
پرواز کنم بال و پرم می شکند
پر باز کنم بال و پرم می شکند
چون شاپرکی نشسته بر خارستان
تا ناز کنم بال و پرم می شکند
#نغمه_مستشار_نظامی


پریسا گندمانی:

?همه می دانیم که احتمال خطا داریم،
مگر آنکه آن قدر نادان باشیم که
به “ادراک بی عیب و نقص”معتقد باشیم.

?اروین دی یالوم


سامره:

همه می دانیم که احتمال خطا داریم،
مگر آنکه آن قدر نادان باشیم که
به “ادراک بی عیب و نقص”معتقد باشیم.

?اروین دی یالوم


سامره:

من موهای منیژ را بیشتر از هر چیزی توی این دنیا دوست دارم یعنی اول موهای منیژ را دوست دارم، بعد مادرم را، بعد… نه، اول مادرم را دوست دارم، بعد موهای منیژ را، بعد خود منیژ را، بعد ستاره‌ها را.
بعضی وقت‌ها چندتا گل یاس از توی باغچه می‌چیند و می‌گذارد لای موهاش.
یک بار گفتمش: “منیژ کاش من یاس بودم. خوش به حال یاس‌ها.”
.
?تهران در بعد از ظهر
#مصطفی_مستور


بانو قهرمانی:

شبهاى همه مان بايد مثلِ پادگان شود!
به ما زبانِ خوش نيامده،
بايد خواب را اجبارمان كنند…
خاموشى بزنند
و تمام…

#علی_قاضی_نظام


الهام پوریونس:

آن كس که شتاب دارد ،
عاشق نیست ،
تشنه ای ست که معشوق را
چشمه ی آب شیرین
تصور کرده است .
وقتی دوید و رسید و
نوشید و ورم کرد،
رها می کند و
می رود .
محبوب ،
چشمه ی آبِ شیرین نیست ،
هوای خنکِ دمِ صبح است….

#نادر_ابراهیمی


الهام پوریونس:

ای بهار …
‌ای همیشه خاطرات عزیز!
عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و تو را؟
تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودانه پشت میز
یک جهان ترانه‌ام شکسته در گلو
شعر بی‌جوانه‌ام نشسته روبرو
پشت این دریچه‌های بسته
می‌زنم هوار . . .

ای بهار‌ !
ای بهار ! ‌
ای بهار !

#فریدون_مشیري


الهام پوریونس:

همه خوشبختی رو دوست دارند ، هیچکس رنج رو دوست نداره . اما شما نمیتونی رنگین کمان رو داشته باشی بدون کمی باران

#اینگمار_برگمان


پریسا گندمانی:

 


الهام پوریونس:

احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می‌شود
و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.
بهانه‌ها جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند!

یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی

به بهانه زادروز نادر ابراهیمی


بانو قهرمانی:

صبح آغازیست برای دویدن درروزگار
درپیچ وخم های تردید

نمیدانندکه زندگی
آتشی همیشه فروزنده است
وسردنمیشودهرگز


الهام پوریونس:

چه کارهایی که می‌بایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،
فرصتی مناسب را انتظار می‌کشیدیم،
تنبلی می‌کردیم و برای اینکه مدام به خود می‌گفتیم:
«چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.»
زیرا نمی‌دانستیم هر روزی که می‌گذرد
بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است.
تصمیم‌گیری، تلاش و عشق‌ورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم.

#مائده_های_زمینی
#آندره_ژید


الهام پوریونس:

بر سبزه گره زدم که بگشاید عشق
این بار گره گشا شود شاید عشق

روزی به تو می خورد گره تقدیرم
دیگر گره ای اگر نیفزاید عشق!

#علی_سلیمیان


الهام پوریونس:

بجای گره زدن سبزه ی امروز و فرداها که نحسی هیچ سیزده ای بدر نمیشه برای هم آرامش و عشق رو آرزو کنیم هرکجا که هستیم در هر حالی آرزو کنیم برای هم، از اینجا که نشستیم تا اون جا که نشونه ای از بودن کسی نیست برای هم آرزو کنیم.آرزو کنیم برای دور شدن افکار پریشان و احساسات غلط،برای دلهای شکسته و دست های پر از التماس.برای چشم های خیس و قلب های همیشه دلتنگ.بجای دور شدن نحسی سیزده برای خوشی های درازمون،لبخندهای بلند و آرامش همیشگیمون از ته قلبمون آرزو کنیم. . .

حاتمه ابراهیم زاده


سمیرا وکیلی:

دیگر سبزه ای را گره نزن!

سیزدهمین روز که رسید، از خانه که بیرون رفتی، نحسی را که به در کردی، در آب و آینه که نگریستی، هزار و یک آرزو که کردی ، این بار اما دیگر سبزه را به سبزه ای گره مزن زیرا ما گره های بسیار داریم تو دیگر گره ای تازه میفکن.
کاش هر کس به قدر توان دو سرانگشتش ، یا به سر سوزنی گره ای را باز کند که ما گره گشا می خواهیم نه گره ساز.
گره از کار فرو بسته کسی یا گره از ابروان به غم مبتلایی را.

اگر بهار است و اگر همذات بهارانی ،
چو غنچه گرچه فروبستگی ست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش


بانو قهرمانی:

صبح یعنی
وسط قصه‌ی تردید شما
کسی از در برسد
نور تعارف بکند…


پریسا گندمانی:

صبح آغازیست برای دویدن درروزگار
درپیچ وخم های تردید

نمیدانندکه زندگی
آتشی همیشه فروزنده است
وسردنمیشودهرگز


مونس احمدی پور:

.نمیدانم آرزویت چیست ؟

اما من برای رسیدن تو به آرزویت،

دستانم را به آسمان

و سبزه دلم را

به نیت تو وآرزوهایت

گره میزنم.

سیزده بدر روز آرزوهاتون مبارک


یگانه قدیریان:

و من گره خواهم زد
چشم ها را با خورشيد
دل ها را با عشق

سايه ها را با آب
شاخه ها را با باد
سبزه عمرتان گره خورده با شاديها …

روز طبیعت و سيزده بدر مبارک…❤?


بانو قهرمانی:

«شب بخیر» ‌های سرشبی را
از کنارش ساده نگذرید
معنی هرچیزی را می‌دهد بجز شب بخیر!
منتظر مانده …
برای حرف هایتان!

?سینا صحرایی


پریسا گندمانی:

کمی مهربان‌تر از آنچه لازم است.
چه عبارت شگفت‌انگیزی! مهربان‌تر از حد نیاز! چون مهربون‌ بودن کافی نیست انسان باید مهربون‌تر از چیزی که لازمه، باشه! علت علاقه‌ام به این عبارت، به این مفهوم، اینه که یادم می‌اندازه که ما به عنوان انسان، نه تنها می‌تونیم مهربون باشیم، بلکه اندازهٔ مهربونی‌مون هم، دست خودمونه!

#آر_جی_پالاسیو


در عرش خدا ذکر لبالب صلوات
در دشت بلا نور شباشب صلوات
فرمود ندیده ام به جز زیبایی
بر طاقت زهرایی زینب صلوات

#نغمه_مستشار_نظامی


مونس احمدی پور:

در زندگی هر کدام از ما
چیزهایی هست
حتی اندک و کوچک
که دیگران ندارند یا حواسشان نیست
بیا برای همان اندک ها
بخاطر همان کوچک ها
لبخند بزنیم!


پریسا گندمانی:

یاد گرفتم که بهار
چِلچِله ی موی تو است
آن رُخ و آن گونه ی سرخ
آن خَمِ اَبروی تو است
یاد گرفتم که بهار
بوی گلِ نسترن است
عطرِ هوای قَدَمَت
شرابِ انگورِ تو است
یاد گرفتم که بهار
همیشه در راهِ تو است
پیش به یک جاودانگی
در رَهِ مقصودِ تو است
یاد گرفتم که بهار
همان نگاهِ آشِناست
همان که در همسایگی
حرفِ دلَش فقط خداست

#فرناز_ناصری_نسب

 


 

نردبان زندگی در دست توست
ایستادی سخت، ناز شست تو
تو نباشی پله ها گم میشوند
هر چه هستم درقبال هست تو
#الهام_پوریونس


پریسا گندمانی:

لذتی بالاتر از این نیست که
کسی را بیابی که جهان را
مانند تو ببیند،
تنها در این صورت است که
میفهمی دیوانه نبوده ای!

?کریستین بوبن


هاله:

و نخوانیم کتابی که در آن باد نمی‌آید
و کتابی که در آن پوست شبنم تر نیست
و کتابی که در آن یاخته‌ها بی بعدند
و نخواهیم مگس
از سر انگشت طبیعت بپرد
و نخواهیم پلنگ
از در خلقت برود بیرون
و بدانیم اگر کرم نبود
زندگی چیزی کم داشت
و اگر خنج نبود لطمه
می‌خورد به قانون درخت
و اگر مرگ نبود
دست ما در پی چیزی می‌گشت
و بدانیم اگر نور نبود
منطق زنده پرواز دگرگون می‌شد
و بدانیم که پیش از مرجان
خلایی بود در اندیشه دریا‌ها
و نپرسیم کجاییم
بو کنیم اطلسی تازه بیمارستان را
و نپرسیم که فواره اقبال کجاست..!

سهراب سپهری

 


 

مونس احمدی پور:

تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

خطاست این که دل دوستان بیازاری
ولیک قاتل عمد از خطا چه غم دارد

#سعدی
خط:استاد #امیرخانی


الهام پوریونس:

 

رونق عهد شباب است دگر بستان را
می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

#حافظ


الهام پوریونس:

کاش ما آن دو پرستو بوديم
که همه عمر سفر می‌کرديم
از بهاری به بهار ديگر

فروغ فرخ‌زاد


الهام پوریونس:

شهر می خوابد به لالایی سکوت، اختران نجوا کنان بر بام شب
نرم نرمک باده ی مهتاب را، ماه می ریزد درون جام شب!

#فریدون_مشیری


علیرضا:

دوست داشتن كسي كه دوستت نداره ،
مثل منتظر موندن واسه كشتي توی فرودگاهه …

 


علیرضا:

اگه همیشه غذای سالم بخوری
مرتب ورزش کنی و اصلا لب به سیگارنزنی،
تندرست خواهی مرد !

?آل پاچینو


علیرضا:

شازده کوچولو پرسید:
از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه گفت:
تا وقتی هست نمی فهمی…


هاله:

دستان تو رايحه ي باد
رايحه ي خاك و آب را
در دل كوهسار دلم زنده مي كند
آن زمان كه از تو ميگويم
آب و باد و خاك
آتش ميشوند
و عشق تو را فرياد مي زنم


هاله:

درسیاره کوچک ما، عقاید بیش از طاعون وزلزله موجب بلایا شده است.

“ولتر”


بانو قهرمانی:

نمی شود که تو باشی و شعر هم باشد
نمی شود که تو باشی
ترانه هم باشد
نمی شود که شب هنگام
عطر نگاه تو باشد
« محبوبه های شب » هم باشند.

نمی شود که تو باشی
من عاشق تو نباشم
نمی شود که تو باشی
درست همينطور که هستی
و من ، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم
نمی شود ، می دانم
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد
#نادر_ابراهيمی


ریحانه معتمدی:

بهار تويى
كه در دم دماى تو
مى شكفم.
حتا اگر،
از يخبندانِ جهان
دلسرد شده باشم.

#ياور_مهدى_پور


بانو قهرمانی:

پنجشنبه که می شود
کمی بیشتر
هوایم را داشته باش …
بیشتر نگرانم باش
بیشتر بگو
دوستت دارم
پنجشنبه دلش نازک است
زود می گیرد…!
#فرشته رضایی


یگانه قدیریان:

داشتن دوست خوب، غم را از بين نمی برد…
اما كمک ميكند محكم سرپا باشيم، درست مثل چتر خوب كه باران را متوقف نمی‌کند، اما كمک می‌كند
راحت زير باران قدم بزنيم.

#ويكتور_هوگو

 


الهام پوریونس:

همیشه درد از نبودن ها نیست!
درد از بودن هایی است که
شباهتی به خاطرات گذشته ندارند!
مانند بریدن دست با کاغذ
عجیب می سوزاند عجیب…

#فاطمه_صفری


فائزه مهدوی:

وقتی درختی را از تنه قطع می کنند،
از پایه، جوانه زدن را آغاز می کند.
همین طور روح آدمی؛
روحی که در زمان شکوفایی ضایع می شود،
راه خود را
به سوی بهار و کودکی آینده نگر باز می جوید،
به خیال این‌که شاید آن‌جا
امیدهای تازه ای کشف کند
و دوباره این رشته های پاره شده را،
به هم گره بزند.

در مورد درخت،
ریشه ها سریع رشد می کنند
و پر از شیره می شوند،
ولی این فقط کمی به زندگی شباهت دارد
و این درخت،
دیگر هرگز درخت سالمی نخواهد شد.

#هرمان_هسه


الهام پوریونس:

هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست

نه هر آن چشم که بینند سیاهست و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصرست

هر که در آتش عشقش نبود طاقتِ سوز
گو به نزدیک مرو کآفتِ پروانه پَرست

#سعدی


یگانه قدیریان:


?عاشقم نشو
تو تابستانی و من شکوفه بادام
نزدیکتر بیایی
خواهم پژمرد
عرفان نطرآهاری


الهام پوریونس:

من با نفس‌های تو

بیدار می‌شوم …
از صدف درآمدی دیروز
و حالا بر کف دست من
پرواز را دل دل می‌کنی!
گفتم؟
پیش از تو
هیچ مرواریدی پروانه نشد …

#عباس_معروفی


با هم عکسی داشتیم
که بین من و تو سه چهار نفر ایستاده بودند
همگی به هم چسبیده اما
حالت صورت من و تو با آن ها فرق داشت
از این فاصله هیچ وقت خوشم نمی آمد
برای همین
پیش از ظهر ،آدم های بینمان را
از هر دو طرف بریدم و
دور ریختم
خودمان را به هم چسباندم
نزدیک و نزدیک تر.
طوری که انگار کنار هم ایستادیم
حالا عکس دلخواه من
روی دیوار پذیرایی
حال خانه را خوش کرده
فقط کمی
کمی که نه خیلی خنده دار شده
ساختمان پشت سرمان
پنجره ندارد و
رنگ آستین چپ پیرهن تو آبی ست
دست راست من هم النگو دارد
دستی که تو بازوی آن را
بی دغدغه می فشاری

رسول ادهمی


نازی تارقلی زاده:

‎شادترین مردم بهترین چیزها را در زندگی ندارند، بلکه آن‌ها بهترین برداشت را از زندگی دارند

#کاترین_پاندر


نازی تارقلی زاده:

 

خنديدن يک نيايش است…!!!
اگر بتواني بخندی و بخندانی ،
آموخته اي که چگونه نيايش کني …
هنگامي که هر سلول بدن تو بخندد ،
هر بافت وجودت از شادي بلرزد ،
به آرامشي عظيم دست مي يابی .
کسي ميتواند بخندد ،
که طنز آميزي و بازيهای روزگار را میشناسد .
کوتاه ترين راه برای گفتن دوستت دارم ، لبخند است!!
يادتون باشه آدمهاي خندان و شاد به خداوند شبيه ترند …
??
#ناشناس


بانو قهرمانی:

 

هر شب شما و تخت خوابتان 858,240 کیلومتر به دور خورشید و 6,256,000 کیلومتر به دور مرکز کهکشان راه شیری سفر ميكنيد!

الهام پوریونس:

آنهایی که دوستمان دارند خیلی بیشتر از کسانی که از ما متنفرند ترسناکند.مقاومت کردن در برابرشان هم دشوار تر است.

#کریستین_بوبن

الهام پوریونس:

به تناسخ فکر کن
شاید چند نسل آنطرف تر
تو ماهی شوی و
من ماهیگیر!

? #مریم_موافقی

?عکس, یک نهنگ بلوگا در حال تماشای مراسم ازدواج مربی اش اثر Adams Erin

الهام پوریونس:

گاهی باید از دیگران فاصله بگیری
اگر اهمیت دادند
ارزشت را خواهی فهمید
و اگر اهمیتی ندادند
خواهی فهمید کجا ایستاده ای . . . !

#محمود_دولت_آبادی

پریسا گندمانی:

آدم های ساده را دوست دارم،،،
کسانیکه بدی ها را باور ندارند
و به همه لبخند میزنند..
می توان ساعتها آنها رامانند تابلوی
زیبایی تماشا کرد!!!!
آنها بوی ناب آدمیت می دهند.

پریسا گندمانی:

جاذبه ي چشمهات !

درس زیاد می‌خوندم و هر جایی که برام مهم بود، با یه مداد ؛زیرش خط میکشیدم!
“قانون اول نیوتن” همیشه یکی از سوال‌ های امتحانی بود ، قانون جاذبه هم …

گفتم جاذبه ، یاد چشم‌های مادرم افتادم. یاد چشم‌های بی بی. یاد چشم‌های تو …

و چشم عضو مهميه… اگه نه ؛ زن‌ها اینقدر با دقت و رو به آینه ؛ زیرش روبا مداد خط نمی‌کشیدن !

حميد جديدى?

بانو قهرمانی:

كسي كه به باور و پشتكار خود اعتماد دارد
ارزشى براى شانس قائل نيست…

الهام پوریونس:

الهام پوریونس:

بهار تویی
که می آیی و دستهایم
شکوفه می دهند ناغافل!
تویی که با تمامِ خستگی
باز هم آرامشی!
باز هزار ستاره ی بی افول
هزار پروانه ی بیقرار
هزار شوق بی دلیل را
در خلوتِ آغوشِ من میریزی انگار
بهار تویی…

الهام پوریونس:

اجازه نده آدمایی که
کمترین کار رو برات میکنن،
بیشترین کنترل رو احساساتت داشته باشن…

بانو قهرمانی:

Night is an opportunity to
Think of your dreams.
Maybe tomorrow morning
Your most unlikely wish
Fulfill …
شب فرصتی است تا
به رؤیاهایتان فکر کنید.
شاید صبحِ فردا
محال ترین آرزویتان
براورده شود…

پریسا گندمانی:

▫کسانی که به من می‌گویند تو به جهنم می‌روی و ما به بهشت، مرا خوشحال می‌کنند . چون مطمئن می‌شوم که با آن‌ها به یک جا نمی‌روم .

?مارتین ترمن

هاله:

یه مدل دوستت دارم هست
که گفته نمیشه؛ فقط فهمیده میشه بهش میگن
دوستت دارم واقعی!

7 فروردین زادروز خسرو_شکیبایی
بازیگر، فیلمنامه نویس
و صدا پیشه ی ایرانی

الهام پوریونس:

ناگهان
شیشه های خانه بی غبار شد
آسمان نفس کشید
دشت بیقرار شد
بهار شد…

#سعيد_بيابانكى

پریسا گندمانی:

?نيگاه !

باید بتونی به چیزای ساده‌، به یه درخت، به یه مورچه، به جریان آب در رودخونه نيگاه کنی

ــ فقط نيگاه

ما حتی به این چیزای ساده هم به معنای واقعی؛نيگاه نمی‌کنیم.

کریشنامورتی?

بانو قهرمانی:

عید واقعی برای کسی است که پایان سالش را جشن بگیرد نه آغاز سالی که از آن بی خبر است.

۷ فروردین زادروز صدای زندگی، مرد تکرا

الهام پوریونس:

نومیدم از وفای تو اکنون به غایتی

کز بی وفایی تو ندارم شکایتی..

#طوفی_تبریزی

پریسا گندمانی:

? انسان به کندی تغییر می‌کند، به همان کندی‌ که بهار تبدیل به تابستان و تابستان تبدیل به پاییز و پاییز تبدیل به زمستان می‌شود؛ هرگر کسی نمی‌فهمد در کدام لحظه بهار تبدیل به تابستان می‌شود. یک روز صبح از خواب بیدار می‌شویم و حس می‌کنیم هوا گرم است. تابستان وقتی ما در «خواب» بودیم فرارسیده است.

? اوریانا فالاچی

پریسا گندمانی:

ز پوچ جهان هيچ اگر دوست دارم
ترا ای کُهن بوم‌وبر دوست دارم
گرانمایه زرتشت را من فزونتر
ز هر پیروپیغامبر دوست دارم

? مهدی اخوان ثالث

۶فروردین، زادروز پیامبرباستان، زرتشت گرامی باد

الهام پوریونس:

ما میتوانیم خیلی چیزها به آدمهای اطرافمون هدیه کنیم.
مثل عشق, لذت و محبت…!
اما لیاقت داشتن اینها رو,
ما نمیتونیم بهشون بدیم!

? ژواکیم ماشادو آسیس

الهام پوریونس:

می‌برم جای دیگر جنس محبت، چه کنم
این متاعی‌ست که در کوی تو با خاک یکی‌ست

#شفایی_اصفهانی

بانو قهرمانی:

٦فروردین زادروز زایش
آشو زرتشت گرامی باد

این روز در ایران باستان
روز امید نام دارد
یا روز نوروز بزرگ
خوانده میشود
و مراسم آن باشادی
و آب پاشی
برگزار میشود
این روز بزرگ مبارک

جوان صیاد:

صبح ها
لبخندےبچسبانید گوشـہ لبتان
دلیلش مهم نیست
اصلا نیازی بـہ دلیل ندارد
لبخند است دیگر
هفت خان رستم ڪـہ نیست
سلام
صبح بخیر

بانو قهرمانی:

‍ جان دل
دلم تغییر میخواهد

دلم باران
دلم دریــــــــــا
دلم لبخند ماهی‌ها
دلم اِغوای تاکستان به لطف مستی انگور
دلم بوی خوش بابونه می‌خواهد

دلم یک باغ پرنارنج
دلم آرامشِ تُرد وُ لطیفِ صبح شالیزار
دلم صبحی
سلامی
بوسه‌ای
عشقی
نسیمی
عطر لبخندی
نوای دلکش تار و کمانچه
از مسیری دورتر حتی!
دلم شعری سراسر دوستت دارم!
دلم دشتی پر از آویشن و
گل پونه می‌خواهد…

دلم مهتاب می‌خواهد که جانم را بپوشاند
دلم آوازهای سرخوش مستانِ بیدل،
نيمه شب‌ها زير پوست مهربان شب
دل ای دل گفتن شبگردهای عاشق ِديروز
دلم دنيای اين روز من و ما را
به لطف غسل تعميد کشيش عشق
از اول مهربان‌تر!
شادتر!
آبادتر!
حتی بگويم زير و رو وارونه می‌خواهد

دلم تغییر می‌خواهد!
دلم تغییر می‌خواهد…

بتول مبشری

بانو قهرمانی:

بعضی چیزها درجهان
خیلی مهم تر از دارایی هستند
یکی از آنها
توانایی خوش بودن
با چیزهای ساده است
دیل کارنگی

بانو قهرمانی:

داستان شب
بهانه است برای با هم بودن
دور هم نشستن
شنیده شدن
صدای افسانه ها را می شنوی؟

پریسا گندمانی:

‌ آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی نمی آموزند
وجدان هستی را مجبور می کنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد تکرار کند
تا فرد آن چیزی را که آن اتفاقات ناگوار می خواهند آموزش دهند، یاد گیرد.
آنچه که انکار میکنی تو را شکست میدهد، آنچه که قبول می کنی تو را تغییر میدهد.

#کارل_گوستاو_یونگ
@shirinemami

صبح ها را
لبخندی بچسبانید گوشه لبتان!
دلیلش مهم نیست
اصلا نیازی به دلیل ندارد
لبخند است دیگر،
هفت خان رستم که نیست!

یک لیوان چای تازه دم بنوشید
یک موسیقی خوب برای خودتان پخش کنید
و گذشته و آینده را بگذارید
به حال خودشان
مهم،
همان صبح،
همان لبخند،
همان چای
همان موسیقیست!

#مهدى_حسن_زاده_تبريزى

بانو قهرمانی:

مهم نیست که مرا
از ملاقات ماه و گفت و گوی باران بازداشته اند

من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد…

#سیدعلی_صالحی

ریحانه معتمدی:

انسان همواره به خاطر رعایت ادب،
بیش از حد به دیگران میدان می‌دهد
و آنها هم از این موضوع برای آزار دادن انسان استفاده می‌کنند.

روبر مرل

بانو قهرمانی:

چیزی بگو
مثل بهار
مثلا شکوفه کن
یا ببار
مانند رحمتی بر درونم
یا رنگین کمان باش و
روحم را در آغوش بگیر
چیزی بگو
فراتر از حرف باشد!
جانم را لمس کند
چیزی بگو
مثلا کنارت هستم..
#تورگوت_اویار

بانو قهرمانی:

ﺟﺰﯾﺮﻩﺍﯼﺳﺖ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ
ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺍﺑﯽﺳﺖ ﻧﺎﮔﻔﺘﻨﯽ
ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻧﺎﮐﺮﺩﻧﯽ
ﺑﻪﺭﺍﺳﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﮔﻞ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺧﻨﺠﺮ ؟
ﯾﺎ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ ؟
ﯾﺎ ﺗﻮﻓﺎﻥ ﻭﯾﺮﺍﻥﮔﺮ ؟
ﯾﺎ ﺍﺭﺍﺩﻩﯼ ﺷﮑﺴﺖﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ؟
ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥﭼﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻡ
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﺗﻮ ﻋﺸﻖ ﻣﻨﯽ
ﻭ ﺁﻥﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﻤﯽﺍﻧﺪﯾﺸﺪ
#نزار_قبانی

یگانه قدیریان:

رابطه ها در دو حالت زیبا می شوند:

?نخست پیدا کردن شباهت ها
?دوم احترام گذاشتن به تفاوت ها

هاله:

واعظ نه ترا پایه گفتار بلندست
آواز تو از گنبد دستار بلندست

در کعبه ز اسرار حقیقت خبری نیست
این زمزمه از خانه خمار بلندست

مژگان تو از خواب گران است نظربند
ورنه همه جا شعله دیدار بلندست

یک شعله شوخ است که در سیر مقامات
گاه از شجر طور و گه از دار بلندست

از بی هنران شعله ادارک مجویید
این طایفه را طره دستار بلندست

تن چیست که با خاک برابر نتوان کرد؟
از کوتهی ماست که دیوار بلندست

کوته بود از دامن عریانی مجنون
هر چند که دست ستم خار بلندست

غافل کند از کوتهی عمر شکایت
شب در نظر مردم بیدار بلندست

هر چند زمین گیر بود دانه امید
دست کرم ابر گهربار بلندست

صائب ز بلند اختری همت والاست
گر زان که ترا پایه گفتار بلندست

صائب تبریزی

الهام پوریونس:

یک جایی می‌رسد که آدم دست به خودکشی می‌زند ؛ نه اینکه تیغ بردارد رگش را بزند ، نه ! قید احساسش را می‌زند …!

? چارلز بوکفسکی

ندا:

گنجیشکک اشی مشی بارون خورده خیس شده افتاده تو حوض نقاشی!

بانو قهرمانی:

اگه رسالت نوروز فقط همین لبخند باشه
من نوروز رو به همه ی عیدا و جشنا ترجیح میدم

آدمهای هم فرکانس ، همدیگر را پیدا
می کنند !
حتی از فاصله های دور
از انتهای افق های دور و نزدیک
انگار جایی نوشته باشند که اینها باید به هم برسند
یک روزی یک جایی ، با هم برخورد
می کنند
آنوقت میشوند همدم
میشوند دوست
میشوند رفیق
اصلا میشوند هم شکل
حرفهایشان میشود آرامش
خنده هایشان ، کلامشان می نشیند روی طاقچه دل هم
نباشند دلتنگ هم میشوند
هی همدیگر را مرور می کنند ، و از هم خاطره می سازند
یادمان باشد حضور هیچکس اتفاقی نیست…

بانو قهرمانی:

سلام علاقه‌ی خوبم
علاقه‌جانِ من
خوبی؟
می‌گویم؛
به حرمتِ آن‌چه که از ما رفته،
بیا سالِ تازه را جوری دیگر شروع کنیم
هر روز را روزِ آخر وُ
هر هفته را هفته‌ی آخر وُ
هر ماه را
آخرین ماه،
برای دوباره شروع شدن بدانیم!
هی هر روز را به هم تبریک بگوییم
هی هر ماه را
به هم سلام
و هر سال بیشتر عاشق هم باشیم و همدیگر را
بیشتر دوست داشته باشیم
و هی به هم بگوییم:
سلام.
حالِ تازه مبارک
سالِ تازه قشنگ باشه
#افشین_صالحى

بانو قهرمانی:

امروز
مگذار دیگران تو را بر آشوبند
تو آنان را به آرامش خویشتن دعوت کن….

من را به خاطر خودت دوست بدار
كه روزها با صداي من از خواب بيدار شوى
و شبها با شب بخير من به خواب بروى
به خاطر خودت دوستم داشته باش
كه وقتي دلت از آدمهاي اين روزگار گرفت
گوشي تلفن را برداري بي اختيار گلايه هايت را همه غصه هايت را پيش من خالي كني
در ترافيك هاي طولاني با پيامك هاي من
سرگرم شوي
در خستگي هايت شانه اي باشد كه سرت را رويش قرار دهي و آرام شوى
وقتي موبايلت آنتن ندارد به گالري تصاويرت بروي
و عكسهاي دو نفره مان را ببيني و خاطرات را مرور كني
من را به خاطر خودت دوست بدار…

نويسنده : #على_جهانديده

نازی تارقلی زاده:

وادی عشق بسی دور و درازست ولی
طی شود جادهٔ صد ساله به آهی گاهی

? اقبال لاهوری
? مصطفی سون

بانو قهرمانی:

نمی دانم
تو را به اندازه‌ ی نفسم دوست دارم
یا نفسم را به اندازه‌ ی تو !؟
نمی دانم . ..
چون تو را دوست دارم نفس می کشم
یا نفس می کشم که تو را دوست بدارم !؟
نمی دانم . ..
زندگی‌ ام تکرار دوست داشتن توست ،
یا تکرار دوست داشتن تو ، زندگی ام !
تنها می دانم :
که دوست داشتنت
لحظه لحظه ، لحظه‌ ی زندگی ام را می سازد
و عشقت ذره ذره ، ذره ی وجودم را !
#عادل_دانتیسم


پریسا گندمانی:

ایمان داشته باش
به صبحی
که بعد
از یک شب تاریک می آید


نازی تارقلی زاده:

هیچ قلبی صرفا به واسطه ی هماهنگی با قلب دیگر وصل نیست. زخم است که قلب ها را عمیقا به هم پیوند می دهد. پیوند درد با درد، شکنندگی با شکنندگی. تا صدای زجه بلند نشود سکوت معنی ندارد و تا خونی ریخته نشود عفو معنی ندارد و تا از دل ضایعه ای بزرگ گذر نکنی رضا و رضایت بی معنی است.

#سوکورو_تازاکی_بی_رنگ_و_سال_های_زیارتش
#هاروکی_موراکامی


بانو قهرمانی:

مثل ماه مي ماني
دقيقا همان طور كه بعضي شب ها
بايد تا صبح منتظر بمانم
شايد جبران نديدن رويش را
در نابهنگامي اش با خورشيد
از دست ندهم
عشق چقدر ساده مي تواند
فيلسوف بسازد
و ستاره شناس تحويل دهد
فقط به جرم يك شب بخير نگفتن


نازی تارقلی زاده:
من اینجا نیومدم که بهت بگم نمی‌تونم بدون تو زندگی کنم!
می‌تونم بدون تو زندگی کنم،
فقط نمی‌خوام…!

? شایعه شده است
? راب رینر


فائزه مهدوی:

تا امروز هرگز نتوانسته‌ام جواب این سوال مادرم را بدهم.
او روزهای آخر عمرش از من پرسید :
“اگر دیگر چیزی به یاد نیاورم،می توانم بگویم که در این دنیا حضور دارم؟”
سوالش همیشه با من ماند…کاش امروز اینجا بود و به او می‌گفتم :
“مهم نیست تو چیزی به خاطر داشته باشی؛اگر کسی، حتی یک نفر،نام تو را به یاد داشته باشد و آن را با عشق تکرار کند، یعنی تو در این دنیا حضور داری

?عشق هرگز فراموش نمی کند
? سالی هپ ورت
#پاره_خط


بانو قهرمانی:

قرار نیست
تمام جمعه ها
به رسم همیشہـ
تو کسل باشی و
من بی قرار …

بیا امروز جمعه را غافلگیر کنیم !
من صدایت میزنم
تو دلتنگم شو
باز هم بگو:جانِ دلم …؟


بانو قهرمانی:

تو را دوست دارم …!

بیشتر از نوشتنِ
آخرین سطرِ مشق‌هایِ مدرسه !
بیشتر از تقلب در امتحان …!

حتی بیشتر ،
از بستنی قیفی‌هایِ قدیم …
پفک‌هایِ طعمِ پنیر …

تو را بیشتر از ،
توپ‌هایِ پلاستیکی، کوچه‌هایِ خاکی !
( این را که می‌دانی چه‌قدر بود …! )

بخدا تو را ،
از خوابِ نرسیده به‌صبح هم ،
بیشتر دوست دارم …!

بیشتر از صبح‌هایِ جمعه …
عصرهایِ لواشک ، آلوچه …
تو را از زنگ‌هایِ تفریح هم ،
بیشتر دوست دارم …

بیشتر از خیلی ،
بیشتر از زیاد …!

من تو را یه‌ عالمه دوست دارم …!

افشین_صالحی


الهام پوریونس:

يكيو دوست داشتم اونقدر بهش فكر كردم كه تصورى كه ازش داشتم
از خود واقعيش سبقت گرفت…
بعدها…
ديگه خودشو دوست نداشتم…
تصور ذهنى خودمو دوست داشتم!

? مونرو


هاله:

من با بسیاری‌ها صحبت کرده‌ام و بسیاری از عقاید از همه نوع را شنیده‌ام . بسیاری از مردم درباره بسیاری چیزها می‌گفتند: “این قطعی و حتمی است”. اما با باز آمدن بر روی پای خود، عقیده خود را عوض می‌کردند و در مورد عقیده‌ی نو باز می‌گفتند: “این قطعی و حتمی است” ، آنوقت پیش خود گفتم: میان همه‌ی چیزهای قطعی، قطعی ترینشان “تردید” است.

برتولت برشت
آدم، آدم است


بانو قهرمانی:

بوی بنفشه بشنو و

زلف نگار گیر

بنگر به رنگ لاله و

عزم شراب کن…

حافظ


الهام پوریونس:

هنگامه ای ست در دل شب،
دختران گل،
گیسو به دست باد بهاری سپرده اند…
غوغای عشق و مستی و شور و نشاط را،
با خنده های شوق به افلاک برده اند…

#فریدون_مشیری


بانو قهرمانی:

منّی رسالَهُ حُبّ
و منکِ رِسالَهُ حُبّ
و یَتَشَکَّلُ الرَّبیع

از نامه‌ های عاشقانه ي من
از نامه ‌های عاشقانه ي تو
بهار شکل می‌ گیرد….

#نزار_قبانی


الهام پوریونس:

به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم».
و برف آب شد، شکوفه رقصید، آفتاب درآمد.
من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم
من به خوبی ها نگاه کردم
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست،
بزرگ ترین اقرارهاست.
من به اقرارهایم نگاه کردم
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخندی زدی و من برخاستم
دلم می خواهد خوب باشم
دلم می خواهد تو باشم و
برای همین راست می گویم
نگاه کن
با من بمان…
#احمد_شاملو


 

ستاره ای را
از آسمان چیدم
اما افسوس
شب به آن
چسبیده بود

#مجید_صانعی

@shersepid_abrha


پریسا گندمانی:

?غمگین نباشید؛
چرا که خوشبختی می‌تواند
از درون تلخ‌ترین روزهای زندگی شما، زاده شود…

?استیو جابز


الهام پوریونس:

رقص این چلچله ها ، وین همه آوا و نوا
همه گویند که : از راه رسیده ست بهار

کاروان گل و زیبایی و شادی در راه
سخت در جلگه ی پر برف دویده ست بهار

عشق و شادابی و نور و نفس و شور و امید
همه را بهر تو بر دوش کشیده ست بهار

ارمغانی که هر سال به ایثار و نثار
مهربانانه سر راه تو چیده ست بهار

بید بُن غرق جوانه ست و به رقص آمده ست
از در و بام و هوا بس که شنیده ست بهار

خیز و آغوش در آغوش لطیفش بگشای
روح هستی ست که جان بخش وزیده ست بهار

چشم بیدار بر این تلخی ایّام ببند
خواب هایی شکرین بهر تو دیده ست بهار
#فريدون_مشيري

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *