📜یادداشتی به بهانه فوت توله یوزپلنگان ایران
نویسنده: گئورک ابرس گردآوری: پریسا گندمانی
🖋در چند سال اخیر، چندین بار شانس این را داشته ام که از نزدیک شاهد اجراهای خیابانی گروه " گس" باشم. استمرار خستگی ناپذیر حضور این گروه دونفره، در بازار، پیاده روها، فروشگاه ها و کافه های رشت، در پنج سالی که از تشکیل شان میگذرد، به ویژه حضور ایشان در بسیاری از تولدهای سورپرایزی و حتی در ایام کرونایی که در کوچه ها و زیر پنجره خانه ها برای ایشان مینواختند و میخواندند، عاملی شد که تا آنها را بتوان از شناخته شده ترین هنرمندان رشتی معاصر نزد عموم مردم دانست. شهرتی که به لطف دوربین های موبایل تماشاگران و انتشار گسترده فیلمهای اجراهایشان در فضای مجازی، فراگیرتر هم شد.
مصاحبهای با جمشید فرجوند فردا هنرمند خوش ذوق بیجاری
مشق نگارگری، مینیاتور و تذهیب ـ آکرلیک روی کاغذ اشتاین باخ ، اندازه 21 × 30
باصدای فریدون فرحاندوز
می خرامد در میان سبزه زار
نگاهی به نمایش "گفتگوی آخر" طراح و کارگردان؛ کیوان خسرومرادی در برداشتی آزاد از One for the road اثر Harold painter
آنانکه خاک را بنظر کیمیا کنند
[ March 8 | International Women's Day . . . ]
اثر هنرمند خوشنویس گرامی رضا پروینی
کتاب بازگشت شازده کوچولو به قلم الخاندرو گیلرمو روئمز، ادامه اثر دوستداشتنی شازده کوچولو هست. در این کتاب شازده کوچولو با ماجراهای جذاب جدیدش به زمین برمیگرده و ما رو با شیرینیهای حضورش و کلام زیباش همراه میکنه.
. . .
◾️ رد پای جنایتکاران . . .
🌋خطر بیدار شدن آتشفشان جنگ جهانی سوم
⚠️ IN THIS GAME, THERE ARE NO WINNERS . . .
ساقی ارباده به "اندازه" خورد نوشش باد ورنه اندیشه ٔ این کار فراموشش باد*
به بهانه ی سپندارمذگان – روزِ زن و زمین – با سابقه ای بسیار کهن در گیتی.....
رولان بارت وقتی عکسی قدیمی از مادرش را نگاه میکرد، متوجه شد که چیزهایی را از این عکس میفهمد، که دیگران هرگز نخواهند فهمید. همین "اندیشه" محرک او شد تا بنویسد. کتابهای مهمی (به طور خاص اتاق روشن) در سالهای آخر زندگی، از خود باقی گذاشت.
اجرا: خانم کوثر جعفری
📜یادداشتی به بهانه قتل فجیع زن هفده ساله توسط همسرش
📜یادداشتی پیرامون قتل فجیع زن هفده ساله توسط همسرش
🔶🔹 یادمه وقتی پدرم خونه رو سفید کرد، مادرم همیشه مواظب بود که ما روی دیوار چیزی نکشیم.
یک روز به مادرم گفتم : ارزش ما بیشتره یا این گچ و سفیدی؟!
ترانه ای از زبان کوچهگردهای افغان که در کوچهها جار میزدند برای تاخت زدن کالاهای کهنه با کالای نو. به این ترانۀ زیبا گوش کنید. خوانندۀ این ترانه، فرهاد دریا نام دارد.
🖋"شوپنهاور" معتقد بود که تفاوت فرهنگ غرب با فرهنگ شرق در گرایش اولی به "زندگی" و دومی به "انکار خواست زندگی" است و این که انسان با رهایی از هراس نابودی و تنش حاصل از خواست یا انکار خواست زندگی است که به آرامش می رسد. "نیچه" تحت تاثیر آرای شوپنهاور و خواست زندگی، نظریه خود را درباره خواست "قدرت" و "اَبَرانسان" ارائه کرد ولی از آن بخش از آرای شوپنهاور که انکار خواست زندگی و مرگ اندیشی شرق را ستایش میکرد، رویگردان بود و آرزو داشت کاری کند که مردمان صدها بار بیشتر به زندگی بیاندیشند و این میسر نمیشود مگر به یافتن معنایی برای زندگی ..... "کسی که چرایی زندگی را یافته، با هر چگونه ای خواهد ساخت" دنیای سرشار از تکنولوژی جدید با مدیریت مردن، اندیشه اصیل در باره مرگ را بیهوده ساخته است. این بیهودگی به بیهودگی زندگی در عصر مدرن منجر میشود.
🖋هوشنگ ابتهاج در گفتگویی میگوید من نمیدانم چرا من از هرکی خوشم می آید، او بازنده است. بعد فهمیدم ایراد از خودم است. این من هستم که همیشه طرف بازنده را میگیرم.
عکس از جمشید فرجوند فردا
گفت و گویی پیرامون آموزش کودک میزبان: مهران پورمندان، مهمان: استاد اردشیر پژوهشی
یونس قیصیزاده
بوشوگ، اسم سگ ولگردی بود در کارتون لوک خوش شانس.
بهرام معتمد
این یادداشت توسط سردبیر عزیز مجلهی معتبر پزشکان گیل جناب دکتر جوزی نگارش شده است که در رسانهی هفت هنر بازنشر میشود.
علیرضا طیاری در سال 1376 با رتبه ممتاز دیلپم با گرایش گرافیک را از هنرستان حرفه ای ولی عصر رشت گرفت. همچنین موفق به اخذ کارشناسی هنر از دانشگاه هنر دولتی اصفهان در سال 1380 شد. وی طی دو دهه گذشته با ناشران و جراید بسیاری (به ویژه نشریات جامعهی پزشکی شمال ایران/اشاره مستند) همکاری داشته است. طیاری همچنین در سال 1386 با صفحهآرايي نشريه نظام پزشکي برگزيدهي جشنواره مطبوعات (بخش گرافیک) شد و مورد تقدیر هیات داوران قرار گرفت.
🖋زندگی چیزی جز خلق لحظات ناب از لذتهای عمیق عاطفی نیست و ناب ترین این لحظات، در پرتو عشقی بدست می آید که معنای خود را در دوام و استحکام زندگی مشترک یافته است.
این روزها، اضطراب از آینده ای مبهم، استیصال انتخاب در دوراهی های زندگی و استرس تصمیم ماندن و رفتن، مادرانی نگران و پدرانی مستاصل، خانواده هایی پریشان و جامعه ای از هم گسیخته برجای گذاشته که از خلق لحظات ناب عاطفی در زندگی خود درمانده اند و بیم زوالِ توانِ تاب آوری شان می رود.
این دغلبازی که می گوید: نقابش خنده است
رسانهی هفت هنر طی فراخوانی از کاربران هنر دوست خود دعوت کرد عکسهای روز برفی 27 دی ماه 1400 را برای انتشار در رسانه هفت هنر از طریق عضویت در گروه واتساپ کاربران هفت هنر ارسال نمایند که این مهم مورد استقبال قرار گرفت.
مَن لا يملك الحُب...يَخشى الشتاء
هرکه بی عشق است، از زمستان بیم خواهد داشت...
محمود_درویش
حق حضانت برای تو
«روانشناسان تاکید دارند به فرزندان خود «قدر دانی وقدر داشتن» را آموزش دهید»
🖋فردریک نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی در آخرین کتاب خود «آنک انسان» در پاسخ به سوال «چگونه شخص چیزی میشود که هست؟» میگوید: «تمامی تعصبات از رودهها سرچشمه میگیرند»
کاری از گروه تئاتر مارلیک، رشت 14 دی ماه 1400 نگاهی به اجرای نمایش " کافه سحر" به قلم "مهدی رحیمی نجات" و کارگردانی دکتر"رضا میرمعنوی" و نقش آفرینی "مهرنوش ثابت نیا"
تلاشهای آزادی خواهانهی چهرههای ملی میهنی یک سرزمین، همواره تاریخساز و ماندگار است و مبین غرور ملی.
ستارگانی همچون "باقرخان" و "ستارخان" و "میرزاکوچک جنگلی" که در دفاع از خاک و داشتههای ایران و ایرانی؛ جان فدای مردم کردند.
در این گذار؛ ادبیات متعهد و ابزارهای فرهنگی در تبیین افتخارات ملی؛ کارآمد و پیشبرنده است.
و از خوش روزگار در آن زمان که پیوندی فاخر میان "تاریخ" و "هنر" حادث شود و "دلآوران" زمانه در آفرینههای "هنرمردان" بزرگ، باز آفرینی شوند؛ اسطورههای زمان؛ بر فرهنگ ملی "جاویدان" میشوند.
و اکنون:از اتفاقهای خوب تازه هنری شهر رشت؛ شکلگیری موسیقی "گروه گس" است که با رویکردی صمیمانه و مردمی تلاش میکند برای "حال خوبِ شهر" موسیقی خیابانی را به میان مردم ببرد. اعضای هنرمند گروه گس طی ماههای گذشته با حضور در محلههای شهر رشت به اجرای موسیقی خیابانی پرداختند که مورد توجه مردم شهر رشت قرار گرفته است.
گفتنی است اولین ترانه این گروه پاسخ درخوری است به انتظارات مردم شهر رشت که با هم میشنویم:
#نمایشگاه گروهی #تصویرسازی و #نقاشی «به رسم طبیعت» با 63 اثر از 53 هنرمند از 4 لغایت 9 دی 1400، در #نگارخانه مارلیک، واقع در مجتمع فرهنگی و هنری خاتم الانبیاء (ص) #رشت، وبسایت و اینستاگرام گروه هنری رسم برپا می باشد.
🖋رشد شعور فردی و اجتماعی نیاز به برنامه ریزی هدفمند و آینده نگری همه جانبه آموزشی، فرهنگی و اخلاقی دارد و وقتی برنامه ای در این راستا وجود نداشته باشد، زمینه برای تکثیر، سرایت، رشد و بلوغ بیشعوری فراهم گشته و هنگامی که به مرحله بلوغ کامل بیشعوری روانی، جسمی، رفتاری، اخلاقی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی و نهایتا به حماقت عمومی و جمعی برسیم، دیگر راه گریز نداریم. چرا که در این مرحله، از سطح نرم افزاری و رفتاری ساده، به عمق حماقت و بیشعوری سخت افزاری و بخش ژنتیکی آن نزول کرده ایم، که به واقع دوران بلوغ بیشعوری محسوب میگردد و از قدرت تاثیر و توان تکثیر بالاتری نیز برخوردار است.
حس کردن چیزها (که معمولاً بدان معنی است که آنها را با رنج حس کنیم) در سطوحی معادل دانش اندوزی است. یک مچ پای در رفته به سرعت به ما حفظ تعادل بدن را میآموزد، سکسکه مجبورمان میکند که به جنبههای تاکنون ناشناخته شبکه تنفسیمان توجه کنیم، و در فراق معشوق بودن معرفی کاملی است از ساز و کار وابستگی عاطفی.
ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻔﺘﺎﺩ ٬ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ !!!