علیرضا طیاری
از انبوه دیالوگهای متن تئاتر “دست خالی” که توانسته بعد از شهر رضوان شهر، تجربهی اجرا در شهر رشت را داشته باشد، در مییابیم؛ “ژان پی یر مارتینز” با نوشتن این متن میکوشد بیتوجهی به نویسندگان و مولفان را در زمان حیاتشان، روی صحنه به شکل ملموستری بازآفرینی کند و این مهم را “سلمان اسماعیل زاده” کارگردان پر تلاش این نمایش، در سخنانش پس از اولین اجرا در شهر رشت؛ موکد میکند.
اجرای تئاتر”دست خالی” بار دیگر جایگاه فرازمند بازیگری در این منطقه را ثابت میکند؛ چرا که در بازی روان، بیخش و مسلط “نبی اله صالحی نژاد” و “فاطمه صدیق” کوچکترین مکث و تزلزلی دیده نشد و چهبسا میتوان دقایق بازی پانتومیم، در خاموش-روشن نور صحنه و پاسخگویی به تلفنها پس از شایعهی مرگ نویسنده را، از فتوحات تماشایی این اجرا دانست.
[موزیک…]
– خاموشش کردی؟
– اوهوم!
– کجا بودیم؟
– متاسفم هیچ جا!؟
– از همین وحشت داشتم!
داستان خطی این روایت دربارهی روزنامه نگاری است که برای گفتگو به سراغ نویسندهیی میرود که سالها ست از نوشتن باز مانده است؛ چرا که او “نویسندهی نامریی” خود را با خوراندن سم آرسنیک (در خیال) کشته است و در برآیند حضور روزنامه نگار پوشالی (که فکرش خالی از دسیسه نیست)؛ “پیام نویسنده”ی این اثر تدریجا جاسازی میشود.
از نکات قابل توجه این نمایش ساختار دایرهیی روایت آن است؛ به نحوی که در واپسین دقایق اجرا ما به آغاز دوبارهی همین نمایش میرسیم که خود نمادی از تکرار آسیبپذیری مرتبط با پیام اثر میتواند باشد.
اگر چه در معرفی خبری این نمایش؛ آن را در ژانر کمدی قرار دادهاند اما دستکم در اجرای شب اول، به هر دلیل علیرغم توانمندی کارگردانی و بازیگری این اثر، در هفتاد دقیقهی اجرا؛ کمتر شاهد برانگیخته شدن تماشاچی بودم. اما مهم تر از آنچه دربارهی این اثر میشود گفت، بیان حقیقت تلخ ردیف صندلیهای خالی یک تماشاخانه است!
به راستی بعد از ماهها تمرین و صرف وقت و هزینههای بسیار، چرا همچنان شاهد اجرای یک تئاتر درسالن خالی هستیم؟
باید به تهیه کننده، کارگردان و تمام عوامل صحنه که اسامیشان در بروشور این نمایش آمده؛ درود فرستاد که در این روزهای خاکستری و زخمی؛ توانستند شعلهیی را در این تاریکخانه روشن نگه دارند و از همهي دلسوزان تئاتر انتظار میرود برای حمایت از این نمایش در شبهای باقی ماندهی اجرا، به تماشای هنر نمایی گروه تئاتر “ققنوس” بیایند. گفتنی است اجرای نمایش ” دست خالی” تا 03 مهر، 1401 درمحل مجتمع خاتم الانبیاء ادامه خواهد داشت.
و اما در بروشور این نمایش اطلاعات اجرا و اسامیهمکاران و عوامل صحنه به شرح زیر آماده است:
نویسنده: ژان پی یر مارتینز، طراح، مترجم و کارگردان: سلمان اسماعیل زاده، بازیگران: نبی اله صالحی نژاد، فاطمه صدیق، تهیه کننده: بهمن سهرابی، مشاور هنری: دکتر مجید شافعی، گروه کارگردانی: فرهاد اروج زاده، سبحان صدیق، ایمان مقدم، طراح نور و صدا: فرهاد اروج زاده، طراح لباس: سیده طاهره میر رودسری، انتخاب موسیقی: سلمان اسماعیل زاده، عکس و تصویر: مجتبی دولت دوست، علی احمدی، مدیران صحنه: سبحان صدیق، کوثر پیر دیر، تیزر و برش موسیقی: ایمان مقدم، مجتبی دولت دوست، هماهنگی و برنامه ریزی: محمود سهرابی، میثم سهرابی، مشاوران رسانه ای: رویا خورسندی، فاطمه لطیفی، یاریگران صحنه: حجت شکوری، محمد امین پور اسد، قاسم یوسفی، طراح پوستر و بروشور: میلاد جودی.
29 شهریور 1401
علیرضا طیاری
@alirezatayari
زن، پیانوست
امّا مردانِ بیشماری
نواختن نمی دانند!
زن مثلِ زبان است
امّا مردانِ بیشماری
در زندگیِ خود کتابی نخوانده اند!
زن سرزمینی باروَر
امّا مرد، خشن
مثل بولدوزِر است!
زن، ایستگاه است
امّا مرد
قطارِ تُندروی ِ شبانه.
کالبدِ زن چون عبادتگاه
و تنِ مرد
قهوه خانه ای در راه!
زن، تنها گنجشکی می خواهد
امّا مرد، همه ی زنان را!
#نزار_قبانی برگردان #دکتر_یدالله_گودرزی (شهاب)
از کتاب: جمهوری زنان
شعر قشنگیه