Press "Enter" to skip to content

زندگی‌نامه و فعالیت هنری “سیدجواد بدیع‌زاده”

0

محقق و مترجم: بانو قهرماني////
“سیدجواد بدیع‌زاده” را باید یکی از پویاترین موسیقی‌دانان سنتیِ ایران، در قرنِ اخیرِ خورشیدی، به‌شمار آورد و آن‌چه از او باقی مانده، از همه‌ی آثارِ همتایانِ همزمانش نیز، بیشتر است. جالب‌تر این است که این آثار، همه از یک سبک و قاعده نبوده و از شیوه‌ی واحدی پیروی نمی‌کنند. در مجموعه ی آثار “بدیع‌زاده” فرم و ژانرهای متفاوتی از موسیقی، رؤیت می شود.

از سروده‌های میهنی تا قرائت‌های مذهبی، از آوازهای سنتی، تا تصنیف‌های کوچه و بازاری. چگونه ذهن آدمی می‌تواند چنین فعال در زمینه‌های مختلف و گاه، ناهمگون کار کند و محصول کارش هم، مورد پسند و استقبال جامعه قرار گیرد.
به هر روی، شادروان “جواد بدیع‌زاده” با چنین روحیه‌ی جامع‌الاطرافی، در جامعه‌ی موسیقی زمان خود، تأثیر می‌گذاشت. وی اگرچه خود گاه شعر بر روی آهنگ می‌نهاد، اما بیشترِ اوقات، این کار را به دیگران می سپرد، دیگرانی که آثارشان را به ذهنیت خود نزدیک تر می‌دید.

در واقع می‌شود گفت که کارگاه آهنگ‌سازی “بدیع‌زاده” برحسب نیازِ جامعه ی آن روزگار، تعدادی ترانه‌سرا پرورش داد که حقاً کارِ بعضی از آن‌ها در زمان خود ارزش‌های چشمگیری نیز داشته است. از میانِ این ترانه سرایان می توان از “نعمت‌الله مرآد”، “محمدعلی مشایخ”، “علی موید ثابتی”، “هدایت نیرسینا”، “غلامرضا روحانی” و “نورالله همایون”، نام برد که چند تن از آنان از همکارانِ اداریِ او در مجلس شورای ملی بودند. البته آنچه از شواهد پیداست، که” نوراله همایون” از دیگران در این کار موفق تر بوده باشد. متنِ مشهورترین ترانه‌های سنتی “بدیع‌زاده” از اوست.

شادروان “بدیع زاده” در خاطراتِ خود، “همایون” را تشبیه به “مولوی” کرده بود که در غزلیاتش یک‌پارچه “شمس تبریزی” می‌شد و چنان در او فرو می‌رفت که دیگر خودش را از دست می‌داد. به گفته‌ی او “همایون” نیز در او فرو رفته و تبدیل به خود او شده است.
ازجمله کارهای جالبِ “نورالله همایون”، تصویرسازی‌های صحنه‌ای است که گمان می‌رود برای نخستین‌بار در ترانه‌سرایی ایران، ابتکار شده و چند دهه‌ی بعد به اوج خود رسیده است. «ساز و سبو» از کارهای صحنه‌ای اوست، گفت‌وگویی است میان «ساز و سبو» و شکوه‌ی هرکدام، که از سرنوشت خود با نثرِ فارسی پاکیزه و نخستین ترانه ا‌ی است که زنده یاد “بدیع‌زاده” در رادیو خوانده است.

تجددگرایی دیگرِ “نورالله همایون” این بود که سعی می‌کرد در متنِ خود، به نام گوشه‌های دستگاهی که ترانه در آن ساخته شده اشاره کند، بدون آن که محتوای متن مختل شود. پس از “همایون” باید از “غلام‌رضا روحانی” یاد کرد که از نویسندگانِ طنزپرداز روزنامه‌ی «امید» بود و نامِ مستعارِ «اجنبه» را بر خود نهاد. “روحانی” در حوزه‌ی موسیقی عامیانه، با “بدیع‌زاده” همکاری کرده و متن‌های فُکاهی می‌ساخت. “بدیع‌زاده” به یاری این‌گونه ترانه‌های فُکاهی و کوچه بازاری، پای در حوزه‌ی دیگری نهاد که بعدها به عنوانِ نوعی موسیقی پاپ شناخته شده است. متنِ ترانه‌های معروف “بدیع زاده” چون، «زالزالک»، «ماشین مشتی ممدعلی» و «یکی یه پول خروس» از کارهای “غلام‌رضا روحانی” است.

شادروان “سید جواد بدیع ‏زاده” در سال ۱۲۸۱ خورشیدی، در خانواده‏ای اهل مِنبر، در تهران زاده شد. پدرش “بدیع‏ المتکلمین” که از واعظانِ معروف دوره‏ ی مشروطیت بود و به “سیداناری” شهرت داشت، فرزند را نیز غالباً به مجالسِ وعظ و روضه ‏خوانی می ‏برد تا با شیوه‏‌ی آوازخوانی مذهبی آشنا شود.

زندگی‌نامه

بدیع‌زاده در سال ۱۲۸۱ شمسی در محله پاچنار تهران به دنیا آمد. پدرش آقا سید رضا بدیع کاشانی، ملقب به بدیع‌المتکلمین، روحانی مشروطه‌خواهی بود که به سید اناری شهرت داشت. وی فرزندش را غالباً به مجالس وعظ و روضه‌خوانی خود می‌برد تا با شیوه آوازخوانی مذهبی آشنا شود. بدیع‌المتکلمین با تسلط کافی بر ردیف موسیقی ایرانی، پسر خود را نیز به فن آواز مؤذنی و روضه‌خوانی و تعزیه آشنا ساخت و او از تجربیات پدر استفاده کرد و به فراگیری گوشه‌ها و ردیف‌های موسیقی دستگاهی ایران پرداخت. جواد موسیقی ردیف سنتی و گوشه‌های بی‌شمار آن را از پدر و نیز از دایی خود میرزا یحیی سعید واعظین که او نیز از واعظان مشهور زمان خود بود، فراگرفت.

او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تدین و دوره متوسطه را در مدرسه آلیانس فرانسوی‌ها و سپس دارالفنون به پایان رساند و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۱ در مجلس شورای ملی استخدام شد و به‌عنوان نماینده خدمت کرد.

بدیع‌زاده علاوه بر خوانندگی در امر آهنگ‌سازی نیز شهرت دارد. در سال ۱۳۰۴ که کمپانی انگلیسی صفحه‌پُرکنی هیزمَستِرزوُیس به‌قصد تهیه و ضبط صفحه از نواخته‌ها و خوانده‌های هنرمندان ایرانی نماینده خود را به ایران اعزام کرد و شعبهٔ خود را در تهران گشود، بدیع‌زاده به‌عنوان نخستین خواننده مرد، با معرفی و توصیه عبدالحسین‌خان شهنازی، انتخاب شد و اولین صفحه او با عنوان «جلوه گل» روانه بازار شد که شامل دو قطعه آواز و سه تصنیف از ساخته‌های خودش بود. از آن پس تا سال ۱۳۱۴ بدیع‌زاده ۲۴ تصنیف ساخت که همه روی صفحه ضبط شده‌است. او در سال‌های بعد در سفرهایی به حلب و بیروت و برلین و شبه‌قاره هند، بر شمار ضبط آهنگ‌های خود افزوده‌است.

از میان آفریده‌های معروف او می‌توان از سرود «ایران، کشور داریوش» و ترانه‌های جلوه گل، داد دل، دل‌افسرده، هدیهٔ خاک، گل پرپر و خزان عشق یاد کرد. «خزان عشق» که تا زمان ما جاذبهٔ خود را حفظ کرده در سال ۱۳۱۳ در پیوند با متنی عاشقانه از رهی معیری ساخته شده‌است.

بدیع‌زاده با افتتاح رادیو به جمع هیئت ارکستر آن زمان رادیو پیوست و در کنار هنرمندانی چون حسین تهرانی، مرتضی نی‌داوود، حبیب سماعی و استاد ابوالحسن صبا آثار مشهوری در حوزهٔ موسیقی ایرانی پدیدآورد. بدیع‌زاده سال‌ها عضو شعر و موسیقی رادیو تهران بود.

جواد بدیع‌زاده در دیماه سال ۱۳۵۸ در هفتاد و هشت سالگی، بر اثر دومین سکته مغزی، در تهران چشم از جهان فروبست و در بهشت زهرا (قطعه: ۸ ردیف: ۲ شماره: ۲۶) به خاک سپرده شد.

آثار

از جمله آثار مشهور بدیع‌زاده، ترانه قدیمی «شد خزان گلشن آشنایی» وتصنیف بسیارکمیاب وشنیده نشده وبسیار زیبای(ناله عشق )و نوحه غم‌انگیز «نوجوان اکبر من» است. نوحه مذهبی «نوجوان اکبر من»، که آهنگش توسط خود بدیع‌زاده در دستگاه همایون طراحی و شعرش را از روی یکی از اشعار مشهور یغمای جندقی اقتباس شد. این اثر در سال 1342 در رادیو ایران ضبط شد و خوانندگان این اثر، بدیع‌زاده، ایرج خواجه‌نوری (خواننده موسیقی اصیل ایرانی) و احمدیان بودند. این اثر با این بیت شروع می‌شود:

می‌رسد خشک لب از شط فرات، اکبر من نوجوان اکبر من

سَیلانی بکن ای چشمه چشم تر من نوجوان اکبر من

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *