Press "Enter" to skip to content

کهنه زری کو؟

0

ترانه ای از زبان کوچه‌گردهای افغان که در کوچه‌ها جار می‌زدند برای تاخت زدن کالاهای کهنه با کالای نو.
به این ترانۀ زیبا گوش کنید.
خوانند‌ۀ این ترانه، فرهاد دریا نام دارد.

٭٭٭٭٭???
کهنه زری کو؟
[کو پارچۀ زریِ کهنه؟ چه کسی پارچۀ کهنه دارد؟]
اشک‌های کهنه؟ غم‌های کهنه؟ درد‌های کهنه؟ عشق‌های کهنه دارید؟
می‌خرم!
کهنه زری کو؟
گُل به جای گیل [گل و خاک] دارم!
تازه تازه دیل [دل نو و تازه] دارم!
در بدل [به جای] روزنامه،
دیوان بیدل [دیوان شعر بیدل] دارم!
چراغ‌های بیکاری [ناکار] بیارین،
[به جایش] می‌دهم ستاره!
عوض گل‌های خشک، فوارۀ عطر هاره [بهاره؟]
کهنه کهنه می‌گیرم، زر میدم جایش!
عشق‌های کهنه می‌گیرم، سر میدم جایش!
کهنه زری کو؟
دل-دِقی [دقِ دل] را می‌گیرم،
دل‌تنگی را می‌گیرم،
عوضش، غزل می‌دم، شیشۀ عسل می‌دم!
عوضش، قلم می‌دم، روشنی و شمع می‌دم!
شیشۀ گلابین! قصه‌های نابین! [ناب]
کاسۀ مسی داری؟
باغ اطلسی دارم!
قصه‌های کابلی! مرغ کاکلی!
کاسۀ مسی مسی
باغ اطلسی
????

اشتراک: رضا هادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *