اگه از من بپرسى “آدما چند بار تو زندگيشون عاشق ميشن” بهت ميگم دو بار! اولين بار برميگرده به سالهايى كه از زندگى هيچ چيز نميدونى. تو روزهاى بين نوجوونى و جوونى، يكى مياد و بهت چيزى رو ميده كه هيچوقت نداشتيش. اگه از من بپرسى چى، بهت ميگم: “دلتنگى”. تو براى اولين بار، يك غريبه رو قدر خانوادت دوست دارى.
دومين بار، مثل اولين بار نيست چون اينبار تصميمِ تو تماماً قلبى نيست. تو بزرگ شدى و ياد گرفتى عقلانى تر تصميم بگيري. خوب ميدونى دل بستن به آدمِ اشتباهى يعنى چى. سخت تر اعتماد ميكنى، سخت تر عواطفت رو نشون ميدى چون قبلا يك بار عميقا از احساساتت ضربه خوردی از حرفايي كه بهت زدم ميشه اينطور برداشت كرد كه آدما يه بار با قلبشون عاشق ميشن و يكبار با عقلشون. پس اگه عشق دوم كسى شدى، بايد بدونى كه اعتماد كسى رو جلب كردى كه اساسا اعتماد براش كار راحتى نيست. انتخاب معصومانه ى كسى شدى كه فكر ميكنه تو بعد يك اشتباه، بهترين انتخابِ ممكنى. براي همينه كه اگر از من بپرسى كدوم عشق ارزشش بيشتره بهت ميگم عشق دوم، از عشق اول اگر ارزشش بيشتر نباشه، كمتر هم نيست.
ارسال از بانو قهرمانی
عشق اول
این قدی که تا می شود
روی صفحه ی کاغذی
که هنوز بوی گل سینه ی تو می دهد
این بادها
دهان ها
اشک ها
حسرت ها
می وزند
گشوده می مانند
به زیر می افتند
هنوز سینه ها را می سوزانند
تا تو به یاد من آیی
و من با خودم بگویم
مثل هزار بار دیگر
که٬ نه
نمی شود٬ فراموش نخواهد شد
عشق اول!
شعر و دکلمه: علیرضا پنجه ای
میکس صوتی: علیرضا