هر گاه شتری در پهنه ی کویری از پای درافتد، آسمان پر از لاشخوران میشود.
به اولین یورش، کلاغان چشمانش را از کاسه ها بیرون میکشند و جانوران میخورندش.
مرد نیز چنین است.
پس، فروافتادن مباد. مباد!
شکستن شاید، اما درغلتیدن نه.
نبودن شاید، اما نیمه کاره بودن نه.
شلیدن به عبث، هرگز! مرگ حتی به از خواری.
مردان را ذلت قرین مباد.
کدام چشم اندازی دلشکن تر از تا شدن مرد؟
نمد برای تاشدن است، نه مرد!
کلیدر
محمود دولت آبادی
اشتراک از: بانو قهرمانی