شعر و صدا: بهنام نورائی
ما غرق در روياهايمان شديم
ساكن ابدي
سرزمين روياها
از بس
اين خاك
تلخ، ناخوش، بي معرفت
با ما خوش تا نكرد
سقف بسته خانه حتي
نفس خوش رنگ
از ما دزديد
تنفگ ها
شريك قلب هاي
عاشق نگشته
جنگل پر از
درخت هاي
سر بريده
دريا پر از
آب قرمز رنگ
ما تبعيد شده
به برهوت
سرزمين بي حاصل
دل بسته به
روياهاي شكسته