Press "Enter" to skip to content

مروری بر آثار دیدنی موبایلگرافی مریم قهرمانی

0

موبایلگرافی، به گونه‌ای از عکاسی گفته می‌شود که در آن دوربین موبایل به جای دوربین‌های حرفه‌ای عکاسی بکار رفته باشد.

خوشا پر کشیدن، خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها زیستن، مُردن به رهایی!
آه، این پرنده در این قفسِ تنگ
نمی‌خواند …
#احمد‌شاملو
#موبایلگرافی

 



 

 

 

و من منتظر تو خواهم ماند
همچون کلبه ای تنها …
تا دوباره مرا ببینی و
در من زندگی کنی
و تا آن زمان
پنجره هایم
درد خواهند کشید …!
#پابلو_نرودا
#موبایلگرافی

 



 

 

 

 

کجای جهان بگذارمت
تا زیباتر شود آنجا؟
#منوچهر_آتشی
#موبایلگرافی

 



 

 

 

من از شش جهت
خودم هستم
اما از سمتی كه
صدايم می‌زنی
پرنده‌ام…
#حسن_آذری
#موبایلگرافی

 



 

 

 

بگذارید هرچه می‌خواهد ببارد
ببارد از سنگ، از سیاهی، از سکوت
ما نومید نمی‌شویم
ما همچنان
سفره‌ٔ بی‌سینِ خانوار خویش را
با الفبایِ تمام عیارِ عشق می‌آراییم!
این را من نمی‌گویم
مادرانِ ما می‌گویند!
#سید_علی_صالحی
#موبایلگرافی

 



 

 

 

انسانی که با سکوت دم‌خور نشود،
نمی‌تواند که با عشق من حرفی بزند.
کسی که با چشمش «باد» را نبیند،
چگونه می‎تواند کوچم را درک کند.
کسی که به صدای سنگ گوش نسپارد،
نمی‌تواند صدایم را بشنود.
کسی که در ظلمت نزیسته،
چگونه به تنهایی من ایمان می‌آورد…؟
#شیرکو_بیکس
#موبایلگرافی

 



 

 

 

ای غنچهٔ دمیدهٔ من! یک دهن بخند
خورشیدِ من! ستارهِٔ من! باغِ من! بخند
افسرده خنده بر لبِ گُل پیشِ رویِ تو
ای خرمنِ شکوفه و گُل! ای چمن! بخند
ای گرم‌پویِ گرم‌تر از عطرِ گُل! برقص
ای خوب‌رویِ خوب‌تر از نسترن! بخند
تا خونِ نور در رگِ شب‌هایِ من دود،
یک لحظه، ای سپیدهِٔ سیمین بدن! بخند
ای خنده‌هایِ دلکشِ روشنگرت مرا
تنها ستاره‌هایِ شبِ زیستن! بخند
وی نازخندهٔ تو شکوفانده بر دلم
همچون بهار این‌همه باغِ سخن، بخند
#حسین_منزوی
#موبایلگرافی
پ‌.ن: آیا باد را می‌بینی؟

 



 

 

 

نوروز منی تو
با جان نو خریده به دیدارت می‌دوم.
شکوفه‌های توام من
به شور میوه شدن
در هوای تو پر می‌کشم
تو طلسم آب شده در هوا، شش‌های مرا، تسخیر کرده‌ای
پرنده‌های توام
دام و رام توام
باروت توام
#شمس_لنگرودی
#موبایلگرافی

 



 

 

 

هر روز منتظرم
کسی چه می‌داند
شاید بهار بخواهد زودتر برسد
نه با شکوفه و گل
نه با سبزه و باران
هر روز منتظرم
وقتی تو بیایی
بهار هم از راه می‌رسد ..
#سید_علی_صالحی
#موبایلگرافی

 



 

 

 


می‌شود باز
با بعضی از همین دلخوشی‌های ساده
زندگی‌ها کرد،
مثلاً با آوازِ بی‌منظور باد رفت یک طرفی
ترانه‌ی آسانی را به یاد آورد.
می‌شود با هر چه آشناست
آشناتر شد.
چمدانی کوچک
خیالی روشن
راهی معلوم
بعد هم هوای رفتن به جایی دور!
یکی دو کتابِ ورق خورده،
خُرده نانی برای کبوتری در راه،
سایه‌سار دو‌ کاج، دو‌سایه، دو‌سبز
یکی‌شان سر بر شانه‌ی دیگری انگار
منتظرِ قصه‌نویسِ قدیمیِ همان برف‌ها و باران‌ها…!
#سید_علی_صالحی
#موبایلگرافی

 



 

 

 



مگر چه می خواهم از وطن؟
جز لقمه‌ای نان و خیالی آسوده.
چه می‌‌خواهم؟
جز تکه‌ای آ‌فتاب و
بارانی که آهسته ببارد،
جز پنجره‌ای که
رو به عشق و آزادی گشوده شود،
مگر چه خواستم از وطن
که از من دریغش کردند…
آه ای میهن مغموم؛
وطن از پا افتاده؛
بدرود. بدرود…
#شیرکو_بیکس
#موبایلگرافی

 



 

 

 

در نور شمع، زن تری
در آفتاب صبح که چشم باز می‌کنی،
فرشته‌تر
و من
بین این دو زیبایی باشکوه
عاشقانه آونگ شده‌ام…
#عباس_معروفی
#موبایلگرافی

 



 

 

 

 



مگر چه می خواهم از وطن؟
جز لقمه‌ای نان و خیالی آسوده.
چه می‌‌خواهم؟
جز تکه‌ای آ‌فتاب و
بارانی که آهسته ببارد،
جز پنجره‌ای که
رو به عشق و آزادی گشوده شود،
مگر چه خواستم از وطن
که از من دریغش کردند…
آه ای میهن مغموم؛
وطن از پا افتاده؛
بدرود. بدرود…
#شیرکو_بیکس
#موبایلگرافی

 



 

 

 

من بریده ام بریده مثلِ باد باد خسته به بن‌ بست نشسته‌ی‌ دی ماه. #سیدعلی_صالحی #موبایلگرافی #مازوت#آلودگی‌هوا
هَنوز با هَمه دَردَم اُمیدِ دَرمانَست
که آخَری بُوَد آخَر شَبانِ یَلدا را
#سعدی
#موبایلگرافی

 



 

 

 

 

مگر من از وطنم چه می‌خواستم
به غیر از تکه‌ای نان
گوشه‌ای امن
جیبی با حرمت
بارانی از عشق
پنجره‌ای باز،
كه آزادی و عشق به من دهد
من چه می‌خواستم
در این حد، كه به من نداد!؟
برای همین
نیمه شبی
دری را شکستم و رفتم
برای همیشه رفتم
#شیرکو_بی_کس
#موبایلگرافی

 



 

 

 


تا ماه
این ماهِ ولرم دوگانه
دیوانه‌ی من است
ترسی ندارم
که رخساره در لمس قرینه‌ی لغزانش نهان کنم
اما وای که اگر باد
از این رازِ سربسته
بویی بُرده باشد
پرندگانِ حکایتِ عام‌الفیل
سنگسارمان خواهند کرد.
هی تراشیده‌ی باد و بلور، لیموی گَس
مگر مَنَت به ترانه تمام کنم
ورنه کو برگزیده‌ای
که شاعرتر از این تشنه‌ی خلاص
از قاف و غینِ این همه قَدِغَن بگذرد.
خودت بگو:
زنجیر اگر برای گسستن نبود
پس این دست‌های بسته را
برای کدام روزِ خسته آفریده‌اند
#سیدعلی_صالحی
#موبایلگرافی

 



 

 

 


این شفق را هم از دست داده‌ایم.
هیچ‌کسی ما را
دست‌دردست هم نمی‌دید این عصر
وقتی شب نیلگون بر دنیا می‌افتاد.
من از پنجره‌ام
جشن غروب را دیده‌ام سرِ تپه‌های دور.
گاه مثل یک سکه
یک تکه آفتاب میان دست‌های من می‌سوخت.
تو را از ته دل به‌یاد می‌آوردم،
دلی فشرده به غم، غمی که آشنای توست.
پس تو کجا بودی؟
پس که بود آنجا؟
گویای چه حرف؟
چرا تمامیِ عشق یک‌باره بر سرم خواهد تاخت
وقتی حس می‌کنم که غمگینم و حس می‌کنم که تو دوری؟
#نرودا
#موبایلگرافی

 



 

 

 


هرگز مایوس نباش !
من امیدم را در یاس یافتم، مهتابم را در شب، عشقم را در سال سخت یافتم، و هنگامی که داشتم خاکستر می‌شدم، گُر گرفتم
#احمد_شاملو
همه ما اهل همین حوالی غمگینیم،
نگرانِ آسمان اخم‌ کرده‌ی بی کبوتر
نباش ، فردا حتما باران خواهد آمد ..
#سید_علی_صالحی
#موبایلگرافی

 



 

 

 


دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سفید
از فراز کوچه‌ی‌ ما می‌گذرد
باد بوی نام‌های کسان من می‌دهد
یادت می‌آید
رفته بودی خبر از
آرامش آسمان بیاوری؟
#سیدعلی_صالحی
#موبایلگرافی

 



 

 

 


بیگمان روزی ز راهی دور
می رسد شهزاده ای مغرور
می خورد بر سنگفرش
کوچه های شهر
ضربه سم ستور باد پیمایش
می درخشد شعله خورشید
بر فراز تاج زیبایش
#فروغ_فرخزاد
#موبایلگرافی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *