“هر یک از ما صلیب خود را بر دوش می کشیم.” گردآوری و تنظیم: طاهره زیانی‎

معرفی کتاب: پیرمرد و دریا
گردآوری و تنظیم: طاهره زیانی‎
شاهکار بی بدیل ارنست همینگوی در سال 1951 به رشته‌ی تحریر درآمد. اثر خواندنی “پیرمرد و دریا” آخرین اثر ارنست همینگوی است که بسیاری از منتقدان آن را خلاصه‌ای از تمام زندگی نویسنده دانسته‌اند. پیرمرد و دریا قصه‌ی کنش و واکنش انسان در برابر امواج پر تلاطم زندگی است.
پیرمرد و دریا روایت پیرمرد ماهیگیری است که بعد از 84 روز ناکامی از صید، دوباره دل به دریا می‌زند ولی نه برای رفع گرسنگی که این ذات عمل است که او را به خود می‌کشاند.
مونولوگ‌های پیرمرد با ماهی به گمان نگارنده یکی از زیباترین لحظات داستانی نه تنها این اثر درخشان بلکه تمامی داستان‌هایی است که تا کنون نوشته شده است.
همینگوی درباره این داستان می‌گوید:
“شما هیچ کتاب خوبی پیدا نمی‌کنید که نویسنده‌اش پیشاپیش با تصمیم قبلی نماد یا نماد‌هایی در آن وارد کرده باشد. من کوشش کردم در داستانم یک پیرمرد واقعی، یک پسر بچه‌ی واقعی، یک دریای واقعی، یک ماهی واقعی و یک کوسه ماهی واقعی خلق نمایم، و تمام این‌ها آن قدر خوب و حقیقی از کار درآمد که حالا هر یک می‌توانند نمادهای متفاوتی باشند.”
از این روست که این داستان را می‌توان به جزء جزء زندگی تعمیم داد. در قسمتی از داستان که پیرمرد بروی ساحل، قایق‌اش را به دوش می‌کشد، خواننده با تمام وجود معنی این جمله را درک می کند که:
“هر یک از ما صلیب خود را بر دوش می کشیم.”
نویسنده: ارنست همینگوی، مترجم: نازی عظیما، ناشر: افق