خوشنویسی از هنرمند ارجمند: اکبر جباری
از شهر پُر آرامش من دور شدی عشق
بااینهمه احساس چرا کور شدی عشق
هر روز نشستیم کنارِ دلِ دریا
چون موج برآشفتی و مغرور شدی عشق
مغرور نشو ، دور نشو تا که نگویم
بر سادگی ام وصله ناجور شدی عشق
من گم شدم و سایه تو در نظرم بود
تو نور شدی نور شدی نورشدی عشق
شاید بنوازی دل من را به نسیمی
اینجاست دلم حیف که مهجور شدی عشق
باز از گذرت شهد و شکر ریخت به شعرم
نام تو ردیفش شد و مشهور شدی عشق
#الهام_پوریونس