نویسنده: گابریل گارسیا مارکز، مترجم: هوشنگ اسدی.
پریسا گندمانی.
به زبان اسپانیایی (El general en su laberinto) رمانی است از نویسنده کلمبیایی گابریل گارسیا مارکز که به شرح حالی از واپسین روزهای زندگی رهبر و آزادی خواه کلمبیای بزرگ، سیمون بولیوار میپردازد. نخستین چاپ این کتاب درسال 1979 میلادی به زبان اسپانیایی منتشر شده و آثار ومدارک تاریخی کتاب براساس واپسین سفر بولیوار از بوگوتا به نوار ساحلی کلمبیا به قصد سفر به اروپا است.
بولیوار فرمانده آزادیخواه وسیاستمدار ونزوئلایی است که رهبری جنبشهای استقلال طلبانه را در آمریکای جنوبی برعهده داشت. خاطرات بولیوار در هفت ماه پایانی زندگیاش، مضامین زیادی را مطرح می کند. هزار توی پیچیدهای که مارکز علاوه برعنوان داستان، در متن هم بارها به پیچیدگی های تاریخی، جغرافیای و زندگی انسانها استناد میکند. سرانجام این داستان با پایانی که همان مرگ ژنرال است؛ به بنبست ختم میشود. در این رمان بارها با ساعت یک و هفت دقیقه روبرو میشویم که زمان دقیق مرگ بولیوار است و علاوه بر زمان، اعداد هم نقش نمادین در این رمان دارند. در این اثر ظرافتهای ادبی و هنری زیادی به کار گرفته شده که گاه با مطالعهی زندگی فردی بولیوار کشف می شود. مارکز رمان را به هشت قسمت تقریباً مساوی تقسیم کرده که نشان دهنده سالهایی ست که بولیوار به فردی به نام مانوئلاساینز، عشق میورزید. در بخشی از کتاب میخوانیم: “دستش را که انگار چنگال قوشی بود روی شانههای آن گذاشت و پرسید: بگو ببینم تو هم فکر میکنی که ظاهراً من به یک مرده شبیه ام. ایبارا که به شیوههای او عادت داشت بر نگشت به اون نگاه کند و گفت: من، نه ژنرال. – خوب یا کوری یا دروغ می گویی. – یا پشتم به شماست.”
این کتاب تا کنون به 21 زبان ترجمه شده است که متن کتاب از روی نسخه انگلیسی آن در سال 1370 توسط هوشنگ اسدی به فارسی ترجمه شدهاست. نشر: ثالث.