Press "Enter" to skip to content

معرفی کتاب تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم

0

 

همه می گویند من شجاع هستم. وقتی که بینایی ام را از دست دادم، همه گفتند شجاع هستم.
وقتی پدرم رفت، همه گفتند شجاع هستم؛ اما این شجاعت نیست. چون من چاره ی دیگری ندارم. من از جایم بلند می شوم و زندگی را ادامه می دهم. مگر تو همین کار را نمی کنی؟ مگر تمام مردم این کار را نمی کنند؟

#آنتونی_دوئر

کتاب به طور همزمان ماجرای دختری که در فرانسه و پسری که در آلمان زندگی می کند,نقل میکند.داستان روایت گر زندگی این دو در مقاطع مختلف ,از زمان کودکی تا رخدادهای حین جنگ جهانی دوم است. ماری لور که در شش سالگی بینایی اش را از دست داده است,دختری باهوش و کنجکاو است.پدر او که کلید دار موزه تاریخ طبیعی در پاریس است ماکت کاملی از محل زندگیشان می سازد تا ماری لور با لمس آن دور و اطراف خود را شناخته و بتواند مسیر بازگشت به خانه را بیابد.

این کتاب در سال ۲۰۱۵ موفق به دریافت جایزه پولیتزر و Andrew Carnegie Medal گردید.

ارسال از: بانو قهرمانی