خداوندا
اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می شدی از قصه خلقت
ازاین بودن از این بدعت
خداوندا
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی و برای لقمه ی نانی
غرورت را به زیر پای نا مردان فرو ریزی
زمین و آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟
خداوندا
اگر با مردم آمیزی
شتابان در پی روزی
ز پیشانی عرق ریزی
شب آزرده و دل خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین آسمان را کفر می گویی
نمی گویی . . . ؟
کفرنامه / کارو
ارسال از: بابک