شعر
برش ظریف و دقیق دندان کوسه است بر گلوگاه زندانی
شعر
فشار دندانهای تیز گرگی هار است بر گُردهی آهویی خسته.
شعر
معنای دقیق احشاء زمین است که به هجاهای کوچک حجرههای زندان تقطیع میشود.
شعر
پرتگاهی است که از فراز آن دژخیمان،شاعران را به اعماق درهها پرتاب میکنند.
شعر
درمان نیست
درد مردی است که با سرعت دویست فرسخ در ساعت فاصلهی هلیکوپتر ارتش و دریاچهی حوض سلطان را عمودی طی میکند.
شعر
فرود عمودی ماهوارهای از گوشت است در میان آبشنهای شوراب حوض سلطان.
شعر
مردابی است لبالب از جسدهای شاعران حماسی.
شعر
تیرباران هزار شاعر است در صلاة ظهر بر دروازهی اللهاکبر و بر روی مصلای شیراز
شعر
سقوط شاعر از ارک تبریز است.
شعر
فشار عظیم چهار دست از پشت سر بر گردن شاعر است
وقتی که شکم و دهان شاعر از آب پر میشود
و روزنامه نامش را خودکشی یا اشتباه میگذارد!
شعر
چشمبندی است که زندانبانان ایران مثل استعارهای بر حقیقت چشمان تو میپوشند.
شعر
دستبندی است که به جای دست بر لبت میزنند.
شعر
سوزنی است که برای دوختن لبهای فرخی یزدی تعبیه شده.
شعر
قامت بلند صور اسرافیل است بر تارُک دار
و جامهی ژندهی میرزا رضای کرمانی است بر قامت تاریخ.
شعر
جز این نیست، جز این نیست…
#رضا_براهنی
#ظل_الله (شعرهای زندان) /نشر امیر کبیر/چاپ دوم
اشتراک از بانو قهرمانی