نگاهی به اجرای نمایش «مریخ عندالمطالبه» کاری از هادی آذرنگ به قلم مهدی صالحیار
//////علیرضا طیاری
نمایش مریخ عندالمطالبه یک سفینهی نمایشی است که مخاطبانش را با ابزار و مصالح ملی و بومی تئاتر، به فضایی فراتر از “انتظار”مان میبرد.
سفینهای با چهار فضانورد حرفهای که در نقش آفرینیُ انرژیک، متمرکز و درخشانشان، توانستند اکثریت حاضر در سالن نمایش را، سرخوش و راضی، تا آخرین دقایق اجرا، بر جایگاه نگاه دارند.
“جعفر” با بازی درخشانِِ “مرتضی زینل”، جوان تحصیل کردهای است که زیر بار و فشارِ زیاده خواهی و تبعات ازدواج و مهریه، نفس کم آورده و میخواهد با یک سفینهی فضایی کذایی، سفر رفت و برگشت به مریخ را در ازای مطالبهی مهریهی همسرش شبیهسازی کند!
“مینو” با بازی درخشانِ “مهسا نقیبی”، نو عروسی با آرزوها و رویاهای معطل مانده است که پاسخ سادگی و بی شیلهپیلهگیاش، تنها یک “دروغ مهیج” است! دروغی به حجم یک سفینه که قرار است با “مرکب عشق” اشتباه گرفته شود!
“مهین” با بازی همیشهْ درخشانِ “طوبی رحمان نیا” در نقش مادر و مادر شوهر به هر دستْآویزی برای عقب نماندن از قافلهی عمر و این حکایت، چنگ میاندازد و مهمان ناخواندهی “درشکهی قراضهی” عشقِ مینو و جعفر است. او قرار است نقش “نفرِ سوم” یک “خلوتِ دو نفره” را بازی کند! و خودش را “الیزا” و جعفر را “جفری” خطاب میکند، و از اهالی دنیای مجازی است و مقدر نیست هیچ وقت پیر شود!
“داوودی” با بازی درخشانِ “هادی آذرنگ” یک دوست مجازی است که به الیزا یدک و ظاهرا حقیقی شده و او بدش نمییاد کهکشان راه شیری را با “دندهی خلاص” خلبانی کند: “داوودی: ما توی توهم هستیم. بیخیال پسرم!”
وقتی ذهنیت هوشیار نویسنده بتواند سهم هر چهار پرسوناژ را قدرتمندانه در طول اجرا توزین کند، ترکیببندی درستی در ساختار متنِ نمایش حاصل می شود.
زمانی که کارگردان با میزانسنهای صحیح، بتواند بزنگاههای نمایشی را از ابعاد کاغذی متن، به گسترهی بازی صحنه بکشاند، ارتباط دو سویهی مخاطب و تئاتر محقق میشود و این دستآورد کمی نیست.
به گواهی حاضران، کنشهای عاطفی و هیجانی تماشاچیانِ نشسته بر جایگاه آنقدر پر شمار بود که به جرات میتوان گفت این اثر نمایشی از لحظهی شروع تا پایان، هرگز متوقف نشد، درجا نزد و از اثرگذاری باز نماند!
اگر به این تعریف باور داشته باشیم که در “کمدی درام” عناصر طنز و جدی در یک حدود و اندازه به کار رفته است، باید گفت با لحاظ نقش “جدی” جعفر و تا حدودی مینو در کنار بازی “طنز آمیز” الیزا و داوودی در متن، بی تردید نمایش مریخ عندالمطالبه در ردیف یک کمدی درام موفق قرار میگیرد.
مینو در این نمایش در نقش همسرِ جعفر، علاوه بر حفظ تعاملات چالشیِ معمولِ بین عروس و مادر شوهر، به عنوان یک طرفدار محیط زیست مطرح میشود:
“مینو: میتونیم تصویر یک سگ وحشی اصیل رو بزنیم به دیوار بیرونی سفینهمون؟
جعفر: تصویر یک سگ؟
مینو: یا یوزپلنگ ایرانی رو. اینجوری هر سفینهای ما رو رصد کنه، متوجهی پیام سبزِ ما، برای نجات حیات وحش میشه.”
جعفر نقش محوری نمایش است که زبان گویای نویسنده نیز هست. هم اوست که پیامهای متن، به صراحت و تکرار از دیالوگهایش دریافت میشود:
“جعفر: اوه… دروغگو بودن و شکست خورده بودن شاخ و دم نداره. اون پینوکیو بود که دماغاش بلند میشد تا بفهمیم دروغ گفته. اما اینجا نه تنها دماغها بزرگ نمیشن، بلکه عمل هم میکنن تا کوچیکشون کنن. میفهمی؟”
الیزا در نقش مادرِ جعفر، چالشی چند سویه با (جعفر، مینا و داوودی) را هدایت میکند، در عین حال صدای او، صدایی آشنا از جاماندگی هویتِ زخمیِ زنِ معاصر است:
“الیزا: (مادر رو به جعفر) چی میخوای بگی هان؟ چی بگی؟ سی سال از عمرمو بابات تلف کرده، انتظار نداری بقیشو بدم دست تو؟”
مهین که (خود خواسته) به الیزا تغییر نام داده، سهم کافی را تقابل با مینو (عروس) نیز بازی میکند:
“الیزا: اصلا بذار تو فضا پیاده شه. ولش کن تو کهکشون… مثل این شهابسنگها بره بخوره جایی بخندیم… با اون مهریهش…”
و داوودی هم طراز با نقش الیزا، شخصیتی است که بیشترین سهم را در تکمیل پرسهی خنداندن تماشاچی به عهده دارد و من بهترین تعریف از او را با زبان جعفر در متن نمایش دریافتم:
“جعفر: تو نمونهی یک مرد خوبی، که میدونه اطرافش دروغه. فضا دروغه. سفینه دروغه. ولی باز راهشو میره. از اونایی که حقیقت رو نمیبینه و نمیخواد ببینه… خداحافظ داوودی.”
و داوودی است که کنترل سفینهی کذایی را در سر انجام نمایش به دست میگیرد.
باید گفت این نمایش کمدی هزار زبان گویا دارد، که نه الکن است و نه بیمایه. پر از پیام است و از حالمان خبر میدهد.
– حال همهیمان خوب است، اما تو باور نکن!
بروشور این نمایش در اندازهی جمع و جوری کار شده، و لوگوی نام نمایش، متناسب با تم انتخاب و طراحی شده است. البته عکسی از بازیگران و صحنه در آن جای نگرفته است. نور پردازی صحنه به قدر کفایت بود، البته پیشنهاد میشود؛ در واپسین لحظات نمایش که سفینه با هدایت داوودی قرار است تیکآف کند، نور صحنه با خاموش روشن شدنهای پی در پی، القاء نهایی از یک “پرتابِ کور” را بازسازی کند.
دکور و فضاسازی با چینش نیم دایرهای قفسهها، مانیتور، کیبرد و تجهیزات الکترونیک متناسب با دستور صحنه یاریگر اجرا بود. همین جا باید به ترکیب مفهومی کلیپ تصویری تابانده شده در وقت پایانی بر پسزمینه صحنه نمایش اشاره کنم که سازهای قوی در تکوینِ ذهنیت و تکمیلِ تجسمِ تماشاچی بود و با هوشمندی کارگردان توانست به بهترین شکل ممکن برای پیوند فضای بیرونی و درونی سفینه و معنا دهی نمادین آن، موثر باشد.
صداگذاری و افکتهای صوتی در زمان باز و بسته شدن درب اتاقکها، مثل تیپسازی شخصیتها با پوشش هوشمندانهی لباس و همچنین گریم خوبِ متناسب بازیگران، دقیق و فکر شده بود.
با وامی از نیمای بزرگ که میگوید: “ترکیب، مدیونِ طراحی است.” در جمعبندی اولین تجربهی کارگردانی هادی آذرنگ، باید اذعان کرد؛ اجرای نمایش مریخ عندالمطالبه، با ترکیب خوب تمام تمهیداتِ صحنه، بر پایهی یک متن قوی و زنده و برخورداری از قدرت کارگردانی؛ در زمرهی یکی از موفقترین دستاوردهای تئاتری سالهای اخیر شهر باران قرار میگیرد.
و سر آخر به نقل از “محمود طیاری، نویسندهی پیشکسوت تئاتر ایران” که به دعوت کارگردان و عوامل بازی، میهمان نمایش در شب سوم اجرا بودند باید گفت: “این نمایش به تنهایی میتواند برای آشتی دوبارهی جمعیت رانده شده از سالنهای نمایش، پاسخی درخور و شیرین باشد.”
این اجرای موفق بر اساس شرح بروشور با همکاری اسامی زیر در حافظهی تاریخی تئاتر ایرانی ماندگار شد:
دستیار کارگردان و برنامهریز: حمید خیراندیش، بازیگران: مرتضی زینل (جعفر/جفری)، مهسا نقیبی (مینو)، طوبی رحماننیا (مهین/الیزا)، هادی آذرنگ (داوودی) و حضور افتخاری: سید رسول برسان، امیر محمد عابدی. منشی صحنه: مریم جلالی، طراح صحنه: یاسر میرحمیدی. اجرای صحنه: عرفان پندار، مجید فخار، امید مهدی صفت. طراح لباس: شهناز بامدادی. گریم: هدیه خادم. طراح پوستر و بروشور: هدی رسولی. نور: محسن ناصرانی. انتخاب موسیقی: هادی آذرنگ. صدا: حمید خیر اندیش. روابط عمومی: خشایار گرانسایه، نغمه مریدانپور. عکس و تصویر: موسسه فرهنگی آفتاب هشتم و یاران دیگر این نمایش: علیرضا روحنواز، مصطفی غلامی استادسرایی، علی احمدنیا، علی حلوی (آموزشگاه هفت)، بهرام نوری (آموزشگاه سینمایش)، روزبه اخوان، ابراهیم آذرنگ، مهرداد آبسالان، حجت اصغری، امیر حسین زاده، محسن عربزاده، میر حامد حیدرنژاد (الکتروایفل)، سعید کشاورز (مگابایت)، علی شفارودی (الکترونیک امین)، مهدی بهنوری (تژان سیستم). گفتنی است نمایش مریخ عندالمطالبه از ۸ الی ۱۳ مرداد ۹۶ از ساعت ۱۹ عصر در سالن دکتر رحمدل مجتمع خاتم النبیاء (ص) شهر باران روی صحنه رفته است.
۱۲ مرداد ۱۳۹۶ شهر باران
مروری بر عکس های «مریخ عندالمطالبه»