شعری از استاد اردشیرپژوهشی
جرم چیست؟
کبوتران نامه بر
ایستاده اند
پشت شطرنجی قفس
بر پاهای نازک و نارنجی شان
سینه ها برآمده از حبس نفس
باچشمان گشوده گردن می کشند
تا ببینند چگونه گردن خاطی
به ساطور ختم زندگی زده می شود
کبوتر جوانی بی قرار
آرام پرسید:
جرم چیست؟
گفتند:
هیس ….نامه ی عاشقانه برده است.
اردشیرپژوهشی
نقاشی: علیرضا طیاری
(این نقاشی با عنوان قفس به چهارمین دوسالانه نقاشی استان گیلان راه یافته است.)
جرم چیست؟ به علیرضا طیاری تقدیم شده است… به پاس حضور عاشقانه اش در زندگی و در زمانه ی ما … . اردشیرپژوهشی
بانوی من !
همه چیز در کما رفته است
ماهواره ها بر ماه شاعران فائق شده اند
و ماشین حساب ها
بر غزل غزل ها
و بر اشعار لورکا و مایا کوفسکی و پابلو نرودا
می خواهم دوستت بدارم خاتون من !
پیش ازآن که قلب من قطعه ای یدکی گردد
که در داروخانه ها موجود است
از آنها که پزشکان قلب “کلیولند” می سازند
مثل تولید کفش !
بانوی من ، سقف آسمان کوتاه
و ابرهای فرازمند
در سطح آسفالت ها پرسه می زنند
و جمهوری افلاطون و قانون حمورابی
و فرامین پیامبران
و کلام شاعران
از سطح دریا پایین تر آمده است
هم از این روست که جادوگران ، ستاره شناسان
و سالکان صوفی به من توصیه کرده اند
تا دوست بدارم
شاید سقف آسمان اندکی بالاتر رود!
#نزار_قبانی
ترجمه از دکتر یدالله گودرزی
بخشی از شعر بلند «دوستت دارم تا آسمان اندکی فراتر رود»