به آبهای آبی آرام فکر کن عزیزدلم. به بادهای نیمهگرم بهاری. به شکوفههای سپید سیب. به عطر شیرین کسی فکر کن که نمیشناسی اما یک روز بیخبر از راه میرسد. به گنجشکهای درخت خانه مادربزرگ فکر کن. به برف، روی کاجهای پارک ساعی. به رقصیدن فکر کن، به باهارنارنج، به ساقههای نورانی علاقه، به دستهای نوازشگر.
به روزهای خوب فکر کن. به آرامش، به کبوتر، به یک سفر کوتاه دلخواه. به گرمای خانه مادر فکر کن، به حرف و سکوت و سیگار و مستی پدر. به بودن فکر کن، به زندگی، به زندگی، به زندگی.
هربار تلخ میشوی، به مرگ فکر میکنم. و گفتهاند وقتی به مرگ فکر میکنی، یک روز از عمر کم میشود. حالا بادام من، خودت ببین برای زندگی چقدر نیاز دارم به لبخندت.
به روز و روشنایی و لبخند فکر کن ماهِ بلند، سرو قشنگ. به من فکر نکن. به مرگ فکر نکن. بخند، و لبخندت را بیاویز به گوش دنیا. حتی دنیای زشت هم با چنین گوشوارهای قشنگ میشود.
#حمیدسلیمی
@hamid_salimi59
اشتراک از: الهام پوريونس
نقاشي از: ندا دانايي