Press "Enter" to skip to content

به بهانه بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی

0

“ف”…مثل فردوسی …”دریغ است ایران که ویران شود”
“ف” …مثل فارسی…”فارسی شکر است”
“ف”…. مثل فوتبال…”ایران نمیخواد حذف بشه”
“ف”…. مثل فرزند…”عشق”
“ف”… مثل فردای ایران…”امید”

/////////دکتر حمید اخوین

♻️ زبان مادری…خانه پدری

اولین مهاجرت تاریخ ، شصت هزار سال پیش توسط انسانهایی که آفریقا را ترک کردند به سمت خاورمیانه اتفاق افتاد.
چهل و پنج هزار سال قبل ، اروپا توسط انسانهای مهاجرت کرده از خاورمیانه و آسیای میانه تسخیر گردید و سی هزار سال پیش ، انسان ها به قاره آمریکا پا نهادند.
اولین شروع مهاجرت ایرانیان در زمان حمله اعراب به ایران ، عمدتا” به سمت هند و چین صورت پذیرفت .
ریشه ی تمام این مهاجرت ها ، غریزه بقا بود.
در گذشته تا کسی جان و زندگی خود را در خطر نمی دید انگیزه ای برای مهاحرت نداشت.

ریشه های رفتار انسان امروزی را نیز باید در انگیزه هایش برای بقا جستجو کرد. مهاجرت یکی از این رفتار هاست.
جنگ ، ناامنی ، خشکسالی و…انگیزه های اصلی مهاجرت بوده اند که ریشه در همان انگیزه بقا دارد.

پیشرفت علم و تکنولوژی و نیز علایم هشدار بسیار مبنی بر روند غیرقابل زیست شدن زمین ، انسان امروزی را بر مبنای همان غریزه همیشگی به فکر مهاجرتی بزرگ انداخته است.
مهاجرت به سیاره ای دیگر …
دانشمندان فضایی نه در پی یافتن حیات در کره ای دیگر بلکه در جستن سیاره ای با شرایط منطبق با حیات انسانی(وجود آب و اکسیژن) برای این مهاجرت بزرگ هستند.
فیلسوف سینمای مدرن ، کریستوفر نولان در فیلم INTERSTELLAR( میان ستاره ای) تلاش برای این مهاجرت بزرگ را با دغدغه های انسانی دیگری تلفیق کرده است.
دغدغه هایی چون “مرگ” ، “تنهایی” ، “پوچی” و “آزادی” که بنا بر نظر فیلسوفان اگزیستانسیال ، چهار ترس بنیادین انسان هستند و نمود این ترس ها در رفتار انسانی خود را به صورت تردید نشان میدهد.
از جمله تردیدی بین ماندن و رفتن….تردیدی که ریشه در رفتار غریزی اصلی انسانها در هنگام ترس دارد.
گریز یا نبرد..”FIGHT OR FLIGHT”
تردید بین نجات فرزندان یا نجات گونه انسانها و نسل بشر
تردیدی که نهایتا انسانها را به دو دسته تقسیم میکند.آنها که در موطن خود که گستره ای از خانه ی پدری تا کره زمین دارد، می مانند و کسانی که ترجیح اصلی شان بر رفتن است.

پیام اصلی فیلم ، تاکید بر ماندن “STAY” است که اتفاقا از طرف کسانی بیان میشود که رفتن را بر ماندن ترجیح داده اند و به هر طریق ممکن از جمله در قالب رفتاری که پدیده ای چون سخن گفتن ارواح را به ذهن متبادر میکند ، درست در بحرانی ترین لحظات تصمیم گیری با ما سخن میگویند.
نولان با تاکید بر اینکه “پایه و اساس انسان بودن تمایل ایشان به کنار هم بودن است” راه سومی را پیش پای انسان امروزی میگذارد.
رفتن به امید برگشتن و یافتن راهی برای نجات خانه پدری به کمک پرانرژی ترین انگیزه های انسانی….یعنی عشق و امید
او با بیان سینمایی خود عشق را تنها چیزی میداند که فراتر از ابعاد زمان است.

فیلم بیان زیبای این دو منبع انرژی اصلی زندگی است یعنی امید و عشق..
نیروهایی که فقط خاصیت انسانی هستند و منشاء بسیاری از تصمیم گیری های ما در لحظه هستند.کاری که از عهده ربات ها برنمی آید.

تفاوت اصلی مهاجرت در دنیای امروز ، امکان اتصال به ریشه ها و عدم قطع ارتباط بین آنهایی که مانده اند و کسانی که رفته اند و به مدد تکنولوژی ارتباطی است.
حفظ این ارتباطات انسانی در این ایام کرونایی و لزوم فاصله گذاری اجتماعی ، با بهره وری از تکنولوژی های ارتباطی برای زنده نگه داشتن امید و عشق ضروری است.
امیدی که در تردیدهای اساسی زندگی به سراغ آدمی می آید و در اوج ناامیدی ، خشم و ترس ، منجر به تصمیمی جدید و نجات بخش میشود. امید و عشق بدون ارتباطات انسانی معنا ندارد و مهمترین پل ارتباطی انسانها ، زبان است و گفتگو آیین زنده نگاه داشتن زبان.

فردوسی با هوشمندی بسیار و با امید به آینده و آیندگان ، در زمانه استیلای اعراب ، عشق به ایران را با تلاش ( بسی رنج بردم در این سال سی) با تاکید بر عنصر خرد (بنام خداوند جان و خرد)، مهمترین عامل ارتباطی و وحدت ایرانیان را با زنده نگه داشتن زبان فارسی( عجم زنده کردم بدین پارسی)، فراهم ساخت و تا پایان شاهنامه، حتی در اوج غم و اندوه مرگ فرزندش قلم برزمین نگذاشت.

شاهنامه پیام اصلی فردوسی بزرگ بر ایرانیان است تا با عشق به زبان فارسی ، نهال امید به فردای ایران را آبیاری کنیم و بذر این زبان را در دلهای فرزندانمان بکاریم.

با امید و عشق شاهنامه آخرش خوش است.

امروز بیست و پنج اردیبهشت ، بزرگداشت شاعر بزرگ ایرانی ، فردوسی و روز پاسداشت زبان فارسی است.

?رشت.دکترحمیداخوین.۹۹/۲/۲۵.ایام کرونایی?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *