Press "Enter" to skip to content

The first time ever I saw your face

0

اولین بار که چهره تو را دیدم

I thought the sun rose in your eyes

 

فکر کردم خورشید در چشمان تو طلوع کرده است.

And the moon and the stars were the gifts you gave
To the dark and the endless skies,
my love
To the dark and the endless skies

و ماه و ستارگان هدیه هایی هستند که تو به آسمان های بی انتها و تاریک داده ای عشق من.

And the first time ever I kissed your mouth

اولین باری که لبان تو را بوسیدم،

I felt the earth move in my hand
Like the trembling heart of a captive bird

فکر کردم زمین در دستان من به حرکت در آمده مثل قلب لرزان یک پرنده اسیر.

That was there at my command, my love
That was there at my command, my love

و به دستور من آنجا بود، عشق من.

And the first time ever I lay with you
I felt your heart so close to mine
And I knew our joy would fill the earth

و اولین بار که با تو دراز کشیدم،
قلب تو را خیلی به خودم نزدیک احساس کردم،
و می دانستم که شادی ما زمین را پر خواهد کرد.

And last ’til the end of time my love

و این شادی تا آخر زمان ادامه خواهد یافت
عشق من.

And it would last ’til the end of time

و این شادی تا آخر زمان ادامه خواهد یافت
عشق من

The first time ever I saw your face
Your face, your face, your face

اولین بار که صورت تو را دیدم،
صورت تو را،
صورت تو را،
صورت تو را.

ترجمه: پروفسور نیلوفر قریشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *