.خسته ام از عرض عمرم، طول میخواهم چه کار
عشق و شعر و فاعل و مفعول میخواهم چه کار
همکلاسیهای من راننده ی اسنپ شدند
مدرک و آینده ی مجهول میخواهم چه کار
با تورم، زن گرفتن اشتباهی دیگر است
ذهن درگیر و دل مشغول میخواهم چه کار
عمه‌ی بی‌شوهرم چون باسیاست بود گفت:
شوهر خوش هیکل و هرکول میخواهم چه کار
میفروشم قالی و یخچال و فرش خانه را
گنجه و آیینه و کنسول میخواهم چه کار
وام مسکن را برای خانه ای اندازه ی
مثل یک تابوت یا سلول میخواهم چه کار!؟
با توام خیاط خوبم، درز جیبم را بدوز
من دو تا جیب بدون پول میخواهم چه کار
سعید شعبان‌زاده
اشتراک: مرضیه نوشاد
