Press "Enter" to skip to content

روز جهانی کارگر

0

(عشقِ یک کارگر)

ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩه‌ام
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺩه‌ﺍﻡ
ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺯﻧﯽ،
ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ‌ﺩﺍﺭﺩ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭘﺰﺷﮏ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ نمی‌دﻫﻢ
ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﺤﮑﻢ‌ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ
ﺁﺟﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﭼﯿﻨﻢ
ﺣﺘﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺁﻭﺍﺯ می‌‌خوانم
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﺮغونِ ﻣﻼﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ می‌گیرم

ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ می‌خورد
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ‌ﻫﺎ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽﻟﺮﺯﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺗﺮﺍﺯﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎه می‌کنند
ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ
ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ می‌کنم …..

#کارل_سندبرگ
ترجمه #بابک_زمانی

اشتراک: مریم قهرمانی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *