Press "Enter" to skip to content

شعورِ تاریک جهان

0


وقتی تانک‌ها
به رؤیای کودکی شلیک کردند
که پیِ پروانه‌ها می‌دوید،
جهان
در خاکسترِ مبهمِ خواب
به گِل نشسته بود.

وقتی بمب‌های مهیب
سمومِ سپیدِ مرگ‌آلود را
به رؤیای کودکی پاشیدند
که پیِ عروسک‌های دروغین می‌دوید،
جهان
در برابرِ فلاش‌ها و دوربین‌ها
با شاخه گلی سرخ بر سینه
به گِل نشسته بود.

حالا
پروانه‌ای بر مُردابِ تانک‌ها می‌نشیند
کودکی
مقابلِ فلاش‌ها و دوربین‌ها
تمام زخم‌ها و سُرفه‌هایش را
تُف می‌کند
و شعورِ جهان
هم‌چنان تاریک می‌ماند!

رضا_کاظمی

اشتراک: مرضیه نوشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *