Press "Enter" to skip to content

شعری از فاضل نظری

0

امروز هم به رخوت بی بادگی گذشت
آری گذشت! مستی دلدادگی گذشت

در آتش خیال تو با خود قدم زدم
دوران عاشقی به همین سادگی گذشت

می دانم ای فرشته که باور نمی کنی
شب های قصه گویی و شهزادگی گذشت

روزی ز چشم مردم و روزی به پای تو!
عمر مرا ببین که به افتادگی گذشت

شرمندۀ توایم و سرافراز از اینکه عمر
گر دین نداشتیم- به آزادگی گذشت

فاضل نظری

 

ارسال از یگانه قدیریان