آناهیتا برزویی: دیشب صدای تیشه فلک در بیستون پیچید و سرزمین مادریام که هنوز زخمهایی که هشت سال جنگ، پیکرش را تکه تکه کرده بود، التیام نیافته بود، زلزله ویرانش کرد. دیشب آوای غمگین (روله رو) و (لواندن) مادران وپدرانی که کودکانشان را از زیر آوار بیرون میکشیدند گوش بیستون و پراو را کر کرد.
ناله غمگین (مور) و شیون و چمری از کرمانشاه، گیلانغرب، سرپل ذهاب، شاباد و شهرها و روستاهای این خطه زجر کشیده بار دیگر به آسمان بلند شد.
جنگ را تاب آوردی سرزمین مادریام و فرزندانت را صبورانه به خاک سپردی. این غم را چگونه تاب می آوری؟!
پیکر زخمیات حرفهای ناگفته و در نطفه خفه شده زیاد دارد. باز هم بنال سرزمینم. بنال دیار شیرینم. بنال شاید با فریادی که از دل بر می آوری فلک بر خود بلرزد و عرش به ناله درآید.
قصر شیرین صدای ناله الوندت میآید .صدای مویه دارهای لیمو وخرما.
گیلانغرب پر غرور ناله (میان داری)ها که یک عمر میان دار سلحشوری و رشادت بودند به آسمان بلند است.
سر پل ذهاب، تو که تاریخ را در خود می پروری اینک این زخم را نیز به قلب زخمی ات بسپار.
دیشب تمام اشکهایم را سیل کردم و از آسمان غمگینت باریدم تا شاید زخمهایت که از دیرباز تاکنون آماس کرده کمی التیام یابد.
همیشه من سر به شانه ات می گذاشتم تا آرام بگیرم، اینک تو سر به شانه من بگذار، اینک تو ببار، اینک تو زخمهایت را فریاد بزن، اینک تو دردهایت را شرحه شرحه بگو. دیار غمگینم این غم را هم تاب می آوری، میدانم! مثل تمام دردها و زخمهایی که بر دل داری… از هشت سال جنگتاکنون، که زلزله زخمی ات کرده است.
سر بر شانههایم بگذار هم ولایتی کرمانشاهی امروز من بیستون تو هستم.
شرح عکس:
تخریب مسکن مهر شهید شیرودی، سر پل ذهاب، بر اثر زلزله 21 آبان 96