Press "Enter" to skip to content

شعری از هاله

0

آغوش‌های دیجیتال…
خاطرات بی بو…
نگاه‌های خاکستری عاشق…
پشت شیشه‌های رنگی بلاک می شوند
و
‘بوسه ای که تایپ می شود’
اینها زجر نوین است
پوستی از پلاستیک!
.
تنی از آهن!
چشمی از شیشه!
و دلی که فقط شمردن را می فهمد
صفر و یک ها می بارند
و
ربات ها دوباره عاشق می شوند.
عصر عاشقی ربات‌ها…
قرن احساسات مجازی…
لعنت!
لعنت!
لعنت!