Press "Enter" to skip to content

می آیم و میگردم بر معبد چشمانت… شعر از کاوه احمدزاده، عکس از: نیلوفر تارقلی‌زاده

0

چون ابر سیاهم من، پاییزی و بارانی
چون برف سپیدی تو، یکرنگ و زمستانی

تو ناز و نوازنده، آرامی و رؤیایی
من شاعر و احساسی دیوانه و طوفانی

من در سفر و جاری، تو ساکن و دریایی
تو آبی و آبادی ، من سیلم و ویرانی

من سیلم و می آیم تا ورطه ی آغوشت
رو سوی تو آوردم با بی سر و سامانی

بی تابم و می گِریَم چون طفل به گهواره
تا با سر انگشتت من را تو بجنبانی

پُرکن قَدَحِ شعرم با دست هنرمندت
ای ساقی شاعرها از دورهٔ خاقانی

می آیم و میگردم بر معبد چشمانت
ای دخترکِ جنگل، معشوقه گیلانی

کاوه احمدزاده

عکس از: نیلوفر تارقلی‌زاده

ارسال شعر از: الهام پوریونس