Press "Enter" to skip to content

شعری از دکتر یدالله_گودرزی

0

 

«پاییزِ برگْریز »

پاییزِ برگریز

مانند یک مسافر ِغمگین

از کوچه های ابریِ آذر

عبور کرد

و کوله بار ِ رنگیِ خود را

بر دوشِ خُشکِ درختان نهاد

پاییز برگریز

با گام های ریز

از روی سنگفرشِ زردِ خیابان گذشت

با مهرِ مهربان وداع کرد

و دستِ آبیِ آبان را

با خود گرفت و بُرد

پاییز برگریز گذر کرد و بعد از آن

باران

در بُهت ِسردِ پنجره ها یخ زد

صحرا

در چشمِ سبزِ درختان

سپید شد !

پاییز رفته بود

وَ یلدا

با چشم هایی از بلور و بنفشه

می گریست !

 

ارسال از:‌

مریم.ن