ما عاشقیم و خوشتر از این کار، کار نیست
یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست
.
دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟
جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست
.
فصل بهار، فصل جنون است و این سه ماه
هر کس که مست نیست یقین هوشیار نیست
.
سنجیده ایم ما، بجز از موی و روی یار
حاصل ز رفت و آمدِ لیل و نهار نیست
.
دیشب لبش چو غنچه تبسم به من نمود
اما چه سود ز آنکه به یک گل بهار نیست
.
خندید صبح بر من و بر انتظار من
زین بیشتر ز خوی توام انتظار نیست
.
فرهاد یاد باد که چون داستان او
شیرین حکایتی ز کسی یادگار نیست
.
ناصح مکن حدیث که:« صبر اختیار کن»
ما را به عشق یار ز خویش اختیار نیست
.
کار تو بوسه بر مه و بار تو مشک ناب
ای زلف یار، خوش تر از این کار و بار نیست
.
برخیز دلبرا که در آغوش هم شویم
کان یار یار نیست که اندر کنار نیست
.
امید شیخ بسته به تسبیح و خرقه است
گویا به عفو و لطف تو امیدوار نیست
.
بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست
.
بگذر ز صید و این دو سه مه با عماد باش
صیاد من! بهار که فصل شکار نیست
.
عماد_خراسانی
پن:
عمادالدین حسنی برقعی، معروف به عماد خراسانی (۱۳۰۰ – ۲۸ بهمن ۱۳۸۲) شاعر غزلسرا و قصیدهسرای مشهور خراسانی است و از نامآوران شعر و غزل معاصر ایران بهشمار میآید.
عماد یک بار ازدواج کرد اما همسرش هشت ماه بعد درگذشت. او از سال ۱۳۳۱ به تهران رفت. عماد خراسانی فرزندی نداشت و تا آخر عمر تنها زندگی کرد.
وی پس از یک دورهٔ بیماری در صبح روز شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۲ در تهران در سن ۸۲ سالگی درگذشت.
برخی شعرهای عماد به ضربالمثل بدل شده و چند نسل از لایههای گوناگون مردم ایرانیان، از شاعران نوآور گرفته تا کسانی که با ادبیات مکتوب معاصر آشنائی چندانی ندارند، عواطف و احساسات و حالات خود را با تکرار بیتی از عماد بیان میکنند که در حافظه آنان نقش بستهاست.
عهد کردم که دگر مینخورم در همه عمر
بهجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر
یا این بیت دیگر:
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شدهام دوست ندانم
ارسال از: هاله
با درود و سپاس از شما و سایت خوب و پر محتوای شما بنده به عنوان علیرضا شیشه گر وکیل پایه یک دادگستری اصفهان از شما ممنونم
با سلام و تشکر از درج نظر ارزشمندتون.
علیرضا طیاری
سردبیر رسانه هفت هنر