داوریِ راز و نیازِکودکان با خدا…
با نگاهی به مجموعه ای ازدستنوشته‌های کودکان
خدایا! کاری کن وقتی آدم‌ها می‌خوان دروغ بگن یادشون بره!
پویا گلپر 11ساله
نوشته های کودکان همیشه برای بزرگترها جذاب و توجه برانگیز است. تصور، تفکر و نگاه متفاوت کودکان همراه با سادگی و راستی وبی پیرایگی درشیوه ی بیان، ما را مفتون دستنوشته های کودکان می کند و باعث می شود از خواندن آن ها لذت ببریم. اما باید به یاد داشته باشیم نوشته های کودکان حقایق عمیق تری را نیز در بطن خود دارند از همین رو می‌توان کمی جدی تر، عمیق تر و موشکافانه تر به نوشته های ایشان پرداخت. اگر اهل کندوکاو و سفر به اعماق باشید بی گمان از این غواصی با دست خالی باز نخواهید گشت. به ویژه هنگامی که به مجموعه ای از دستنوشته های کودکان دسترسی داشته باشیم.
جشنواره بین‌المللی”دستهای کوچک دعا” رازو نیاز کودکان با خدا
جشنواره بین‌المللی”دستهای کوچک دعا” جشنواره ای است که به گردآوری و انتشار دعا های کودکان زیر دوازده سال اختصاص دارد. این جشنواره را حوزه ی هنری آذربایجان شرقی در تبریز برگزارمی کند.طبق آخرین خبرها نهمین جشنواره ی دست های کوچک دعا در سال 94 برگزار شده است .
بدون شک این جشنواره می تواند جشنواره ای مفید و اثر گذار باشد. البته اگر به درستی برگزار شود.
آنچه که در باره ی این جشنواره بسیارتامل برانگیز و مایه ی تردید است. اعمال جنبه ی رقابتی و گزینش آثار برتر در آن است. به این معنا که در هر دوره ی جشنواره افرادی به عنوان نفرات برتر انتخاب می شوند و به آن ها جایزه داده می شود. آیا واقعا می توان دعاهای کودکان را قیاس‌کرد و دعایی را برتر، بهتر و شایسته ی جایزه دادن دانست ودیگر دعاها را نه؟! واگر می توان چنین کاری کرد ملاک و معیار چیست؟ فراموش نکنیم دعا گفتگوی فردی هر انسان با خدا ست و دعاهای کودکان خالصانه ترین گفتگوهای انسان باخدا… اکنون باید پرسید کدام هیات داوری می تواند دعا، یعنی گفتگو و رازو نیاز کودکان، با خدا را داوری کند؟ ضمن توجه به این پرسش تامل برانگیز در ادامه دعاهای برگزیدگان نهمین دوره و گزیده ای از دعاهای سومین دوره ی این جشنواره را می خوانید.
دعاهای برگزیده ی کودکان شرکت کننده در نهمین جشنواره ی
” دست های کوچک دعا “
در نهمین جشنواره ی دست های کوچک دعا عرشیا مسلمی، مهدی معین، پریسا زارعی، تینا جمالی، امیر حسین اشرفی که به عنوان مقام اول تا پنجم انتخاب شده‌اندکه دعا های ایشان به ترتیب در زیر می‌آید:
- از خدا می خو ام یه خونه داشته باشیم که حیاطش بزرگ باشه تو حیاطش مسجد باشه کنارش مشهد باشه.
- خدا جو نم من کرولال هستم ودعا میکنم هیچ بچه ای مثل من نباشد.
- خداجون، آرزو دارم تا که ابرو باشم و روی چشمان زیبای یک دخترسرطانی بنشینم تا خجالت نکشد ای خدای بخشنده آرزوی مرا برآورده می کنی؟
- خدایا همه جا علف زیادی بر ویان تا ببعی ها گرسنه نمانند.
- من یک همکلاسی دارم که مو ندارد یک روز به او گفتم تو چرا مو نداری؟ گفت: من سرطان دارم وشیمی درمانی می شوم برای همین نباید مو داشته باشم . بعد گفت هرروز جلوی آیینه به خیال اینکه مو دارم شانه را در دست میگیرم ودر خیالم موهایم را شانه میزنم. من درکنار سفره ی هفت سین در لحظه ی تحویل سال دستانم را بلند کردم وگفتم خدایا من از موهایم خجالت می کشم که من مودارم ولی دوستم ندارد خدایا از تو میخواهم که اورا شفا دهی تا دوباره مو داشته باشد و در واقعیت جلوی آینه موهایش را شانه بزند نه درخیالش خدایا خواهش میکنم دوستم را شفا بده تا اوهم مثل ما سالم و شاد باشد.
برگزیدگان نهمین جشنواره سراسری دستهای کوچک دعا در بخش ویژه
دعاهای الهه ربانی مهر، سارا چاقری، مائده فراهانی خرسندی، شیدا امیر وردستیان و تارا فلاحی که برگزیده بخش ویژه(ایران ۱۴۰۴) نهمین جشنواره دستهای کوچک دعا می باشند به ترتیب به قرار زیر است:
- من فکر میکنم ده سال دیگه اگه آب رو هدر بدیم تموم بدن من میشه شبیه کویرلوت، دیگه اکسیژن نیست، اما من امیدوارم به امید۱۴۰۴پرآب،پراکسیژن وزیبا
- خدایا دعا میکنم ۱۰سال دیگه رئیس جمهور بشوم و اولین رئیس جمهور زن ایران بشوم وتمام کشور را به عهده بگیرم وبا کشور های خارجی متهد شویم ودیگر جنگ ودعوا راه نگیردویک وزیر مهربان و جنگ جو خوب و باوقار من
- سلام خدا. من دعا میکنم درایران آینده دیگر هیچ آدمی سیگار نکشد و همین طور به جای ماشین ها و وسایلی که هوا را آلوده میکنند از نیروی کار خود برای کشاورزی یا از دوجرخه برای جایی رفتن استفاده کنند تا هوا آلوده نشود و همینطور بچه ها به خاطر آلودگی هوا مبتلا به سرطان یابیماری ویروسی نشوند.
- خدایا آرزو میکنم در سال۱۴۰۴تو ایران کارمند ها کارشون رو خوب انجام بدن که مامانم مجبور نشه با اون پادردش هی پله هارو بالا و پایین کنه تا یه وام یک میلیونی بتونه بگیره ،ای کاش تو اون زمان همه مردم ایران خونه داشته باشند که یکیشونم نصیب ما بشه.
گزیده ای از کتاب سومین جشنواره بین‌المللی “دستهای کوچک دعا”
آرزو دارم سر آمپول‌ها نرم باشد!
تاده نظر‌بیگیان / ۵ ساله
خدای مهربانم! من در سال جدید از شما میخواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی!
نسیم حبیبی / 11ساله
خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی!
سوسن خاطری / 9 ساله
خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد!
الناز جهانگیری / 10 ساله
آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدی‌هایی را که من جمع میکنم از من می‌گیرند و به بچه آنهایی می‌دهند که به من عیدی می‌دهند!
سحر آذریان / ۹ ساله
خدایا!
از تو میخواهم که برادرم به سربازی برود و آن را تمام کند. آخه او سرباز فراری است. مادرم هی غصه می‌خورد و می‌گوید کی کارت پایان خدمت می‌گیری؟
حسن / 8 ساله
ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم!
شاهین روحی / 11 ساله
خدایا! کاری کن وقتی آدم‌ها می‌خوان دروغ بگن یادشون بره!
پویا گلپر 11ساله
خدایا! یک برادر تپل به من بده!!
زهره صبورنژاد / 7 ساله
خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو میخواهم که به پدر و مادر همه بچه‌های تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی “اکس جید” را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانه‌یمان مانند بچه‌های سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم…
مهسا فرجی / 11 ساله
دلم می‌خواهد حتی اگر شوهر کنم خمیر دندان ژله‌ای بزنم!
روشنک روزبهانی / 8 ساله
خدایا! شفای مریض‌ها را بده هم چنین شفای من را نیز بده تا مثل همه بازی کنم و هیچ‌کس نگران من نباشد
خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم!
مینا امیری / 8 ساله
خدایا! تمام بچه‌های کلاسمان زن داداش دارند از تو میخواهم مرا زن داداش بدهی!
شایان نوری / 9 ساله
خدایا ماهی مرا زنده نگه دار و اگر مرد پیش خودت نگه دار و ایشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلم‌مان هم مرا بوس کند
(امیرحسام سلیمی / 6 ساله)
خدیا! دعا میکنم که در دنیا یک جاروبرقی بزرگ اختراع شود تا دیگر رفتگران خسته نشوند!
فاطمه یارمحمدی / 11 ساله
ای خدا! من بعضی وقت‌ها یادم می‌رود به یاد تو باشم ولی خدایا کاش تو همیشه به یاد من بیوفتی و یادت نرود!
شقایق شوقی / 9 ساله
خدای عزیزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونه‌ها را می‌زدیم و فرار می‌کردیم. خدایا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر این کار منو به جهنم نبر چون من امسال دیگه این کار رو نمی‌کنم.
هدیه مصدری / 12 ساله
خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیفم . پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!) می‌خوان دعامی‌کنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود!
باران خوارزمیان / 4 ساله
خدایا! برام یک عروسک بده. خدایا! برای داداشم یک ماشین پلیس بده!
محمد حسین اوستادی / 7 ساله
خدایا! من دعا میکنم که گاو باشم! و شیر بدهم تا از شیر، کره، پنیر و ماست برای خوراک مردم بسازم!
سالار یوسفی / 11 ساله
من دعا میکنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قیامت به بهشت بروند.
المیرا بدلی / 11 ساله
خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمی‌خواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا میکنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم!
نیشتمان وازه / 10 ساله
فراموش نکنیم دعا گفتگوی فردی هر انسان با خدا ست و دعاهای کودکان خالصانه ترین گفتگوهای انسان باخدا… اکنون باید پرسید کدام هیات داوری می تواند دعا، یعنی گفتگو و رازو نیاز کودکان، با خدا را داوری کند؟
اردشیرپژوهشی
اسفند نود و شش
