نه میتوان انگ سرمای زمستان را به او زد، نه وصلهی بیحوصلگی غروبهای بهار به تنش میچسبد.
اسفند را باید نشست کنج حیاطخلوتِ ذهن، و عشقبازی کرد، با خاطرات دور اما ماندگار.
باید دلکندن آدمها در بین راه را فراموش کرد و گذشت و دل را از کینهها تکاند تا جا باز شود برای شادیهای نو…
حیف است از اسفند با بیتفاوتی عبور کنید…
به خودتان بیایید، تمام شده و رفته تا یک سال دیگر.
عطر اسفند را مهمان ریههایتان کنید، عجیب بوی ناب زندگی میدهد…
نگار قاسمی
ارسال از: بانو قهرمانی