Press "Enter" to skip to content

مروری بر آثار عکاسی شادی قدیریان

0

شادی قدیریان:

شاپرک خانوم در پی وعده‌ای که با آفتاب دارد در جست‌وجوی راه خروج و رسیدن به نور در تار عنکبوت گرفتار می‌شود. عنکبوت که با دیدن زیبایی و ظرافت شاپرک خانوم دلش به رحم آمده است با شاپرک خانوم قرار می‌گذارد تا یکی از حشرات داخل انباری تاریک را برایش بیاورد و در تارهای تنیده‌اش گرفتار کند تا راه خروج و رسیدن به نور را نشانش دهد. اما شاپرک خانوم هر بار بعد از شنیدن درد دل حشرات دلش می‌سوزد و در ‌‌‌نهایت دست خالی با بال‌های خراشیده نزد عنکبوت باز می‌گردد و خود را در تار می‌اندازد تا غذای او شود. عنکبوت که از ماجرا خبر دارد دست‌های شاپرک خانوم را از تار‌ها‌‌‌ رها می‌کند و راه خروج را به او نشان می‌دهد تا به وعدهٔ دیدارش با آفتاب برسد. شاپرک خانوم حشرات را فرا می‌خواند تا آن‌ها نیز در این آزادی سهمی داشته باشند اما هیچ پاسخی نمی‌شنود. شاپرک خانوم مأیوس از رفتار حشرات
شاپرک خانوم مأیوس از رفتار حشرات دیگر بال‌های خسته‌اش را باز می‌کند و به سمت نور میرود.