Press "Enter" to skip to content

داستان یک عاشقانه آذربایجانی با لینک دانلود ترانه و قدردانی

0

 

ایرانی هستیم، چراکه معتقدیم خون هیچ‌کدام‌مان سرخ‌ فام‌تر از دیگری نیست. ایرانی هستیم چرا که “عدالت‌طلب” و “برابر‌جو” هستیم. ایرانی هستیم چرا که بر صخره‌های کوه پیش از هر تمدنی از “عدالت” و “صداقت” نوشتیم و قدسیت اندیشه‌ی ما از “آیین مهر” و “دوستی” است. 

 “فرهنگ ایرانی” به “چلچراغی” درخشان می‌ماند متشکل از روشنای اقوام ترک و کرد و فارس و آذری و گیلک و … که در سایه‌ی مهر به میهن و عشق به خاک وطن، ضمن حفظ آیین‌ها، گویش‌ها و باورهای بومی‌شان در سرزمینی چند اقلیم و زیبا، در “جهان هزار پاره‌ی هزار نیرنگ”، توانسته زیر پرچم سه رنگ مقدس ایران‌مان با “زبان فاخر فارسی” با تمام فراز و فرودها، نماد رشک‌برانگیزی از “تمدنی ازلی ابدی” باشد.

این “تشکل زیبای فرهنگی مدنی” اگر چه با زبانی ملی فارسی، زیبا و یکسان متجلی می‌شود اما در حقیقت از زبان‌های بومی و قومی متنوعی زر‌بافت شده است. “فرهنگ بومی” مناطق مختلف سرزمین‌مان؛ باورداشت‌های مردمی، آیین‌های مناسبتی، افسانه‌های کهن و فولکلورهای زیبا را نسل به نسل از گذشته‌ی دور به اکنون‌مان می‌آوردند، تا ما به خاطر داشته باشیم: “که هستیم؟” و “رشادت‌ها”، “انسانیت‌ها”و “عاشقی‌ها”ی‌مان را فراموش نکنیم.

در این راستا هر کوششی برای احیاء فرهنگ بومی‌ به هر طریق ممکن تلاشی مقدس و در خور تحسین است. با این مقدمه جا دارد از اهتمام محقق و مترجم ارجمند، “بانو قهرمانی” در انجام این تحقیق زیبا، شورانگیز قدردانی شود که با جمع آوری آثار ارزشمند فولکلوریک موسیقیایی زبان شیرین آذری، رسالتی مهم و انجام کاری ماندگار را به عهده‌ گرفتند. امیدواریم این مجموعه‌ی نفیس پس از تکمیل با حمایتی در خور از سوی متولیان فرهنگی برای دسترسی همگان منتشر شود.  برای‌ خانم قهرمانی گرامی موفقیت روز افزون و تندرستی آرزو داریم و سپاسگزاریم که نتایج زحمات‌شان را جز به جز برای انتشار در “وب سایت هفت هنر” در اختیارمان می‌گذارند.

“علیرضا طیاری، عضو گروه هفت هنر، دهم بهار ۹۷”


 

تحقیق و ترجمه: بانو قهرمانی

 

اصلی و کرم‌
اصلی و کرم‌ یک داستان عاشقانه آذربایجانی است. این داستان شخصیتهایی تاریخی دارد و روایت‌های گوناگون از آن در فرهنگ و ادبیات کشورهای ایران ، جمهوری آذربایجان، روسیه، گرجستان، ترکیه و برخی کشورهای آسیای میانه رواج دارد، در اوایل سدهٔ دهم قمری‌/ شانزدهم میلادی به وجود آمده و از همین زمان به بعد در میان مردم ایران، قفقاز، آسیای میانه و آسیای صغیر رواج یافته‌است. کرم‌ مسلمان عاشق دختری مسیحی می‌شود. اقوام دختر در مخالفت با این عشق فرامذهبی مهاجرت می‌کنند. کرم ۱۱ سال به دنبال اصلی می‌گردد. دست آخر، هنگامی که دو عاشق به هم میرساند، کرم تحت تاثیر طلسم پدر اصلی آتش می‌گیرد. آواز یانیخ کرم که فلبداهه توسط اصلی خوانده می‌شود یکی از ارکان هنر عاشیقی است.

 

رمان یا واقعیت

پژوهشگران بر این باورند که خاستگاه اصلی این افسانه آذربایجان بوده‌است. برخی دیگر معتقدند اصلی (معشوق‌) و کرم (عاشق‌)، قهرمانان داستان، در اواخر سده دهم قمری‌/شانزدهم میلادی می‌زیسته‌اند و این داستان در حدود یک قرن پس از آنها شکل گرفته‌است. در بیشتر روایات قفقاز، خاستگاه افسانهٔ اصلی و کرم شهر گنجه یاد شده است. چون در زمان حکومت صفویه این داستان شکل گرفته و چون تبریز در دوران صفویه پایتخت ایران بوده و بعد قزوین و در نهایت اصفهان به پایتختی برگزیده شده است بنابر این اساس داستان نیز از آذربایجان و تبریز شکل گرفته و توسط نقالان حکومتی همزمان با انتقال پایتخت به اصفهان، به این شهر منتقل میشود.

 

اظهار نظرها

بانارلی، پژوهشگر معاصر ترک، می‌گوید اساس این داستان از شعرهای سراینده و نوازندهٔ آوازخوانی به نام کرم دربارهٔ زندگی خود او بوده و به مرور زمان به صورت افسانه‌ای رواج یافته‌است. همچنین به روایت دیگری کرم پسر عنقال‌بیک بوده‌است و در روایت ترکمنی که قرائن و شواهد نزدیکی واقعیت دارد، حوادث داستان در محله قاراملیک یا قره ملیک تبریز روی داده‌است، که به گفته اهالی بومی قراملک تبریز باغ منتسب به قاراملیک پدر اصلی، گوللو باغ هنوز در این منطقه پابرجا میباشد.

هرچند که این افسانه در میان مردم مناطق مختلف از جمله ترکمن‌ها، ترک‌ها، آذربایجانی‌ها، ازبک‌ها، ارمنی‌ها و قزاق‌ها به صورت‌های گوناگون نقل می‌شود، در تمامی آنها مایهٔ اصلی داستان و قهرمانان آن یکی است. در متن داستان اصلی و کرم، نظم و نثر در هم آمیخته‌است. «عاشیق‌ها» هنگام نقل داستان، قسمت‌های منظوم را همراه ساز به آواز می‌خوانند. سروده‌هایی از این داستان در برخی از جُنگ‌ها و مجموعه‌های خطی مضبوط است و روایاتی از آن نیز به چاپ سنگی انتشار یافته‌است. پس از ترویج چاپ سربی در دوران حکومت عثمانی، نخستین متن بازنویسی شدهٔ اصلی و کرم توسط احمد راسم (۱۳۵۱ ق / ۱۹۳۲ م) آمادهٔ چاپ شد.

هنرمندان کشورهای مختلف براساس افسانه اصلی و کرم که در میان اقوام مختلف به صورت نماد و تمثیل عشق پاک درآمده‌است، منظومه‌ها، داستان‌ها و نمایشنامه‌های بسیاری ساخته و پرداخته‌اند. ناظم حکمت، شاعر معاصر ترک با الهام از این داستان منظومهٔ کرم گیبی را سروده‌است و خاچاطور آبوویان (۱۲۶۴ ق / ۱۸۴۸ م) نویسنده ارمنی داستان «دختر ترک» و نریمان نریمانف داستان«بهادر و سونا» را براساس آن نوشته‌اند. یکی از معروف‌ترین آثاری که براساس این افسانه پدید آمده، اپرای اصلی و کرم است که در ۱۹۱۲م توسط عزیر حاجی بیگوف (۱۳۰۳_ ۱۳۶۷ ق / ۱۸۸۵_ ۱۹۴۸ م) موسیقیدان و آهنگساز مشهور آذربایجانی تصنیف شده و شهرت جهانی پیدا کرده‌است.

به هرحال آسلی و کرم از داستان‌های مشهور ترکها بخصوص آذربایجانیها است و جایگاهی بخصوص در ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی دارد. آسلی همان مریم مسیحی، معشوقهٔ کرم عاشق مسلمان داستان است که قاراملیک پدر مریم بخاطر تعصب دینی مانع این عشق می‌شود.

فرض دیگر این است که اساس داستان و وقوع آن به دوران پیش از میلاد مربوط است. چون قهرمانان اصلی یعنی آسلی و کرم از شاهزاده‌گان بوده و نیای هر کدام حاکم منطقه‌ای از شمال و شمال‌ غربایران بودند و بخاطر سرنوشت اندوهبار و همچنین به سبب منزلت اجتماعی خاندان «کرم »و «آسلی» در حافظهٔ تاریخ ثبت و باقی‌مانده‌اند.

 

ثبت در میراث ملی

داستان اصلی و کرم با محوریت منطقه قراملک تبریز در سال 1391 توسط میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی در فهرست میراث ناملموس آثار ملی کشور جمهوری اسلامی ایران ثبت ملی گردید. سری داستانهای کرم و اسلی اجرا شده توسط خواننده های سنتی آذری که نوازندگی هم می کنند و با عنوان « عاشیق» هنرنمایی می نمایند، در پکیج های صوتی و تصویری مختلف در بازار موجود است.

 

دانلود