آینده سیاسی جهان با اندیشه های فراماسونها شکل میگیرد و آینده علمی جهان در ذهن خیال پردازانی چون نویسندگان و کارگردانان داستانهای علمی تخیلی..
امروزه تخیلات کتاب های ژول ورنی را باید در فیلمهای علمی-تخیلی سینما جستجو کرد.
فیلم شیوع ( Contagion)، محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی “استیون سودربرگ” یکی از این فیلمهاست که این روزها با شیوع بیماری کرونا رنگ وافعیت به خود گرفته است.
در این فیلم یک زن آمریکایی در پی دست دادن با آشپزی در هنگکنگ با ویروس جدیدی آلوده میشود که از طریق لاشه خوکی که مدفوع خفاشی را خورده بود، به آشپز منتقل شده بود. وی پس از بازگشت به آمریکا در فاصله کوتاهی میمیرد و زنجیره ی انتقالی که از او و افراد در تماس با او شروع شده به سراسر جهان انتشار می یابد.
شباهت اتفاقات این فیلم به ماجراهای این ایام کرونایی ، دیدن این فیلم را در این روزگار جذاب تر میکند.
نقش بیماران از سفر برگشته در انتشار منطقه ای و جهانی بیماری، با تاکید بر نقش شرکت های هواپیمایی، شروع بیماری از هنگ کنگ (چین) ، اشتباه تشخیصی بیماری با آنفولانزای H1N1 , شروع علایم با سرفه، سردرد و گلو درد، درگیر شدن ریه ها، تاکید بر انتقال آن از طریق هوا و سطوح و تاکید بر استفاده از ماسک و دستکش و شستشوی دست ها، تاکید بر امکان آلودگی چندین نفر توسط هر بیمار و نیز منشاء خفاشی، نرخ کشندگی بالای ویروس، رقابت مراکز علمی مختلف در جهان برای ساخت واکسن و در سطح رفتارهای اجتماعی نیز اضطراب عمومی و هجوم مردم به سوپرمارکت ها، ایزوله سازی بیماران، قرنطینه شهری و شروع آن در فصل بهار، پنهان کاری مقامات بهداشتی و زد و بند های سازمان بهداشت جهانی، اتفاقاتی است که فیلم را برای تماشاچی امروزی بسیار ملموس تر میکند.
علاوه بر موارد فوق، شاید جالب ترین نکته فیلم برای تماشاگر ایرانی حضور شخصیتی است که شایعاتی بی اساس در مورد ویروس منتشر میکند و درمانهای جعلی با “یاس زرد” (روغن بنفشه !) برای درمان آن ارائه میدهد، که حتی بعد از مشخص شدن دروغین بودن بیماران شفا یافته و نیت اقتصادی جهت دستیابی مالی در این آشفته بازار، باز هم عده ای دنبال مصرف آن بودند و طرفدار مدعی دروغین.
اتفاقات جانبی ولی مهم فیلم، رویارویی فرآیندهای علمی شامل تحقیقات علمی پیچیده برای یافتن درمان و ساخت واکسن با ادعاهای ساده و دروغینی چون شفابخشی “یاس زرد”، مواجهه انگیزه های شخصی با مسئولیت های حرفه ای و اخلاقی و محدودیت ها و پیامدها ی پاسخ های نظام یهداشت عمومی و نفش آنها در گسترش ییشتر بیماری است.
روانشناسی اجتماعی و پیش بینی وقوع یک یک هیستری جمعی و از بین رفتن نظم اجتماعی، حضور فعال رسانه های جدید اینترنتی و نقش آنها در شیوع شایعات بحران ساز در کنار بحران اصلی و شروع وقوع بحران های اقتصاوی نیز از مواردی است که در فیلم به آن اشاره میشود.
اگر باقی پیش بینی های فیلم هم درست از آب دربیاید، واکسن این ویروس ساخته و به ترتیب و طی فرصتی طولانی قریب به یکسال به همه مردم جهان تزریق خواهد شد.
در صحنه ای از فیلم دختر نوجوان هنرپیشه ی اصلی فیلم که بابت قرنطینه ی طولانی و از دست دادن فصل بهار ناراحت است، آرزوی ساخت واکسنی برای جلوگیری از گذشت زمان را دارد و در بخش دیگری از فیلم رییس گروه پزشکی از امید برای یافتن واکسنی میگوید که شاید بتوان آن را به آب شهر اضافه کرد تا همه مردم همزمان از آن بهره مند شوند
دسترسی به هر دو نوع این واکسن ها دور از ذهن است ولی شاید بتوان آرزوی آن دختر را با روش پیشنهادی آن پزشک گره زد و با افزودن داروی “سیتالوپرام” (۲) به آب شهر موجب افزایش توان روحی مردم در تحمل این زمان طولانی و نیز کنترل اندوه و خشم این روزها شد و ضمن حفظ سلامت روحی و حتی جسمی افراد در این برهه ، از تبعات امنیتی این بحران نیز کاست.
پانوشت:
۱/ “یاس زرد” و ” بنفشه” هر دو از پبشقراولان بهارند و پیش از آراسته شدن سایر درختان به برگ های سبز میرویند وجالب اینکه یاس زرد اول گل میدهد و بعد برگ های سبزش میرویند. در واقع قبل از رشد و شکوفایی دوباره ی درختان (ریه های زمین)، لذا در شرایطی که هنوز هیچ دارویی برای کرونا یافت نشده و بسیاری از داروهای مصرفی نیز بی ثمری و حتی مضراتشان به اثبات رسیده، امتحان هردو گل “یاس زرد” و “بنفشه” بصورت تجربی(Empiric)حتی قبل از یک کارآزمایی علمی بالینی، عاقلانه، بی ضرر و لازم باشد.(ترجیحا” با تعدیل روش مصرف بنفشه!)
شاید فلسفه ی وجودی این دو گل که نوید بخش بهار و رویش ریه های زمین هستند، بر ریه های بیماران نیز بی تاثیر نباشد.
۲/سیتالوپرام دارویی از دسته داروهای SSRI است که با تاثیر روی هورمون سروتونین مغزی در درمان افسردگی، اضطراب و کنترل تکانه های خشم موثر است.
۳/در این فیلم ، ویروس به مغز و ریه حمله میکند….بعید نیست ویروس کرونا نیز به مغز حمله کند.
اختلالات گسترده در سیستمهای مختلف بدن بعید است بدون اختلالات مغزی رخ دهد.به ویژه اینکه از علایم شایع در مبتلایان ، سردرد شدید به ویژه در شروع بیماری است.شاید یک کالبدگشایی دقیق به تشخیص کمک کند.
?رشت.دکترحمیداخوین.۹۹/۱/۲۲.ایام کرونایی?