محقق و مترجم: بانو قهرمانی
زینَُ بَرگم بَوَنیت و اوُ مادیونم
خَوَرِه مه بوُریتو سی هالوُونم
زین و برگم را به مادیانم ببندید و خبر مرا برای دایی هایم ببرید
دایَه دایَه وقت جنگه
قطار که بالا سرم پرش دِ شَنگه
ای مادر هنگام جنگ است و قطار (وسیله ای که فشنگها را آن می گذارند) بالای سرم پر از فشنگ است
سنگرانه برمنت لشم در آریت
بورتم سی دالکم بونگمه وراریت
سنگرها را خراب کنید و جنازه ام را در بیارید و جسد مرا ببرید برای مادرم تا برایم ناله و زاری کند
موتورچی یواش بَرون دالکمه بینِم
شیرش حلال بَکِم بلکه بَمیرِم
راننده یواش تر برو تا مادرم را ببینم و شیرش را حلال کند شاید که من مُردم
نازیه تو سی بکو جومه ورته
دُر کِردن دو قورسو شیر نرته
نازنین (مادر) تو سیاه بپوش جامه ات را چون در گورستان به خاک کردند شیر نرت را
دایَه دایَه وقت جنگه
قطار که بالا سرم پرش دِ شَنگه
ای مادر هنگام جنگ است و قطار بالای سرم پر از فشنگ است
قلایانه بگردیت چینه و چینه
لشکمه ور داریت کافر نیینه
قلعه ها را دیوار به دیوار بگردید و جنازه ام را بردارید تا کافری آن را نبیند
موتورچی یواش بَرون دالکمه بینِم
شیرش حلال بَکِم بلکم بَمیرِم
راننده یواش تر برو تا مادرم را ببینم و شیرش را حلال کند شاید که من مُردم
کاغذی ره بکنید و او دخترونم
بعدخوم شی نکنن و او دشمنونم
نامه ای بفرستید برای دخترانم تا بعد از من شوهر نکنند به دشمنانم
دایَه دایَه وقت جنگه
قطار که بالا سرم پرش دِ شَنگه
ای مادر، ای مادر هنگام جنگ است و قطار بالای سرم پر از فشنگ است
نازی تو سی بکو جومه ورته
دُر کِردن دو قورسو شیر نرته
نازنین (مادر) تو سیاه بپوش جامه ات را چون در گورستان به خاک کردند شیر نرت را
موتورچی یواش بَرون دالکمه بینِم
شیرش حلال بَکِم بلکم بَمیرِم
راننده یواش تر برو تا مادرم را ببینم و شیرش را حلال کند شاید که من مُردم
وی در خرمآباد به دنیا آمد و در طول زندگی هنری خود همکاریهای خوبی با علی اکبر شکارچی، مجتبی میرزاده و فرج علیپور داشت. نخستین تصنیف او با زبان لری آن نگاه مست تو نام داشت. ترانه دایه دایه معروفترین اثر او بود. وی در اواخر جنگ ایران و عراق در شهر ازنا بر اثر اصابت ترکش یک بمب مجروح شد و تا پایان عمر به خاطر عوارض آن بیمار بود. از جمله کارهای معروف او «زندگی بیچشم تو درد و عذابه» است که بعدها عبدالوهاب شهیدی و علیاصغر زند وکیل هم این کار را خواندند.
زندگی
سقایی بعد از ۱۳۴۴ بسیار معروف و به خوانندهای شناخته شده تبدیل شد و تا ۱۳۵۷ خوانندگی را ادامه داد. بعد از انقلاب تقریباً خواندن را کنار گذاشت. در زمان جنگ در بمباران شهر ازنا مجروح شد و تارهای صوتیاش آسیب دید. وی چند سال قبل سکته مغزی کرد و عمدتاً خواهرش از وی نگهداری میکرد و البته در تمام عمرش ازدواج نکرد و مجرد زیست.
ترانهی دایهدایه
ترانهٔ موتورچی (دایه دایه) که سالها پیش با تنظیم مجتبی میرزاده و با صدای سقایی اجرا شده بود در سال ۱۳۸۶ در میان ترانههای فاخر و ماندگار ۱۰۰ سال اخیر موسیقی ایران به ثبت رسید.
آلبومها
تا پیش از انقلاب ۵۷ کاستهایی معمولاً بدون نامِ آلبوم به صورت غیررسمی و توسط استریوهای وقت تهران از وی پخش میشد ولی پس از انقلاب به اهتمام اهالی موسیقی لرستان و بهویژه شرکتهای آوای سپهر و نوای زاگرس سه آلبوم قدمخیر، تفنگ و موتورچی از وی انتشار یافت. در سال ۱۳۹۵ نیز تعداد هفت ترانه از ترانههای تمرینی و بدون کلام رضا سقایی با تلاش امین عباسیان و جمعی از نوازندگان شهرستان خرمآباد زیر آهنگ رفته و در قالب آلبومی با عنوان دنگ دیر به علاقهمندان عرضه گردید.
درگذشت
رضا سقایی در بستر بیماری
رضا سقایی در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۸۹ به دلیل نارسایی تنفسی در پی سکته مغزی در بیمارستان ساسان تهران درگذشت. پیکر وی در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۸۹ در تهران تشییع و به شهر زادگاهش خرمآباد منتقل شد، در این مراسم تعدادی از هنرمندان و اهالی لرستان و دوستداران این هنرمند شرکت داشتند. درویش رضا منظمی نوازندهی کمانچه با انتقاد از کمتوجهی مسئولان به وضعیت هنرمندان گفت:
هنرمندان بیش از آنکه نیازمند مادیات باشند به توجه و محبت نیاز دارند و ما امروز شاهد هستیم که سقایی که بیش از ۲۰ سال بیمار و در کنج خانهاش افتاده بود هیجکس سراغی از او نمیگرفت ولی حالا همه به سر و سینه خود میزنند.
علی اکبر شکارچی خواننده و کمانچهنواز دربارهٔ سقایی گفت:
مردم هنردوست ایران، لرستانیهای عزیز هنر پرور، ذهن و گوش و هوش شما و فرزندانتان در سراسر ایران با نغمهخوانی سقایی با موسیقی لری آشنا شد. او با تهیدستی و صبوری نهال موسیقی لری را در طول عمر پربارشان در جان شیفته شما غرس کرد. اکنون بسیار متاسفم که سرنانوازان لرستان در سوگ او بایستی ساز بنوازند.
تشییع در خرمآباد
پیکر رضا سقایی پس از تشییع در تهران به خرمآباد منتقل شد و در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۸۹ با شرکت جمعی از مسئولان دولتی استان لرستان، مردم، اهالی موسیقی و دوستداران وی تشییع و در قطعه هنرمندان آرامستان خرمآباد به خاک سپرده شد. حسین پرنیا نوازنده سنتور و آهنگساز و از شرکت کنندگان در مراسم تشییع پیکر رضا سقایی در خرمآباد در خصوص این مراسم گفت:
جای تعجب است! که اینقدر جمعیت در تشییع پیکر هنرمند لرستانی شرکت کردهاند، یا سقایی اهل این شهر نیست یا این شهر متعلق به رضا سقایی نمیباشد، چرا که انتظار داشتهایم عدهٔ بیشتری از مردم در مراسم تشییع استاد سقایی شرکت میکرد.