با نگاهی که شب دوش اشارت کردی
بخدا بود و نبودم همه غارت کردی
آشکارا نتوان گفت چه کردی و چه بود
آن عبارت که تو پنهان به اشارت کردی
کعبه گل همه را ، کعبه دل خاصان راست
کعبه سهل است ، خدا را تو زیارت کردی
دلم آتشکده عشق و ز غم ویران بود
تو بت آتشکده عشق عمارت کردی
شعر و شور و دل دیوانه و آزادگیم
همه را بسته زنجیر اسارت کردی
ابر من عابر آفاق نهان نومیدی
آشکارا تو ز امید عبارت کردی
کاش میشد بنویسم چه نوشتی با چشم
کاش میگفت عبارت چه اشارت کردی
نادر از هند نبرد ، آنچه تو بردی ز دلم
که تو مهری و مهاری و مهارت کردی
دلم ایران و تو اسکندر تاییس اطوار
زدی و سوختی و کشتی و غارت کردی
ارسال از الهام پوریونس
Comments are closed.