“هر انسانی یکبار برای رسیدن به یک نفر دیر میکند و پس از آن برای رسیدن به کسان دیگر عجلهای نمیکند. درکنار ساحل قدم میزدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را جلب کرد، جلوتر رفتم و نگاه کردم دیدم یک قوطی نوشابه است. با خودم فکر کردم، در زندگی ما چند بار چیزهای بیارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است، ولی آیا اگر به سمت آن شی بیارزش نمیرفتم، واقعا میفهمیدم بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم.”
کتاب دومین مکتوب نوشته “پایولوکوییلو” متولد ریودوژانیرو است که جایزههای ادبی متعددی را کسب کرد است. منتقدان سبک شاعرانه، واقعگرا و فلسفیگرا او را میستایند. او همچنین مشاور برنامه یونسکو “همگراییهای روحی و گفتگوی بین فرهنگ ها است”. این کتاب شامل نصایح و پند نبوده، بلکه مجموعهای ارزشمند برگرفته از تجربیات زیست شده میباشد. قطعه شامل داستانهایی از دوستان یا اشخاصی میباشد که راوی با آنها حداقل یکبار تماس و برخورد داشته است، اما برای وی پیامهایی فراموش نشدنی به ارمغان داشته است.
مترجم: دکتر آرش حجازی، دکتر بهرام جعفری، انتشارات: کارون.