Press "Enter" to skip to content

ذهن پرشی ایرانی ها…

0

. . . اولین کاری که “ژاپنی ها” کردند این بود که رفتند سراغ اروپا و لیستی از نهادهای آن ها را شناسایی کردند. به آمریکایی ها گفتند شما در دبستان چه درس می دهید؟ به انگلیسی ها گفتند شما نیروی دریایی تان را چگونه اداره می کنید؟ از بلژیکی ها نظام بانکی را یاد گرفتند و از آلمان ها نظام صنعتی را. در واقع آنها رفتند و نهاد آوردند، رویه ها را آموختند و با فرهنگ بومی خود تلفیق کردند. اما ما سراغ آزادی سیاسی رفتیم. گفتیم برای رسیدن به مدرنیته آزادی می خواهیم، حکومت مشروطه را مطرح کردیم. در شرایطی به سراغ آزادی رفتیم که ایران حدود ده میلیون نفر جمعیت داشت و در بهترین شرایط در ایران عهد مشروطه ده هزار نفر سواد اکابر داشتند. من توسعه را به یک عمارت تعبیر کرده ام و وقتی می خواهید یک عمارت بسازید ابتدا نمی روید طبقه پنجم را بسازید. شما اول تاسیسات را می سازید. در توسعه، گام اول نهادسازی است. باید همه یاد بگیرند که داخل نهاد کار کنند. قواعد نهاد باید اصل باشند و عملکرد ما را تعریف کند، نه این که خواسته ها و خودخواهی های شخصی مان مبنای شکل دادن به نهادها باشد.

ما به جای تمرکز بر نهادسازی، پریدیم طبقه پنجم و گفتیم آزادی سیاسی می خواهیم. آزادی سیاسی با کدوم متون؟ سال ۱۸۵۰ شش هزار رمان در انگلیس بوده که مردم بخوانند. در ۱۶۰۰ میلادی در ایتالیا، در یک کتابخانه یک میلیون نسخه کتاب بوده. اما ما با ده هزار نفر باسواد، به دنبال آزادی و مشروطه رفتیم. طبیعی بود که این آزادی خواهی به هرج و مرج منتهی می شود. ما همیشه دنبال پرش هستیم، ذهن ایرانی ها پرشی است؛ تدریجی و فرآیندی نیست !

«دکتر محمود سریع القلم»

ارسال از: بابک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *