اگر خداوند تنها یک موهبت به ما داده باشد قوه تخیل است. اینکه ما رؤیا میبینیم بدون دلیل و کارکرد نیست. زشتیهایی در دنیا وجود دارد، چه چشمانمان را به رویشان بگشاییم و چه ببندیم. از راه رؤیا و خیال همزمان ورودی های حسی غربال میشود، با گیرهای روانیمان کلنجار میرویم، و به احساسات و خواستههامان پی میبریم. خیالپردازی ما را مدتی از دنیای روزمره دور میکند. برخی خیال پردازترند. وقتیدشواری های زندگی گریبان ما را میگیرد، خودبه خود به عالم رؤيا پناه میبریم. هر چه بیشتر واقعیات را نفی کنیم بیشتر در دنیای خیال غوطه میخوریم، دنیایی که لااقل به نظر میرسد افسارش بیشتر دستمان است، و هیچ نظام نظارتی نمیتواند در آن نفوذ کند. با رؤيا، بدون آنکه قدمی برداشته باشیم، از لای میلههای زندان میگذریم، و زندگی را آن سوی دیوارها میجوییم.
رؤيا فرصتی است برای تحمل پذیرتر کردن زندگی. رؤيا ما را از گزند دشواریها میرهاند، استوارترمان میکند. اگر دستگاهی میتوانست خیالات را اندازه گیری کند، آنگاه میدیدیم که دنیای ذهنی یک راننده مترو (که در تمام مدت در فضای بسته است) تا چه اندازه مشغول است. آواز پرنده در قفس بلندتر است.
رؤيا سرزنده مان میکند. وقتی در یک اتاق احساس خفگی کنید به سراغ پنجره می روید. فکر یک سیستم تهویه را بکنید که خود به خود دمای اتاق را تنظیم کند. کسی از من پرسید اگر میان بینایی و خیال پردازی می بایست یکی را انتخاب می کردم کدام میبود. بلافاصله گفتم بینایی. اما بعد متوجه شدم که نابینایی قابل تحملتر است. متوجه شدم خیال پردازی یکی از قابلیتهای حیرت انگیز انسانی است.
هر یک از حواس پنجگانه ما نیز حیرت آور است، اما زندگی بدون رؤيا قابل تصور نیست. ارزش پدیده ها تنها زمانی به خوبی درک می شود که دیگر وجود نداشته باشند.
✔️نقل قول از عباس کیارستمی
از کتاب ” سرکلاس با کیارستمی”
پال کرونین
#متن_شب
اشتراک از: فائزه مهدوی