Press "Enter" to skip to content

در رثای اکبر عالمی

0

اکبر عالمی برای ثبت تاریخ و ساخت مستندی از فعالیت های پزشکان و پرستاران در مقابله با کرونا، به میدان آمد که شوربختانه خود،‌ به کرونا مبتلا شد و درگذشت.
عالمی آمده بود تا از روایت جنگ کادر درمان در مقابل کرونا فیلم های مستندی تهیه کند تا سر فرصت، روایت فتح را بسازد که چون آوینی شهید روایت شد.
عالمی قدردان بود و میدانست ثبت این روزهای تاریخی برای ملتی که حافظه تاریخی ندارد، لازم است.
افسوس …
اصرار تاریخ به تکرارش به حدی است که به راویان صادق افشاگرش رحم نمیکند.
به عنوان یک پزشک در مقابل مقام این مرد بزرگ سر تعظیم فرود می آورم.
.
“یاران چه غریبانه…..رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما…… هم سوخته پروانه”


در سالهای اول دهه هفتاد، برنامه تلویزیونی “هنر هفتم” با اجرای اکبر عالمی ، از پربیننده ترین برنامه های تلویزیون بود.
دیدن فیلم های بزرگ تاریخ سینما از صفحه تلویزیونی که بیش از یک دهه عمدتا” به پخش فیلم های تکراری ژاپنی پرداخته بود، جذاب و هیجان انگیز بود.
اکبر عالمی که خود استاد مطلق سینما بود، در مقام یک مجری بزرگوارانه بیشتر سکوت میکرد تا مهمان برنامه به نقد و تفسیر فیلم بپردازد.
در آن سالها عشق و عطش سینما در من زیاد بود و به زحمت عضو انجمن سینمای جوان شده و در بسیاری از جلسات تماشا و نقد فیلم و از جمله جذاب ترینش ماهی یک بار فیلم های بزرگ تاریخ سینما در سینما آفریقا و پرده بزرگ و نیم استوانه ای شکل آن (پانوراما) شرکت میکردم.
از همان سالها بود که مجله فیلم هم به لیست مجلات متعددی که میخواندم اضافه شده بود.
.
اسفند ماه ۱۳۷۱، انترن (کارورز) بخش زنان بیمارستان شهدا ی تجریش بودم و خانم دکتر یگانه عالمی ، خواهر اکبر عالمی رزیدنت(دستیار) سال یک بود و من هم که آن موقع سرم برای شعر و ادبیات و سینما درد میکرد با وجود او و انترن دیگر هم کشیک ، مجید شاه حسینی ، از نویسندگان متن فیلم های روایت فتح مرتضی آوینی، که به حسب اتفاق در این دوران دوماهه همراه شده بودیم و چند تن دیگر از دوستان علاقمند،‌ به قدر وسع، ساعت ها به بحث های ادبی و سینمایی میپرداختیم.
در همین بخش بود که براساس یکی از اشعار معروف شاملو “در اینجا چار زندان است”، با چنین مضمونی……

“من اما هیچ کس را، در شبی تاریک و توفانی نکشتم
من اما راه بر مرد ربا خواری نبستم
من اما نیمه های شب ز بامی بر سر بامی نجستم
مرا گر خود نبود این بند
شاید بامدادی همچو یادی دور و لغزان
میگذشتم از تراز خاک سرد پست”
.
شعری سرودم که هرچند در شروع و میانه به سیاق شعرهای دیگر آن دورانم به زیور طنز آراسته بود ولی به عباراتی ختم شد که چشمان استاد عزیزم، دکتر نصوحی، مدیر گروه زنان بیمارستان شهدای تجریش را آغشته به اشک کرد…
.

“من اینجا شاهد آغاز پاک زندگی بودم
من اینجا شاهد پایان ترس و اضطراب یک پدر
من شاهد مادر شدن بودم
من اینجا شاهد زیباترین لبخند، زیباترین گریه ها بودم
…..
مرا گر خود نبود این شوق یاری دادن بسیار
مرا گر خود نبود این عشق شاهد بودن پایان اندوه و غم بیمار
شاید زودتر زین ها از این کار دست می شستم”

امروز قریب به ۳۰ سال از این خاطرات سینمایی گذشته است.
مجید شاه حسینی بعد فارغ التحصیلی، طبابتی نکرد و به دنبال سینما رفت و حتی دوبار دبیر جشنواره فیلم فجر شد و…..
آوینی در بهار سال ۷۲ شهید شد.
شاملو در سال ۷۹ درگذشت.
مسعود مهرابی، مدیر مسئول مجله فیلم چند ماه پیش(شهریور۹۹) درگذشت.
و حالا اکبر عالمی …..
.
اکبر عالمی برای ثبت تاریخ و ساخت مستندی از فعالیت های پزشکان و پرستاران در مقابله با کرونا، به میدان آمد که شوربختانه خود،‌ به کرونا مبتلا شد و درگذشت.
عالمی آمده بود تا از روایت جنگ کادر درمان در مقابل کرونا فیلم های مستندی تهیه کند تا سر فرصت، روایت فتح را بسازد که چون آوینی شهید روایت شد.
عالمی قدردان بود و میدانست ثبت این روزهای تاریخی برای ملتی که حافظه تاریخی ندارد، لازم است.
افسوس …
اصرار تاریخ به تکرارش به حدی است که به راویان صادق افشاگرش رحم نمیکند.
به عنوان یک پزشک در مقابل مقام این مرد بزرگ سر تعظیم فرود می آورم.
.
“یاران چه غریبانه…..رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما…… هم سوخته پروانه”
.

?رشت.دکترحمیداخوین.۹۹/۷/۲۴.ایام کرونایی?.

#اکبر_عالمی
#روایت_فتح
#کرونا

Tel: @HypnoseChannel

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *