Press "Enter" to skip to content

Posts published in “یادمان”

یک اتفاق ماندگار ادبی-نمایشی در بازشناسی چهره‌ی ملی؛ میرزا کوچک جنگلی

0

تلاش‌های آزادی خواهانه‌ی چهره‌های ملی میهنی یک سرزمین، همواره تاریخ‌ساز و ماندگار است و مبین غرور ملی.

ستارگانی همچون "باقرخان" و "ستارخان" و "میرزاکوچک جنگلی" که در دفاع از خاک و داشته‌های ایران و ایرانی؛ جان فدای مردم کردند.

در این گذار؛ ادبیات متعهد و ابزارهای فرهنگی در تبیین افتخارات ملی؛ کارآمد و پیشبرنده است.

و از خوش روزگار در آن زمان که پیوندی فاخر میان "تاریخ" و "هنر" حادث شود و "دل‌آوران" زمانه در آفرینه‌های "هنرمردان" بزرگ، باز آفرینی شوند؛ اسطوره‌های زمان؛ بر فرهنگ ملی "جاویدان" می‌شوند.

و اکنون:

ادبیات؛ خاستگاه مشترک بشر

0

در دنیای امروز یگانه چیزی که ما را به شناخت کلیت انسانی‌مان رهنمون می‌سازد در ادبیات نهفته است. این نگرش وحدت‌بخش، این کلام کلیت بخش نه در فلسفه یافت می‌شود و نه در تاریخ. ادبیات انسان را وامی‌دارد از همه‌ی موانع ناپایدار فراتر رود و بر تمامی تفاوت‌های قومی و فرهنگی که نشانه‌ی غنی میراث آدمی است را ارج نهد و این تفاوت‌ها را که تجلی قدرت آفرینش چند وجهی است را مغتنم بشمارد. مطالعه‌ی ادبیات غنی بی‌گمان لذت بخش است، اما در عین حال به ما می‌آموزد که چیستیم و چگونه‌ایم، با وحدت انسانی‌مان و با نقص‌های انسانی‌، اعمال‌، اوهام و رویاهای‌مان و با روابطی که ما را بهم می‌پیوندد، آشناتر می‌سازد.

دل نوشته ی یادگار دکتر محمد گلشن

0

روزبه گلشن در سوگ پدر این چنین نوشت: نفس بابا تنگ شده. بابای ادیب و خوش سخنی که برای هر موقعیت شعری حاضر در جواب داشت، بابای حافظ شاهنامه، بابای روزی یک حکایت از گلستان سعدی در تابستانهای بچگی هامون، بابای عاشق شاملو، بابای "برکت از کومه رفت رستم از شاهنومه رفت"، بابای نقال شاهنامه برای بچه های فامیل، بابایی که رستم قصه هاش با رخش لری صحبت می کرد و دیو سفیدش به زبون محلی فامیل مادرم، بابای متصدی گرفتن فال حافظ در نوروز و یلدا، بابایی که وقتی فال بد می یومد ترک زمین می کرد و یک فال نو می گرفت.

فروغ تو بودی، هستی و خواهی بود… تو جان ت با ستاره می سوزد، می درخشی…

0
"فکر می‌کنم همه‌ی آنها که کار هنری می‌کنند علتش – یا لااقل یکی از علت‌هایش – یکجور نیاز ناآگاهانه است به مقابله و ایستادگی در برابر زوال. این‌ها آدم‌هایی هستند که زندگی را بیشتر دوست دارند و می‌فهمند و همینطور مرگ را...! کار هنری یکجور تلاشی است برای باقی‌ماندن و یا باقی‌گذاشتن «خود» و نفی معنی مرگ. گاهی اوقات فکر می‌کنم درست است که مرگ هم یکی از قوانین طبیعت است ، اما آدم تنها در برابر این قانون است که احساس حقارت و کوچکی می‌کند.

بحران هویت ملی

0
یادداشتی به بهانه ۲۱ آذر و همزمانی زادروز احمد شاملو و سالروز آزادی آذربایجان و ژاژخایی و یاوه سرایی اخیر همسایگان مرزی احمد شاملو در ۲۱ آذر ماه

به حد کشنده یی بنویس!

0
نادرابراهیمی عادت داشت کارهایی را که برای یک سال برنامه‌ریزی کند، با خط خوش و درشت می‌نوشت و روی دیوار اتاقش می‌زد. این یادداشتِ آخرین سالِ زندگی اوست که اکنون در موزۀ نادر ابراهیمی نگهداری می‌شود.

در رثای اکبر عالمی

0

اکبر عالمی برای ثبت تاریخ و ساخت مستندی از فعالیت های پزشکان و پرستاران در مقابله با کرونا، به میدان آمد که شوربختانه خود،‌ به کرونا مبتلا شد و درگذشت. عالمی آمده بود تا از روایت جنگ کادر درمان در مقابل کرونا فیلم های مستندی تهیه کند تا سر فرصت، روایت فتح را بسازد که چون آوینی شهید روایت شد. عالمی قدردان…

‍ امانتی که سیاوش کسرائی نزد من داشت را به شما می‌سپارم !

0
  "علی خدایی" ///// در این روزها که آرشیو و صندوق یادداشت‌ها و روزنامه‌های قدیمی‌ام را شخم می‌زنم، به ناگاه، ز دو دیده‌ام خون روان شد. تکه کاغذی رنگ باخته و تا خورده را یافتم که سیاوش کسرایی آخرین شعر خویش، در آستانه خروج ابدی‌اش از ایران را روی آن نوشته است. این تکه کاغذ را هنگامی که سوار بر چند لاستیک بزرگ و پر باد، روی رود هیرمند، در داخل خاک افغانستان می‌رفتیم به مهاجرت افغانستان، از بیم خیس شدن و یا شاید به امانت، به من داد تا حفظش کنم و گفت که پیش از ترک خانه‌ یی که در آن پنهان بودم، برای میزبان سالمندم که در آن روزهای تلخ و خطرخیز مرا پناه داده بود سروده‌ام.

برای خانم دکتر فاطمه قطبی عزیز متخصص کودکان و نوزادان که بر اثر کرونا از میان ما رفت.

0
◼️◼️◼️ من این لبخند را می‌شناسم خانم دکتر فاطمه قطبی عزیز این نگاه را می‌شناسم. این لحظه را هم. این چین‌ها برایم آشناست. این چین گوشه‌ی لب و خطی که از کناره‌‌ی بینی کشیده شده تا لب را می‌شناسم. آن‌طور روی هم آمدن پلک‌ها را هم. مگر می‌شود متخصص کودکان باشی و سه چین مهربان نیفتاده باشد گوشه‌ی چشم‌هایت؟ مگر مِهر سالیان دراز دم‌خور بودن با کودکان، در چهره‌ی دکتر سیادتی نیز ننشسته بود؟ مگر می‌شود روزی چند ساعت با کودکان بخندی و حرف‌های ناب و بکر بشنوی و مهربانی در چین‌های صورت‌ات خانه‌نشین نشود؟

شب عجیبی بود…

0
یکی دو ماه پیش از مرگ احمد شاملو ، برادرم کاوه گلستان به من خبر داد که قرار است برای تلویزیون سوئد با شاملو مصاحبه کند. سؤالات را به شاملو داده بود و حالا داشت می‌رفت برای مصاحبه. من هم اظهار علاقه کردم و با او رفتم. رفتیم به خانه‌اش در فردیس کرج. یک پایش را بریده بودند و روی صندلی چرخدار نشسته بود و پتویی روی پایش انداخته بودند و زار و نزار. از دیدنش خیلی حالم بد شد. شاملو با چشمان بسته و حال نزار به ما خوشامد گفت. کاوه برادرم جا خورد. نمی‌‌دانست حالا چگونه شاملو می‌خواهد به سؤالات جواب دهد. گیج شده بود. با دستیارش دوربین را گذاشتند و نورها را تنظیم کردند و به آیدا گفتند که حاضرند. به یکباره شاملو بیدار شد. موهایش را مرتب کرد و آیدا مقواهای بزرگی را که رویش جواب‌ها را با خط درشت نوشته بود گذاشت جلوی روی او؛ به‌طوری‌که در کادر دوربین دیده نشود!

یادی از استاد محمد ابراهیم جعفری در دومین نشست سالانه موزه مجازی بین المللی هنر کودک

0
در سفر هر کس به مقصد می‌رسد می‌ایستد، من سفر را دوست دارم، مقصد من رفتن است.  (از سروده های استاد محمد ابراهیم جعفری)

زنده یادان معماری نوین ایرانزمین

0

    شوربختانه با تعمدی تنگ نظرانه هیچ یادکردی از نام آوران معماری نوین ایرانزمین در این دوره انجام نمی گیرد؛ اساتید کبیری در این عرصه همچون: وارطان هوانسیان، پل آبکار، محسن فروغی، هوشنگ سیحون، عبدالعزیز فرمانفرمایان، حیدر غیایی، امیرعلی سردار افخمی، کامران دیبا، حسین امانت، غلام پاسبان حضرت و … یادشان گرامی باد… اشتراک از بابک فرزندی

عکس بچه های هنرستان هنرهای زیبا سال پنجاه و یک

0

  به نظرم این عکس که بچه های هنرستان هنرهای زیبای پسران در سال پنجاه و یک کنار استادشان#محمد_ابراهیم_جعفری انداخته اند، عکس مهمی در تاریخ هنر معاصر است. درواقع ارزش نمادین بسیاری دارد. این پسران با گذاشتن تابلوی نام های نقاشان بزرگ بر سینه خود؛ از چیزی فراتر ِ ازخواسته و آمال خود گفته اند. شاید بیش از آنکه از حال و…

مرگ پایان کبوتر نیست به یاد استاد محمد ابراهیم جعفری (شعر خوانی استاد در بازدید از نمایشگاه با حضور هنردوستان)

0
[video width="720" height="576" mp4="http://art-seven.ir/wp-content/uploads/2018/04/jafari01.mp4"][/video] استاد جعفری دربازدیدازنمایشگاه نقاشی کودکان آموزشگاه سرزمین باران/ فرهنگسرای ارس باران1394

“هنرمندی از جهانی شناور”؛ مروری بر آثار زنده یاد استاد جعفری با یادداشتی از نادیا شمس (هنرمند نقاش)

0

    محمد ابراهیم جعفری اولین استاد بیشتر هنرمندان چند نسل اخیر بود. هنرمندی بی‌پیرایه و بی ادعا که به شاگردانش درس رهایی و سادگی می داد. همزمان با شنیدن خبر درگذشتش این جمله را از دوستی شنیدم “دیوانه ای از قفس پرید” و تسکینی بود بر اندوهی که با خبر کسالتش در دلم لانه کرده بود. محمد ابراهیم جعفری متولد 1319…

خاطره ای از عباس کيارستمی

0

وقتی از من می‌پرسند چه شد فيلمساز شدی؟ من می‌گويم تصادفی! ولی قضيه خيلی هم تصادفی نبود و بيشتر شرايط فراهم شد. من کنکور هنرهای زيبا را دادم و رد شدم. بعد در اداره پليس راه استخدام شدم. سال آينده‌اش به کلی اين قضيه را فراموش کرده بودم که به سراغ يکی از دوستانم به نام عباس کهنداری که کتابفروشی و خرازی…

علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج

0

  علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج (زادهٔ ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در دهکدهٔ یوش، بخش بلده از توابع شهرستان نور استان مازندران – درگذشتهٔ ۱۳ دی ۱۳۳۸ در شمیران، تهران) شاعر معاصر ایرانی و ملقب به پدر شعر نوی فارسی است. وی بنیانگذار شعر نو فارسی است. نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه، که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد…