علیرضا طیاری
///// نگاهی به نمایش “سوء تفاهم”
به کارگردانی پرویز شفقی، اثر آلبر کامو و ترجمهی جلال آل احمد
“مارتا” دختری با آرزوهای واخورده و مادر خستهاش در چرخهیی هولناک، عنکبوتوار تار جنایت خود را در مهمانخانهی سیاه تنیده و در انتظار شکار طعمهی فربه هستند، تا با نوشاندن داروی خوابآور به مسافر بعدی تنها، جسمش را به اعماق رودخانه سپرده و اندوختهاش را تصاحب کنند. اما از آنجا که هیچ جنایتی بی مکافات نیست، این بار مسافر، برادر مارتاست! پس ورق برگشته و انسان تهی از عاطفه و مهر، در خوی حیوانیاش به پایینترین مرتبهی وجود تنزل میکند:
پسر با دستهای مادر و خواهر خود کشته میشود.
مادر بعد از وقوف بر راز؛ از پیش مرده و خود را به عمق آبها، کنار جسد مغروق فرزندش میسپارد، اما این پایان ماجرا نیست. با ورود و جستجوی همسر مقتول، مارتا به تقابل با وی میپردازد و اینجاست که کامو در تبیین فلسفهی “بیمعنیانگاری” در بدبینی مفرط، نظام ارزشی پذیرفتهشدهی مبتنی بر انسانیت و معناپذیری هستی را به چالش میکشد.
اگر چه متن فلسفی آلبر کامو بسان پهنهی باند فرودگاه برای پرواز، وسعتی دربرگیرنده دارد، اما آنچه به چشم آمد، اوجگیری و فراز بازیگران حرفهای بود که با خلبانی معتبر کارگردان در اتاق فرمان به هر چالهی هوایی جاخالی میداد!
جدیت اجرا از همان آغاز نمایش آشکار بود؛ از دکوری منسجم که بخشی از سالن انتظار مهمانخانه را به روی صحنه مجسم میکرد تا چینش دقیق اشیاء از عکسهای یادگاری، صلیب، جام و بار، کتابها، گلدان روی میز گرد میهمان، شمع روشن، صندلی راحتی چوبی، کلیدهای اتاقهای مهمانخانه آویخته بر دیوار و حتی زنگولهای که بر میز پذیرش قرار داده شده بود و به موقع به صدا در آمد.
تمرکزدهی نور در آنات نمایش حسابشده بود، و در فضاسازی جنایت هولناک، نورهای از پایین تابیده شده به چهرهی نقشهای دیو صفت، در عمق خاموش روشن فاجعه، فضای ذهنی مخوف قربانی سوءتفاهم را عمیقا به نمایش میگذاشت.
تنپوش هر چهار بازیگر، با فهم دقیق شخصیتها و نقششان به شکلی تحسینبرانگیز؛ طراحی، رنگبندی و دوخته شده بود.
از ابتدای اجرا تا واپسین ثانیهها، موسیقی همگام متن و دستور صحنه در انتقال حسی و تعمیق روایت کارآمد، حساب شده و مبتنی بر تم و تکمیل کننده بود.
این همپوشانی موفقیتآمیزِ سازههای کار در میزانسنهای دقیق؛ تردیدی برای تایید مرتبهی بلند کارگردانی (پرویز شفقی) و تحسین مشاور کارگردان (علیرضا روحنواز) در این اجرای مهم نمیگذارد.
تمرکز و تسلط نقشآفرینان توانا؛ نازنین صابر، قاسم دباغچیان، مصطفی جعفری، روشنک موسویان و به ویژه رزا پورفرشمی، در اجرای دیالوگها و مونولوگها، اوج و فرود مقبول صدا، میمیکهای حسگیری شدهی چهره، حالات و شکل دهی به طرز نشستن، ایستادن و حرکات دست، پویایی و خستگی ناپذیریشان و در یک کلام؛ “مهارت بازیگری” بهیاد ماندنی و تحسین برانگیز بود.
بی دلیل نیست که هنرمند پیشکسوت تئاتر کشور، استاد محمود طیاری طی یادداشت کوتاهی با عنوان “خیزش پلنگی، رَمش آهویی” اجرای نمایش سوء تفاهم را تایید کردند:
“یادداشت محمود طیاری به بازیگر اول نمایش، رزا پور فرشمی، در اجرای تئاتر سوء تفاهم:
بی یک تپق، یا اشتباه، با موجی از صدا، که در گوش، به نتی دلپذیر از پیش بدل میشد؛ بی یک حرکت اضافی، اما بیمهار؛
اثری چنان سنگین، فلسفی، دشوار از کامو، که مبانی فلسفه نو، از نیهیلیسم تا اگزیستانسیالیسم، در همدمی و هم صدایی با سارتر، در دههی چهل با او تعریف میشد.
اوه، آن دورخیزها… خیزش پلنگی و رمش آهویی. درود، درود!
با این انرژی شما و هم بازیهاتان، در این دست کم دو اجرا و عصر خاموشی که دیدهام، میشود برقِ یک تماشاخانه را تولید و تامین کرد!
دیدن اجرای آخر سوءتفاهم برای امشب به دوستداران تئاتر توصیه میشود.
محمود طیاری
رشت، بیست و دوم تیرماه 97.”
سرآخر اینکه؛ اگر چه کامو در سال ۱۹۴۳ نمایشنامه سوءتفاهم را در شرایطی نوشت که فرانسه در اشغال بود، اما با نگاهی جهانشمول میتوان ابعاد هولناک تغییر شکل یافتهی نیهیلیسم معاصر و یا برآیند آن را همچنان رصد کرد. از این رو انحطاط اخلاق که خلاف فطرت انسانی و قدسیت آفرینش است، از وضعیت جنینی درآمده و سایهی شوم خود را بر تعالی و سعادت بشر انداخته است. پس بازسازی پستیها و بازنمایی قساوتها کوششی مغتنم برای تطهیر فرومایگیهای بشر به حساب میآید؛ آنچه که در روح متن و جهتگیری صحیح اجرا و اهتمام تمام عوامل صحنه به شرح زیر ممکن شد:
پرویز شفقی (کارگردان)، مصطفی جعفری (طراح و ایدهپرداز- پوستر و بروشور – طراح صحنه و انتخاب موسیقی)، علیرضا روحنواز (مشاور کارگردان)، جاوید رئوفیان (مدیر صحنه- روابط عمومی)، محسن ناصرانی (امور فنی و نور)، روزا پورفرشمی (طراح لباس و روابط عمومی)، روشنک موسویان (منشی صحنه)، آفتاب هشتم (عکس و تصویر) و همکاری ارزندهی رضا عباسی و یاری شایان خلیق معینی، عماد حقی، نیما پاشاخانی.
آری! آخرین شب اجرای نمایشنامه “سوء تفاهم” با اجرای قدرتمندانهی نقشآفرینان، همچون شبهای دیگر نمایش در بینیازی و البته بیتوجهی مخاطبان تئاتر خوش درخشید. از خودم پرسیدم:
– به راستی کجایند مردمانی که باید شیفتهی هنر و اندیشه باشند؟
کلام آلبرکامو در گوشم پیچید:
“شیرجههای نرفته گاهی کوفتگیهای عجیبی به جا میگذارند.” (سقوط ۱۹۵۶)
گفتنی است نمایش سوء تفاهم به کارگردانی پرویز شفقی، اثر آلبر کامو و ترجمهی جلال آل احمد از 16 تا 22 تیر 97 در مجتمع خاتم الانبیاء شهر باران به روی صحنه رفت.
رشت، 23 تیر 97
مروری بر عکس های نمایش “سوء تفاهم” به کارگردانی پرویز شفقی