دکتر آنه محمد دوگونچي

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من

1⃣ﺍﻭﻟﯿﻦ زنگ ﺭﺍ #ﮐﻮﭘﺮﻧﯿﮏ در 1550 میلادی ﻧﻮﺍﺧﺖ.ﺍﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﺮﮐﺰ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ بلکه ﺳﯿﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﺩ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﯽ چرخد. 2⃣دومین زنگ را #نیوتن در 1700 میلادی نواخت : او نشان داد که هیچ نیروی غیبی و هوشمندانه ای موجب سقوط اجسام و حرکت سیارات و شهاب سنگها و کهکشانها نمیشودبلکه تنها نیروی جاذبه است.

  انتشارات شانی منتشر کرد: شوقت به سر اما غمت در سینه جاریست ای دیدنت رمزینه‌‌‌‌ی سبز سحرگاه

  به تـو که می‌رسم،مکث می‌کنم! انگار در زیبایی ‌ات، چیزی جا گذاشته‌ام مثلاً در صدایت آرامش، یا در چشم‌ هایت زندگی...

خیلی ساده میان درست میشینن همونجایی که باید؛ دقیق وسط قلبت. و آرام و ممتد در تو ریشه می‌کنند، با هر نفس! با هر نگاه! یه دفعه چشم باز می‌کنی و می‌بینی شدن جزئی از وجودت‌. و قصه درست از اون جا شروع می‌شه که عادت می‌کنی به حضور پررنگ دائم‌شون که، کم‌کم کمرنگ بببنیشون و خیالت راحته که همیشگی هستن. تلگرامت…

در دنیا چه نیرویی می‌تواند در مغز زنی اطمینان مسلمی ایجاد کند مگر اراده درونی خودش. زن‌ها، مخصوصاً زن‌هایی که زیاد سختی کشیده‌اند، حرف هیچ‌کس را باور نمی‌کنند. حتی چیزهایی که با چشم خودشان می‌بینند، تمامش را باور نمی‌کنند. فقط وقتی غریزه درونی آن‌ها چیزی به آن‌ها بگوید، قبول دارند. فقط به آهن آبدیده درون سخت و دیرباور خودشان اعتقاد دارند.

عده‌ای می‌گویند، دروغ عامل بسیاری از جدایی‌هاست اما نه! این حقایق هستند که انسان ها را از هم دور می‌کنند و گرنه ما دروغ می‌گوییم که نزدیک باقی بمانیم شاید دردناک باشد اما ما به نوعی محکوم به دروغ گفتن هستیم درست به همان اندازه که محکوم به زندگی کردن!

اگه بچه داشتم، پسر یا دختر، ازش نمی‌پرسیدم: مشق‌هاتو نوشتی یا نه؟ می‌گفتم: خوب عشق کردی؟

THE ONLY EMOJI TO BE USED IN DICTATORIAL REGIMES . . .

 

جمع شده ایم کنار آب، چنار، من، گربه، خورشید، یکی هم زندگی مان. تصویرهامان در آب افتاده است: چنار، من، گربه، خورشید، یکی هم زندگی مان.

درست است که مرگ هم یکی از قوانین طبیعت است

  اثری تازه از گرافيست خلاق: مازيار اصغري

?[ کار کردن کودکان را متوقف کنید ]

با مهربون بودنت مي‌تونى توى شب‌ترين افكار آدما، ستاره خلق كنى. می‌تونی!

گاها کلام براي آنچه مي‌بينيم و بيان احساسي که برانگيخته‌ مي‌شود؛ نارساست. انتخاب موزيک اين کليپ، برگرفته از شکوه و جلوه‌ي آثار تازه‌ي طراحي استاد اردشير پژوهشي (آقا نقاشي) است که به سرچشمه‌ي زندگي نزديک است و شرقي و ايراني است.

8th June | World Oceans Day . . .  

از روز پر از حادثه, آغاز دوباره

تکنيک: زغال و گچ، ابعاد: سانتي متر 50*70

مکان‌ عکاسي: بین کویر ابوزیدآباد و مرنجاب

چشمهایش خبر از نم نم باران می داد آنکه هرشب به دروغی به دلش جان می داد

By: @MazyarAsghary

فریاد می کشم .. "تو را دوست دارم" تمام کبوتران سقف کلیساها را رها می کنند تا دوباره در لابلای گیسوان من لانه بسازند.

  روزی در یه جایی سلام کردی و وارد زندگی من شدی و همه لغات منو به رنگ آبی امید کردی و زندگی و رویاهام رو ‌به واقعیت تبدیل کردی روزی در جایی...

محبوب من از پله‌ها پاورچین بیا در را آهسته ببند نگاه کن در چشم‌های‌‌ام چگونه سیب می‌روید در من گناه قلمه می‌زنند.

بهار خواب گنجشکی است در ارتفاع کم...

قصه‌ها كه تمام مى‌شود آدم‌ها به كجا مى‌روند؟

جنايت از سر «جنون»، هميشه ممکن است وجود داشته باشد. اما آن نوع جنونى که قربانيانش، از خيابان و خانه تا مدرسه و کارخانه، عمدتا زنان هستند، ديگر جنون نيست، بلکه بيان جنون آميز گوشه یی از عقل حاکم بر جامعه است.”

و پرید از بغل خواب زمان با هق هق/ آنکه آرامش او را زده بر هم پس کیست/ جنگ یعنی که سه تا عقربه ی ساعت هم/ روز و شب شعر ببافند که دلدارت نیست/

‏فاجعه‌ها از راه می‌رسند؛

 

گذشت زمان بر آنها که منتظر می مانند بسیار «کُند»،

قتل رومینا حاصل تفکر ...!!

یکی دو ماه پیش از مرگ احمد شاملو ، برادرم کاوه گلستان به من خبر داد که قرار است برای تلویزیون سوئد با شاملو مصاحبه کند. سؤالات را به شاملو داده بود و حالا داشت می‌رفت برای مصاحبه. من هم اظهار علاقه کردم و با او رفتم. رفتیم به خانه‌اش در فردیس کرج. یک پایش را بریده بودند و روی صندلی چرخدار نشسته بود و پتویی روی پایش انداخته بودند و زار و نزار. از دیدنش خیلی حالم بد شد. شاملو با چشمان بسته و حال نزار به ما خوشامد گفت. کاوه برادرم جا خورد. نمی‌‌دانست حالا چگونه شاملو می‌خواهد به سؤالات جواب دهد. گیج شده بود. با دستیارش دوربین را گذاشتند و نورها را تنظیم کردند و به آیدا گفتند که حاضرند. به یکباره شاملو بیدار شد. موهایش را مرتب کرد و آیدا مقواهای بزرگی را که رویش جواب‌ها را با خط درشت نوشته بود گذاشت جلوی روی او؛ به‌طوری‌که در کادر دوربین دیده نشود!

? به گفته این هنرمند، رنگ و شکل سنگ‌ها، غنای الگوهای تصویری آنها و زیبایی‌های طبیعت، منبع الهام آثار هنری او هستند. ? وقت‌گیرترین قسمت فرایند خلق این آثار، جستجوی سنگها‌ی مناسب است. سپس سنگها شسته و تمیز شده و روی چوب مناسب چسبانده می‌شوند و در نهایت منظره پس‌زمینه با رنگ اکریلیک به کار اضافه می‌شود. تلاش Erzsébet Szilajka این است که به اثر خود ظاهری ساده و طبیعی بدهد، به نظرم از این نظر کاملا موفق بوده است. بسته به در دسترس بودن یا نبودن سنگ‌های مناسب، خلق هر تابلو ممکن است هفته‌ها و حتی ماه‌ها طول بکشد.

  اما می‌دانم فروردین می‌آید و تو دوباره با نامی نو در شعری نو عاشقم خواهی شد.

  به منظور پرورش جامعه‌ای پیشرفته و سرآمد، در آموزش‌ برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته می‌شوند: ١- مهارت درست لباس پوشيدن

کو همه لطف که در روی تو دیدم همه شب

من که، اصلا عاشق تو نشدم!

  آه گفت : ده سال است كه آب از آب تكان نخورده است

تکنیک: آبرنگ، اصفهان، بهار 1399    

در جستجوی مدامِ توام در جستجوی تو در آدمها و رابطه ها در موقعیت ها و شرایط در سکوت و در هیاهو در جستجوی مدامِ توام در تمام شکست‌ها تمام ناکامی‌ها تمام اشک‌ها و لبخند‌ها تمامِ این مسیر تا به امروز

تو یک روز نیستی تمامِ سالی. تو یک شب یا یک کتاب و یک قطره نیستی تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.

باغهای بی دفاع سراب————-بیجار—کردستان

خوانش  بخشي از شاهنامه، نازی تارقلی‌زاده

"ف"...مثل فردوسی ..."دریغ است ایران که ویران شود" "ف" ...مثل فارسی..."فارسی شکر است" "ف".... مثل فوتبال..."ایران نمیخواد حذف بشه" "ف".... مثل فرزند..."عشق" "ف"... مثل فردای ایران..."امید"

/////////دکتر حمید اخوین

چیزی که می دونیم یک سقوطه، چیزی که نمی دونیم یک اقیانوس!

دکلمه: هنر جوي تئاتر و موسيقي: خانم اعظم بنگاه، شعر: استاد محمود طیاری

آن کس که بهشت را می جوید تا روحِ خویش را رهایی بخشد شاید که چند گاهی در راه استوار مانَد، اما به مقصد نخواهد رسید، اما آن کس که «عاشق» است، شاید که از راه دور افتد، اما همان نیّتِ پاکِ عشق، او را به حلقه ی قدیسان و پاکان خواهد رساند.

دریابندری علاوه بر ترجمه، دستی در سرودن شعر هم داشت. چنانکه یکی از آن‌ها را برای همسرش، زنده‌یاد فهیمه راستکار، سرود و به همراه یادداشتی کوتاه به او تقدیم کرد. تاریخ ساختن این شعر روز و ماه دارد و سال، نه. به گمان سهراب دریابندری كه خط پدر را خوب می‌شناسد باید در سال‌هایی پیش از دهه‌ی شصت نوشته شده باشد؛ دهه‌ی پنجاه؟ شاید.

با چشم تو در دفتر خود کرده تبانی نقشی که زد از چشم تو شد جام جهانی

ساعت به ساعت لحظه ها را پیر کرده

  رنجش، عصبانیت و ترس، “مثلث خودمشغولی” را به وجود می‌آورند. شاید جالب باشد که بدانید، تمام نواقص اخلاقی از این سه واکنش سرچشمه می‌گیرند. ?”رنجش” واکنش ما در برابر آن قسمت از گذشته‌مان است که مسایل طبق خواسته و روال ما پیش نرفته، از این طریق ما دوباره به گذشته باز می‌گردیم و در آن زندگی می‌کنیم. ?”عصبانیت” روش رویارویی ما…

*تعریف سواد از نظر “یونسکو” و راهکارهای بهبود زندگی* به تازگی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، تعریف جدیدی از باسوادی ارائه داده است. شاید برای تان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، تغییرات بسیاری کرده است و این چهارمین تعریف سواد است که توسط یونسکو به صورت رسمی اعلام می شود. به طور خلاصه و طبق این…

آینده سیاسی جهان با اندیشه های فراماسونها شکل میگیرد و آینده علمی جهان در ذهن خیال پردازانی چون نویسندگان و کارگردانان داستانهای علمی تخیلی.. امروزه تخیلات کتاب های ژول ورنی را باید در فیلمهای علمی-تخیلی سینما جستجو کرد. فیلم شیوع ( Contagion)، محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی “استیون سودربرگ” یکی از این فیلمهاست که این روزها با شیوع بیماری کرونا رنگ وافعیت به خود گرفته…

شعر زیر 151 سال قبل توسط کاتلین اومارا سروده شد و سپس در زمان آنفولانزای همه گیر سال 1919 اسپانیا با این عکس دوباره منتشر شد.

کمی از خاطره و زخم و خیابان بنویس

دارم به حال زار خودم گریه می کنم

تو چگونه نبودی که اندوه هزار سال را با چشم های تو گریسته بودم؟ تو چگونه نیستی که هیچ چیز دیگری جز تو در جهان نیست؟ باید هزار سال گریسته باشی تا بدانی چه گره محکمی دارند هست و نیست دل آدم ها… □ تو را می بینم و هزار پرنده از چشم هایم به آسمان پر می کشند تو را نمی…

خاکستری به جای ماند از آتشی که به خاموشی گرایید و حسرتی از شوری که ناپدید شد آنگاه که تاریکی روشنی را بلعید شب بر جانم خیمه زد و جرعه، پاسخِ عطش نشد تنها من ماندم و حفره‌ یی در قلبم و دستانی که خویشتنِ خویش را در آغوش بگیرم پس سلام ای سخاوتِ تنهایی سلام ای التهابِ سوگ سلام ای آغازِ پایان…

الهام پوریونس از شاعران جوان، آينده‌دار و خوش ذوق کيشوند طي سال‌هاي گذشته همواره با اشعار موزون در جرايد بومي و کشوري حضوري پررنگ داشته است و پيش‌بيني مي‌شد اين مداومت فاخر به دستاوردي ماندني بدل شود.

مادرم با سابقه بیش از بیست سال کنسر و چند دوره شیمی درمانی و دوبار جراحی مرتبط با کنسر در اورژانس بیمارستان دولتی ولایت رشت و سپس در بخش بستری است و در عین بد حالی و بی قراری از درد شدید از بیمارانی است که شما مسوول رسیدگی به وی هستید. پرسش من این است چرا با توجه به درد شدید…

---

در خانه بمانیم، چرا؟ کانال هفدانگ: "برای روبروشدن با مسئلهٔ کرونا، به هر مرجع معتبری که رجوع کنید، یک نتیجه می‌گیرید: اینکه تو خونه بمونید و مدام مراقب باشید که ویروسِ بالقوه رو منتشر نکنید. اگه واقعاً همهٔ ما بتونیم این کار رو انجام بدیم، هر کدوم‌مون انگار جون صدها هزار نفر رو نجات دادیم.

پرواز ميرزايي از فارغ التحصيل هنرستان سادات در زمینه هنرهای تجسمی و از فارغ التحصیلان دانشگاه نقش جهان در گرایش نقاشی ایرانی است، که در زمينه هاي مختلف هنرهاي تجسمي فعاليت دارد. وي در کارنامه‌ي هنري خود شرکت در نمايشگاه‌هاي متعدد تجسمي را ثبت کرده است. آثار عکاسي اين هنرمند اصفهاني در پيوندهاي زير قابل مرور است.

 

مسعود پورقریب (محقق موسيقي و نوازنده)

 

 

خیابانِ این روزها ، حالِ عجیبی دارد… خبری از بساطِ دست فروش ها نیست ، کسی هفت سین و ماهی گلی و سنبل نمی فروشد ، خبر از سبزه های تازه و سرشار ، خبر از هیچ هیاهویی نیست… این روزها “قرنطینه” حرفِ اول و آخر را می زند و بس! این اسفند را نمی شناسم؛ انگار تمامِ هیجانِ اسفند را در…

عواقب کرونا در گفت‌وگو با لی ادلکورت، متخصص پیش‌بینی روندهاMarch 11, 2020

///

نویسنده: مارکوس فرز|ترجمه‌ی حسام امامی

/// لی ادلکورت، متخصص پیش‌بینی روندها، می‌گوید واگیر کرونا به «رکود جهانی عظیمی که تا کنون تجربه نشده» خواهد انجامید اما در نهایت به بشریت اجازه خواهد داد ارزش‌های خود را از نو بچیند.

او به مجله‌ی معماری و طراحی داخلی آنلاین «دزین» می‌گوید این ویروس در حال ایجاد یک «قرنطینه‌ی مصرف» است و تأثیر شگرف فرهنگی و اقتصادی برجا خواهد گذاشت.

می‌گوید مردم بالاجبار به زندگی با دارایی‌های کمتر و مسافرت‌رفتن‌های کمتر عادت می‌کنند چون این ویروس زنجیره‌ی تأمین جهانی و شبکه‌های حمل‌ونقل را مختل می‌کند.

کاربران رسانه هفت هنر ضمن آرزوی تندرستی برای شما، در این کانال تلگرامی پاسخ برخی سوالات رایج درباره بیماری ویروسی اخیر منتشر می‌شود: @Nazar و وب‌‌سایتی که سازمان نظام پزشکی ایران برای آموزش آنلاین درباره کرونا راه انداخته: https://corona.ir/

به آبهای آبی آرام فکر کن عزیزدلم. به بادهای نیمه‌گرم بهاری. به شکوفه‌های سپید سیب. به عطر شیرین کسی فکر کن که نمیشناسی اما یک روز بی‌خبر از راه می‌رسد. به گنجشکهای درخت خانه مادربزرگ فکر کن. به برف، روی کاجهای پارک ساعی. به رقصیدن فکر کن، به باهارنارنج، به ساقه‌های نورانی علاقه، به دستهای نوازشگر. به روزهای خوب فکر کن. به…

ساعت به ساعت لحظه ها را پیر کرده

گوینده: نازی تارقلی‌زاده //جمع آوری متن: بانو قهرمانی  

محقق و مترجم: بانو قهرماني

زمستان بیجار

تا سحر سر روی دوش خسته ی دیوارها می شمارم بی تو بودن های خود را بارها

يك بيمار مبتلا به سرطان در فرايند روان درمانى می گفت “سرطان، اختلالات روانى را درمان می كند”. گويى ابتلا به يك بيماری سخت مثل سرطان باعث می شود جزئيات رفتار سايرين و به طور كلی “جزئيات زندگی”، اهميت خود را از دست بدهد؛ چون افراد، خود را در تقابل و رويارو با مرگ می بينند، پس عميقا درك می كنند كه…

 

محقق و مترجم: بانو قهرماني ///// استاد “حسنعلى دفترى” نوازنده ی برجسته ی سه تار و از نوازندگانِ چیره دستِ برنامه ی وزین تکنوازان، در سال ۱۲۸۹ در تهران، به دنیا آمده، پدرش “نوراللَّه‏ خان دفترى” از شیفتگان موسیقى اصیل ایرانى بود و خود در تمام كنسرتهایى كه توسط اركستر انجمن اخوت داده می شد با علاقه‏ ى وافری، شركت می كرد.…

شعری از استاد اردشیرپژوهشی

پدر بزرگم مردی آزادی خواه بود

نتیجه آمیختگى جهل با وضعیتهاى متفاوت در زندگى بشر: 1- جهل + فقر = جُرم 2- جهل + ثروت = فساد 3- جهل + آزادی = هرج و مرج 4- جهل + قدرت = استبداد 5- جهل + دین = تروریسم حال به جای جهل، علم بگذار بنگر علم با وضعیتهاى متفاوت زندگى چه میکند: 1- علم + فقر = قناعت 2-…

عکس های خاطره انگیز از استاد اردشیر پژوهشی

 

پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند. روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت…